به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین استان سمنان ،استاد علیاکبر کمال، اولین مدیر ورزش سمنان، چهرهای است که نسلها از او به عنوان "مرد استادیوم تختی"، "پدر ورزش شهر" یا سادهتر از همه، "استاد" یاد میکنند. مردی که روزگاری نه فقط برای ساختن یک مجموعه ورزشی، که برای جان دادن به روح ورزش در سمنان، از جوانیاش مایه گذاشت. آنقدر عاشقانه و بیادعا که هر آجری که در تختی نهاده شد، ردّی از خستگی و امید او داشت.
سالها گذشت... اما دل استاد هنوز در آن استادیوم میتپد. چند سال پیش، وقتی برای بازدید به تختی رفت و دید درختی از دل آن مجموعه نوستالژیک قطع شده، اشک در چشمهایش نشست. اشکی که فقط اشک نبود؛ فریاد بیصدای کسی بود که خاطرات جوانیاش را تکهتکه روی زمین افتاده میدید. همان روز، با دلی شکسته به خانه بازگشت و ساعاتی بعد، دچار سکته شد.
اما استاد، مردی نیست که زود تسلیم شود. با همان روحیه سترگ، از بستر بیماری برخاست. اما درد، از آن پس، خانهبهخانه با او زندگی کرد. بارها اشک ریخت، بارها گلایه کرد، حتی نزد وزیر ورزش از حال ناخوش تختی گفت. دلش هنوز همان دلِ جوانِ عاشق ورزش بود.
امید اما دوباره در دلش جوانه زد... وقتی دکتر کولیوند، استاندار ورزشدوست استان، قول داد که تختی دوباره زنده خواهد شد. وقتی شنید که دکتر صمیمیان، فرماندار پرتلاش سمنان، بودجهای پنج میلیاردی برای بازسازی این استادیوم اختصاص داده، استاد با آن سن بالای ۹۳ سالش، بیدرنگ به دفتر فرماندار رفت تا حضوری، با قلبی پر از شکرگزاری، از او قدردانی کند. حتی برای قدردانی از استاندار، دعوتنامهای به منزلش فرستاد.
اما زندگی، همیشه مسیر را صاف نمیگذارد. حدود ده روز پیش، استاد در منزل دچار زمینخوردگی شد و لگنش آسیب دید؛ آنقدر جدی که کار به جراحی در بیمارستان سینا کشید. دکتر اعرابیان، پزشکی مهربان و مسئولیتپذیر، با تمام توان در کنار او ایستاد و عمل موفقیتآمیزی را رقم زد تا لبخند دوباره بر چهره جامعه ورزشی سمنان بنشیند.
و دوشنبهشب، لحظههایی از جنس مهر و احترام رقم خورد. جمعی از مسئولان استان و شهرستان، به دیدار این چهره بیبدیل ورزش آمدند. دیداری که بیش از آنکه رسمی باشد، صمیمی و سرشار از احساس بود. مهندس حمید دهرویه (معاون اقتصادی استاندار)، دکتر سلامتی، دکتر شاهب (مدیرکل امور اجتماعی استانداری)، دکتر صمیمیان (فرماندار)، مراد دوستمحمدیان (مدیر آموزش و پرورش شهرستان)، خانم ایمانی (معاون فرمانداری)، آقای محمودی (رئیس روابط عمومی فرمانداری)، مرتضی دهرویه (چهره آشنای ورزش)، دکتر سلمانی (مدیر بیمه دانا استان) و جمعی دیگر، در کنار استاد نشستند، خاطرات شنیدند، دست او را فشردند و به همسر گرامیاش که از فرهنگیان بازنشسته است، ادای احترام کردند.
آن شب، شب لبخند و اشک بود. لبخند برای با هم بودن، برای قدردانی، برای خاطرات شیرینی که استاد کمال در حافظه این شهر کاشت. و اشک، برای مردی که هنوز هم با تمام وجود، قلبش برای تختی و ورزش این دیار میتپد...
نظر شما