نفوذ ناتو و اسرائیل به مرز شمال ایران جدی گرفته‌نشد / گرفتار تقلیل‌گرایی در خصوص مسائل قفقاز شدیم / واکنش وزارت خارجه به توافق باکو و ایروان ضعیف بود

پژوهشگر روابط بین الملل معتقد است: «حمایت‌های ترکیه و آذربایجان از جریان‌های پان‌ترکیسم و پان‌آذری در داخل کشور جدی گرفته نشد. نقش پشت پرده ناتو و آمریکا در پروژه‌ی زنگزور نادیده گرفته شد و همین امر باعث سردرگمی ایران در بزنگاه‌های تصمیم‌گیری گردید.»

خبرآنلاین - جواد مرشدی: کریدور «زنگزور»  مسیر آذربایجان را از طریق خاک ارمنستان به منطقه خودمختار نخجوان و از آن طریق به ترکیه و اروپا متصل می‌کند. در عین حال مرز ایران و ارمنستان و دسترسی به اروپا از طریق این کشور را مسدود می‌کند.

پروژه‌ای مشابه این کریدور روز جمعه و پس از امضای اسنادی بین نخست‌وزیر ارمنستان و رئیس‌جمهور آذربایجان در کاخ سفید و با حضور دونالد ترامپ رئیس جمهور ایالات متحده به «مسیر ترامپ برای صلح» تغییر نام داد و بنا شد این زمین‌های ان به مدت ۹۹ سال در اختیار ایالات متحده آمریکا قرار گیرد.

این رویداد با واکنش مقام‌های ایران روبرو شد، از بیانیه وزارت خارجه گرفته تا مشاور رهبر آنقلاب که دراین خصوص گفت: «ایران با روسیه یا بدون او مانع احداث کریدور آمریکایی در قفقاز خواهد شد.» علی اکبر ولایتی با بیان اینکه مگر قفقاز جنوبی بی‌صاحب است که ترامپ آن را اجاره کند ادامه داد قفقاز یکی از حساس‌ترین نقاط جغرافیایی دنیاست و این گذرگاه نه به دالانی در مالکیت ترامپ، بلکه به گورستانی برای مزدوران ترامپ تبدیل خواهد شد.

ولایتی این را هم گفت که اجازه نخواهیم داد ناتو به مرزهای شمالی ایران نزدیک شود

خبرگزاری «خبرآنلاین» در گفتگو با شعیب بهمن، پژوهشگر روابط بین الملل، تحولات مرتبط با کریدور موسوم به زنگزور و پیامدهای آن برای ایران را مورد بررسی قرار داده که در پی می‌آید.

*** مدت‌ها از مطرح شدن بحث ایجاد کریدور زنگزور می‌گذرد و حالا این مسیر به «مسیر ترامپ برای صلح و رفاه بین‌المللی» تغییر نام یافته‌است. پرسش اینجاست که چرا شرایط به این نقطه رسیده و آیا مقامات کشورمان در این زمینه کوتاهی کرده‌اند یا خیر؟

از سال ۲۰۲۰، یعنی پس از وقوع جنگ دوم قره‌باغ، در ایران دو نگاه تحلیلی متفاوت نسبت به این جنگ شکل گرفت.یک نگاه تقلیل‌گرایانه بود و متاسفانه این گروه، جنگ قره‌باغ را صرفاً یک اختلاف میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان می‌دیدند. حتی وقتی موضوع کریدور زنگزور مطرح شد، آن را تنها یک دعوای سرزمینی بین این دو کشور تلقی می‌کردند. بر اساس این دیدگاه، آذربایجان به دلیل دوپاره بودن جغرافیایی، حق دارد یک مسیر ارتباطی به نخجوان داشته باشد و ارمنستان نیز باید آن را بپذیرد.

نگاه دوم راهبردی و کلان‌نگربود و این گروه معتقد بودند که این تحولات بخشی از یک پازل بزرگ‌تر است که علیه ایران طراحی شده و صرفاً به مناقشه آذربایجان و ارمنستان محدود نمی‌شود. من نیز با این نگاه همراه بودم و بنظر ما شکل‌گیری کریدور زنگزور ارتباط تنگاتنگی با سایر تحولات منطقه غرب آسیا و روندهای آینده دارد. پشت صحنه این ماجرا قدرت‌های بزرگی مانند ناتو، آمریکا، انگلیس و بازیگرانی همچون اسرائیل قرار دارند. البته در صحنه‌ی آشکار، جمهوری آذربایجان، ترکیه و ارمنستان دیده می‌شوند.

در آن زمان، بیان این تحلیل برای برخی در داخل کشور سنگین و غیرقابل درک بود. وقتی موضوع را با نقشه و شواهد توضیح می‌دادیم، گاهی پاسخ می‌شنیدیم: «این فقط تحلیل شماست؛ اگر اشتباه باشد، چه؟» اما گذر زمان نشان داد پیش‌بینی‌ها دقیق بوده است. امروز، ارتباط وسیع کریدور زنگزور با تحولات پیرامونی ایران آشکار شده و مشخص است که این طرح بخشی از پروژه‌ی «خفگی ژئوپلیتیکی ایران» است.

*** دراین بین اشتباه محاسباتی جمهوری اسلامی در کجا بوده؟

اختلاف نظر میان دو دیدگاه فوق، باعث شد نگاه تقلیل‌گرایانه نفوذ اسرائیل در مرزهای ایران را کوچک جلوه دهد یا حتی پنهان کند. در حالی که در جنگ اخیر، اسرائیل از خاک و حریم هوایی جمهوری آذربایجان برای اقدامات نظامی علیه ایران استفاده کرد. این نگاه باعث شد ایران در مقابله با حضور گروه‌های تکفیری در نزدیکی مرزهایش واکنش مؤثر نشان ندهد. اکنون بین ۵ تا ۷ هزار نیروی تکفیری در جمهوری آذربایجان مستقرند و حتی سناریوی ورود آنان به ایران و ایجاد جنگ شهری نیز مطرح بوده است.

همچنین، حمایت‌های ترکیه و آذربایجان از جریان‌های پان‌ترکیسم و پان‌آذری در داخل کشور جدی گرفته نشد. نقش پشت‌پرده ناتو و آمریکا در پروژه‌ی زنگزور نادیده گرفته شد و همین امر باعث سردرگمی ایران در بزنگاه‌های تصمیم‌گیری گردید.

*** این نگاه تقلیل گرایانه را کدام طیف داشتند؟

برخی کارشناسان داخلی، از جمله برخی سفرای پیشین ایران در باکو و افرادی با وابستگی‌های قومی یا مالی به جمهوری آذربایجان، عملاً این انحراف تحلیلی را به سیاست‌گذاری کشور تزریق کردند. آنان حتی پروژه زنگزور را به روسیه نسبت می‌دادند، در حالی که امروز روشن شده بازیگران اصلی آن ناتو و آمریکا بوده‌اند.

*** یعنی مقامات ایران القا میکردند که روسیه پشت این قضیه است و آدرس غلط می دادند؟

اظهارات اخیر برخی مقامات، از جمله رئیس‌جمهور، مبنی بر «جزئی بودن گذرگاه‌های شمال غربی» یا «مقصر بودن ایران در نفوذ اسرائیل به آذربایجان»، پیام اشتباهی به طرف مقابل ارسال کرد؛ این پیام که ایران مانع جدی پروژه نیست. این سیگنال‌ها عملاً انگیزه طرف مقابل را برای پیشبرد سریع پروژه افزایش داد.

نفوذ ناتو و اسرائیل به مرز شمال ایران جدی گرفته‌نشد / گرفتار تقلیل‌گرایی در خصوص مسائل قفقاز شدیم / واکنش وزارت خارجه به توافق باکو و ایروان ضعیف بود

*** جالب اینکه طی دو روز گذشته برخی این عمل ترامپ را یک نمایش می‌دانند و می‌گویند این یک کار تبلیغاتی برای رسیدن ترامپ به جایزه صلح نوبل است. آیا این کار ترامپ فقط یک نمایش تبلیغاتی است؟

گرچه تمایل ترامپ به نمایش‌های تبلیغاتی و کسب جایزه صلح نوبل واضح است، اما نباید همه ماجرا را به «نمایش سیاسی» او تقلیل داد. سند امضاشده میان باکو و ایروان یک توافق رسمی است که در آینده مبنای مذاکرات قرار خواهد گرفت. همچنین، از زمان امضای این سند، روند حضور آمریکا در منطقه به‌طور جدی آغاز شده و این موضوع قابل چشم‌پوشی نیست.

شرکت آمریکایی عملا فعالیت خود را آغاز کرده و اینها دیگر مسائلی هستند که همچنان میخواهند هم افکار عمومی وهم مقامات دولتی، نظامی و امنیتی را منحرف بکنند تا باز هم ایران دچار بی عملی شود و طرف مقابل بتواند اهداف خودش را به پیش ببرد. این هم یک خطای تحلیلی است که اتفا قا عامدانه دارد به سیستم سیاسی ، نظامی و امنیتی ما تزریق میشود.

*** قبلا پیشنهادی در مورد نشست ۳+۳ داشتیم، نشستی بین ایران ،روسیه ترکیه بعلاوه آذربایجان ، ارمنستان و گرجستان که در مورد حمل و نقل منطقه‌ای و ایجاد کنسرسیوم تفاهم کنند. فکر می کنید آیا این پیشنهاد عملی خواهد شد؟

ایده نشست «۳+۳» (ایران، روسیه، ترکیه بعلاوه آذربایجان، ارمنستان و گرجستان) پیش از اجرا شکست خورد. گرجستان شرکت نکرد و دو کشور اصلی مناقشه یعنی آذربایجان و ارمنستان تصمیم گرفتند مسئله را در قالب پلتفرم‌های غربی حل کنند، نه با مشارکت ایران و روسیه. مهم‌ترین توافق‌ها نیز زیر نظر اتحادیه اروپا و آمریکا حاصل شد. بنابراین این پلتفرم عملاً بی‌اثر بوده و در آینده نیز کارآمد نخواهد بود.

*** نظرتان در مورد بیانیه وزارت خارجه جمهوری اسلامی در این خصوص چیست ؟

بیانیه اخیر وزارت خارجه بسیار ضعیف بود. اگرچه ایران همیشه حامی صلح در قفقاز بوده، اما حمایت از پروژه آمریکا و ناتو قابل قبول نیست. این بیانیه باید میان «صلح در قفقاز» و «پروژه‌های غربی» تفکیک قائل می‌شد. همچنین باید متناسب با جایگاه تاریخی، فرهنگی و ژئوپلیتیکی ایران در قفقاز نوشته می‌شد، نه مانند یک تماشاگر دوردست. متأسفانه، اثر همان انحراف تحلیلی در این بیانیه نیز به‌وضوح دیده می‌شود.

۲۱۲/۴۲

کد خبر 2100878

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین