پکن حامی «اقتصاد نسل‌کشی» / چرا چین به رغم مخالفت با اقدامات اسرائیل گامی عملی در راستای مقابله با جنایت‌ها و سیاست‌های خطرناک اسرائیل برنمی‌دارد؟

یک سال و ۹ ماه از زمان آغاز جنگ غزه که در آن بیش از ۶۰ هزار نفر از ساکنان این منطقه کشته، بیش از ۱۴۴ هزار نفر زخمی و ۲ میلیون نفر آواره شدند می‌گذرد اما دولت چین تنها به موضع‌گیری‌های سیاسی علیه اسرائیل اکتفا کرده و به رغم ابزارهای قدرتمندی که در اختیار دارد، اقدام عملی خاصی برای جلوگیری از این نسل‌کشی انجام نداده است.

خبرآنلاین - محمد حسین لطف‌الهی - هرچند ایالات متحده و برخی کشورهای اروپایی نظیر آلمان و بریتانیا مهم‌ترین حامیان بین‌المللی اسرائیل به شمار می‌روند اما نمی‌توان نقش برخی دیگر از کشورها را که موضع‌گیری‌هایی علیه جنایت‌های اسرائیل دارند اما در عمل کمک زیادی به اقتصاد اسرائیل می‌کنند، نادیده گرفت.

فرانچسکا آلبانزه، گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد در سرزمین‌های اشغالی فلسطین اوایل جولای در نشست شورای حقوق بشر در شهر ژنو از همه کشورها خواست تا تجارت و روابط مالی خود را با اسرائیل قطع کنند و به حمایت از آنچه او «اقتصاد نسل‌کشی» خواند، پایان دهند. آلبانزه گفت: «شرایط در فلسطین اشغالی آخرالزمانی است و اسرائیل مسئولیت یکی از بی‌رحمانه‌ترین نسل‌کشی‌ها در تاریخ مدرن را بر عهده دارد.»

داده‌های تجاری اسرائیل نشان می‌دهد چین یکی از مهم‌ترین شرکای اقتصادی این رژیم و از مهم‌ترین تأمین‌کنندگان نیازهای اساسی اقتصاد اسرائیل است. بر اساس این داده‌ها، در سال ۲۰۲۴، چین بیش از ۱۹ میلیارد دلار کالا به اسرائیل صادر و بیش از ۲.۸ میلیارد دلار کالا از اسرائیل وارد کرده است که چین را به بزرگترین صادرکننده کالا به این رژیم و سومین واردکننده بزرگ از اسرائیل تبدیل می‌کند.

نگاهی به روند تغییرات در حجم مبادلات تجاری ثابت می‌کند به رغم مواضع سیاسی چین نظیر آنچه سخنگوی وزارت امور خارجه این کشور روز دوشنبه ۲۸ جولای مطرح کرد و گفت که «چین با هر اقدامی که به غیرنظامیان آسیب برساند و قوانین بین‌المللی را نقض کند، مخالف است و آن را محکوم می‌کند»، روابط تجاری چین و اسرائیل از زمان آغاز جنگ در غزه بهتر و بهتر شده است و حجم تجارت دو جانبه این دو از ۱۹ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۳ به ۲۱ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۴ رسیده است.

در جنگ اخیر نیز که اسرائیل بر خلاف قوانین بین‌المللی به ایران حمله کرد، چین به جز موضع‌گیری‌های مرسوم، اقدامی را در راستای حمایت از ایران صورت نداد.

آرش رئیسی نژاد، استاد سابق دانشگاه تهران و استاد کنونی دانشگاه هاروارد در پستی در شبکه اجتماعی ایکس به یکی از دلایل اتخاذ این سیاست از سوی چین اشاره کرده است: «جنگ اوکراین به تحکیم محور پکن-مسکو انجامیده. این مهم اما لزوما درباره ایران صدق نمی‌کند. پوتین و شی حمایت همه‌جانبه از تهران در میانه جنگی دیگر نخواهند کرد؛ چرا که روسیهٔ درگیر اوکراین، اسرائیل را سرزمینی روس تبار می‌بیند و چینِ توازن طلب، آنرا دروازه دستیابی به فناوری نوین.»

اما این که دلایل اهمیت رابطه با اسرائیل برای پکن چیست و چرا چین، به عنوان یکی از کشورهای پیشتاز در حوزه تکنولوژی، اسرائیل را «دروازه دستیابی به فناوری نوین» می‌داند، تا حد زیادی ریشه در تاریخ رابطه دیپلماتیک آن‌ها دارد.

دیوید بن گوریون، اولین نخست‌وزیر اسرائیل، با نگاهی آینده‌نگرانه به اهمیت چین به عنوان یک قدرت جهانی، اسرائیل را به اولین بازیگر خاورمیانه تبدیل کرد که جمهوری خلق چین را در ژانویه ۱۹۵۰ به رسمیت شناخت. با این حال، این اقدام با پاسخ متقابل پکن همراه نشد.

نقطه عطف واقعی و بنیان مدرن روابط چین و اسرائیل، در همکاری‌های نظامی پنهانی دهه ۱۹۸۰ شکل گرفت. پس از مرگ مائو و آغاز سیاست «درهای باز» در چین، پکن تصمیم گرفت که چشم خود را به روی برخی موضوعات ببندد و در مقابل صرفا تأمین منافع خود را در اولویت قرار دهد. تهاجم شوروی به افغانستان در سال ۱۹۷۹، یک منفعت استراتژیک مشترک، هرچند غیرقابل اشاره، میان پکن و تل‌آویو ایجاد کرد. دو طرف به طور مخفیانه همکاری نظامی را آغاز کردند و به طور مشترک به تأمین سلاح برای مجاهدین افغان که علیه شوروی می‌جنگیدند، پرداختند. این همکاری، ماهیت رابطه را از عدم وجود به یک رابطه استراتژیک پنهانی تغییر داد. این معاملات بسیار گسترده و سودآور بود. اسرائیل میلیاردها دلار فناوری نظامی پیشرفته به چین فروخت تا به مدرن‌سازی ارتش منسوخ و مبتنی بر تجهیزات شوروی در چین کمک کند. این همکاری‌ها شامل فناوری برای ارتقاء تانک‌ها و هواپیماهای چینی و احتمالاً انتقال فناوری حاصل از پروژه لغو شده جنگنده لاوی (Lavi) بود. یک گزارش از سال ۱۹۸۸ نشان می‌دهد که یک قرارداد مخفی برای فروش کلاهک‌های موشکی پیشرفته و پرتابه‌های زره‌شکن منعقد شده بود که توسط متخصصان اسرائیلی با گذرنامه‌های جعلی به چین سفر کرده بودند. این رابطه بر پایه منافع متقابل محض بود؛ نیاز چین به مدرن‌سازی و دستیابی به فناوری‌های غربی و نیاز اسرائیل به سرمایه برای تأمین مالی برنامه‌های تسلیحاتی داخلی خود.

پایان جنگ سرد و برگزاری کنفرانس صلح مادرید در سال ۱۹۹۱، فضای دیپلماتیک لازم برای خارج کردن این رابطه از سایه را فراهم کرد. پیش از آن، در اواخر دهه ۱۹۸۰ و اوایل ۱۹۹۰، هر دو طرف دفاتری را تأسیس کردند که عملاً به عنوان سفارتخانه عمل می‌کردند: «دفتر رابط آکادمی علوم و علوم انسانی اسرائیل» در پکن و شعبه «آژانس مسافرتی بین‌المللی چین» در تل‌آویو.

سرانجام، روابط دیپلماتیک رسمی در ۲۴ ژانویه ۱۹۹۲ با امضای وزرای خارجه وقت اسرائیل و چین، دیوید لوی و چیان چیچن، برقرار شد.

پکن حامی «اقتصاد نسل‌کشی» / چرا چین به رغم مخالفت با اقدامات اسرائیل گامی عملی در راستای مقابله با جنایت‌ها و سیاست‌های خطرناک اسرائیل برنمی‌دارد؟
امضای توافقنامه رسمی برقراری روابط دیپلماتیک چین و اسرائیل

یک الگوی ثابت در این اقدامات متناقض وجود دارد؛ اسرائیل، متحد آمریکا، اولین بازیگر در منطقه خاورمیانه است که جمهوری خلق چین را به رسمیت می‌شناسد. و در مقابل، چین، به عنوان حامی فلسطین، در معاملات تسلیحاتی مخفی و چند میلیارد دلاری با اسرائیل شرکت می‌کند.

اینها ناهنجاری‌های تصادفی نیستند، بلکه شواهدی هستند از اینکه اساس این رابطه نه بر ارزش‌های مشترک، همسویی سیاسی یا دوستی، بلکه بر یک محاسبه سرد و منطقی از سودمندی متقابل بنا شده است. همین نگاه است که به روابط اقتصادی اجازه می‌دهد حتی در بحبوحه اختلافات سیاسی قابل توجه، شکوفا شود؛ موضوعی که تا به امروز ادامه دارد.

جورجیو کافیرو، خبرنگار و تحلیلگر مسائل خاورمیانه در تحلیلی که «مرکز عربی واشنگتن» منتشر کرده نوشته است: «علاقه چین به اسرائیل، تا حد زیادی به جایگاه اسرائیل به عنوان یک قطب فناوری مربوط می‌شود که شرکت‌های نوآور بسیاری در آن فعالیت می‌کنند. اسرائیل نیز در مقابل، چین را دارای سریع‌ترین رشد در میان اقتصادهای بزرگ و یک بازار صادراتی گسترده می‌بیند. دولت پکن، شرکت‌های چینی را قویاً تشویق کرده است تا شرکت‌های فناوری اسرائیلی (مانند HexaTier، Visualead، ThetaRay، Lumus، Pixellot و ...) را خریداری کنند، با آن‌ها شریک شوند یا در آن‌ها سرمایه‌گذاری کنند و همچنین در پروژه‌های زیربنایی بزرگ، از جمله بنادر اشدود و حیفا و تونل‌های کرمل، مشارکت فعال داشته باشند.»

بر اساس پژوهشی که دانشگاه هاروارد در سال ۲۰۲۲ منتشر کرد، از نگاه دولت چین، اسرائیل یک گره استراتژیک در ابتکار کمربند و جاده (BRI) است. موقعیت آن در مدیترانه شرقی، یک پیوند حیاتی برای «راه ابریشم دریایی» فراهم می‌کند و مسیرهای تجاری آسیا را به اروپا متصل می‌سازد. از همین نظر، تعامل چین با اسرائیل تحت چارچوب BRI، جلوه‌ای از «تکنو-ناسیونالیسم» است. دولت چین از گفتمان ناسیونالیستی برای بسیج شرکت‌های خصوصی خود برای سرمایه‌گذاری و دستیابی به فناوری اسرائیل استفاده می‌کند. این امر سرمایه‌گذاری چین را نه به عنوان یک اقدام صرفاً تجاری، بلکه به عنوان یک ابزار ژئوپلیتیکی تحت هدایت دولت، بازتعریف می‌کند.

پکن حامی «اقتصاد نسل‌کشی» / چرا چین به رغم مخالفت با اقدامات اسرائیل گامی عملی در راستای مقابله با جنایت‌ها و سیاست‌های خطرناک اسرائیل برنمی‌دارد؟
فهرست بزرگ‌ترین صادرکنندگان کالا به اسرائیل

رابطه پکن و تل‌آویو از نظر آمریکا یک تهدید محسوب می‌شود و در مقاطعی آمریکا تلاش کرده تا مانع از همکاری‌های چین و اسرائیل شود. در سال ۲۰۰۰، ایالات متحده مانع از فروش سیستم آواکس فالکون به چین شد. در دهه ۲۰۱۰ میلادی، آمریکایی‌ها بارها به متحد خاورمیانه‌ای خود هشدار دادند که از مشارکت شرکت‌های دولتی چینی در زیرساخت‌های کلیدی اسرائیل نظیر بندر حیفا جلوگیری کند. این فشارها، اسرائیل را مجبور به تأسیس یک کمیته رسمی نظارت بر سرمایه‌گذاری خارجی در سال ۲۰۱۹ کرد. در دهه ۲۰۲۰ نیز تلاش آمریکا بر روی جلوگیری از انتقال تکنولوژی‌هایی با کاربرد دوگانه از اسرائیل به چین معطوف بوده و سیاست اسرائیل به سمت یک مدیریت ریسک محتاطانه تغییر یافته است و تل‌آویو تلاش می‌کند تا با تشدید نظارت، واشنگتن را راضی نگه دارد.

هرچند سیاست‌های پراگماتیک پکن و تل‌آویو تا امروز توانسته نقش بسیار موثری در حفظ مناسبات و همکاری‌های دو طرف، به ویژه همکاری‌های تجاری بردارد و باعث شود در دو بحران بزرگ منطقه خاورمیانه یعنی جنگ غزه و جنگ ایران، چین به اقدامات دیپلماتیک و موضع‌گیری‌های سیاسی اکتفا کند، اما نگرانی آمریکا از این رابطه، تنها عاملی است که به نظر می‌رسد می‌تواند آینده روابط چین و اسرائیل را تحت تأثیر قرار دهد.

۴۲

کد خبر 2096953

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 17
  • نظرات در صف انتشار: 9
  • نظرات غیرقابل انتشار: 3
  • IR ۱۷:۱۵ - ۱۴۰۴/۰۵/۱۰
    35 2
    خب به نطر میاد تمامی قدرت‌های بزرگ اتمی باهم هستند واز کشورهای غیر اتمی در حد یک پادو در دنیا استفاده می‌کنند .
  • IR ۱۷:۵۰ - ۱۴۰۴/۰۵/۱۰
    9 3
    خاله بازی نیست که ، سیاست و اقتصاد و نفع کشور و مردم است، در این جنگ 12 روزه هیچ کس برای ما تره هم خورد نکردند فقط شکلا محکوم کردند و ماهیتا پشت اسراییل ایستادند
  • احمد IR ۱۷:۵۳ - ۱۴۰۴/۰۵/۱۰
    8 3
    حالا هی بیاید سنگ چین را به سینه بزنید کشوری که خدا را قبول ندارد ولی ایران مسلمان بیشترین رابطه را با آن دارد رابطه ای که بیشترین منفعت را به آن کشور می رساند با تخفیف های نفتی بسیار زیاد. وای به این ملت با این مسئولان بی کفایت
  • IR ۱۷:۵۶ - ۱۴۰۴/۰۵/۱۰
    5 3
    چون جرئت مخالفت با آمریکا را نداره هرجا چربتر بهتر
  • سعید IR ۱۸:۱۲ - ۱۴۰۴/۰۵/۱۰
    5 2
    اگه این سرمایه گذاریها درست باشه ) میشه معنی کرد که چین نقش مهمی برای اسراییل بازی میکنه وخودش را دوست ایران معرفی میکنه ولی جیبای اونارو پر میکنه ومالی میروسونه که خودش مهمه) ولی از خودمون بپرسیم نفتی که -۰ درصد زیر قیمت میخره ) چطور دوستمون محسوب میشه جنگنده نمیده وسیستم پدافند ) فقط میگه حمله به ایران محکومه ) مثل جریان تام و جری) اینا از دشمن بدتر هستن)
  • محمد جعفر یوسف زاده IR ۱۸:۲۹ - ۱۴۰۴/۰۵/۱۰
    9 0
    پکن کاری به درست ونادرست کار ندارد به دو طرف جنگ سلاح می‌فروشد درسودان در یک کشور به دو طرف می‌فروشد
  • IR ۱۸:۲۹ - ۱۴۰۴/۰۵/۱۰
    2 1
    چرا ،،،،، نفوذ ، جانم نفوذ ،نفوذ در مجامع و کانونهای جهانی
  • ایرانی درمانده IR ۱۹:۰۷ - ۱۴۰۴/۰۵/۱۰
    2 0
    لعنت ابدی خداوند بر مسببین این فاجعه جانگداز براستی اگر فردایی در کارباشد آنان که داغ این ننگ بر پیشانی شان خورده است چگونه پاسخ خواهند داد
  • IR ۱۹:۲۷ - ۱۴۰۴/۰۵/۱۰
    3 2
    تحلیل احساسی نکنید کُت تن غربه
  • بازنشسته IR ۱۹:۵۱ - ۱۴۰۴/۰۵/۱۰
    8 0
    پنج کشور قدرتمند دارای حق وتو در شورای امنیت اتحادقوی بین شون شکل گرفته وقرارداد های پس از جنگ جهانی دارند .نظام جمهوری اسلامی اول فکر می‌کرد روسیه قابل اعتمادی بیشترین خدمت رو به روسیه کرد ولی رودست خورد .ودر جنگ۱۲روزه حاکمیت شاهد خیانت روس‌ها شد ولی چه فایده .اکنون همان کلاه را چین دردسر ایران می‌گذارد باز ... جمهوری اسلامی همان کاری را دارندانجام می‌دهند که با روس‌ها کردند ۴۶ ساله به دنیا باج دادندمنابع ومعادن وثروت کشور نابود شد که زیر سلطه آمریکا نروند ولی ..............
  • فلامرز IR ۱۹:۵۳ - ۱۴۰۴/۰۵/۱۰
    6 0
    پس چرا انتظار دارید که چین در جنگ اسرائیل و ایران، به ایران کمک کند؟ چندین سال بود که میگفتید روسیه و چین و ایران در یک گروه هستند ولی خوبه ثابت شد که نه تنها دوستی وجود ندارد بلکه حتی دوستان فرضی هم دشمن هستند
  • IR ۲۰:۱۶ - ۱۴۰۴/۰۵/۱۰
    6 0
    سیاستمداران ما تاکی میخان منافع رو فدای بعضی مسائل کنن. از چین یاد بگیرید که چشم بر روی بعضی موضوعات بست و فقط منافع رو در اولویت قرار داد. تو تصورات و خیالاتمون از کشورهایی که بعنوان دوست ترسیم کرده بودیم بیشترین ضربه رو خوردیم.چون سیاست خارجی رو گمان کردیم عقد اخوت و پیمان برادریه.تو روابط بین الملل اگر بدنبال منفعت باشیم یروز عربستان(مسلمان)دشمنون میشه و چین(کمونیست) دوست و شریک راهبردیمون.اگر با ایدئولوژی دشمن تراشی نکنیم بسیاری از کشورها هستند که میتوانند منافع مارا فراهم کنند .
  • IR ۲۱:۱۴ - ۱۴۰۴/۰۵/۱۰
    2 1
    چون خودش با ایغورها خیلی بد تا کرد
  • علی IR ۲۱:۴۴ - ۱۴۰۴/۰۵/۱۰
    6 3
    چین منافع مردمش رودراولویت قرارداده برعکس ماکه ایدئولوژی اولویت اوله حتی ترکیه مسلمان هم تجارتش روباصهیونیست هاقطع نکرده چین کافرکه جای خود
  • ایرانی IR ۲۱:۵۳ - ۱۴۰۴/۰۵/۱۰
    11 0
    فقط ایران است که در دنیا تعصبی رفتار میکند حتی اگر این رفتار به ضرر کشور باشد ولی کشورهای دیگر از جمله چین و روسیه بنا به مصلحت کشور خودشون تصمیم گیری و رفتار میکنند. کی قراره ما نیز از این خواب بیدار شویم وانتظارات بیجا از دیگران نداشته باشیم
  • همرزم هادی IR ۲۲:۳۵ - ۱۴۰۴/۰۵/۱۰
    7 2
    چرا ؟چین برایش قتل عام مردم کشورهای دیگر مهم نیست فقط بفکر ملت خودش ومنافع خودش است حتی اگر لازم باشد یک ویروس تولید میکند تا نسل انسانها را درآورد فهم این موضوع سخت نیست والله امریکا یگ شرف دارد این چین وروسیه را هرچند هر۳ بدنبال غارت کشورهای دیگرهستند وباهم درابن رابطه پاس کاری میکنند
  • IR ۲۳:۰۳ - ۱۴۰۴/۰۵/۱۰
    8 0
    همه به فکر تجارت وسودن جز ما که زیادی بها پرداختیم هنوزم تو کشور بعضیا خودشونو زدن به خواب