به گزارش خبرآنلاین، روزنامه اطلاعات نوشت: تخریب و نسل کشی در نوار غزه و گرسنگی دادن دومیلیون فلسطینی ساکن در آن و کشتار وحشیانه کودکان باعث شده که تنفر از این رژیم ضد انسانی در سراسر دنیا به اوج خود برسد و مردم در همه کشورها بویژه در پایتخت های غربی و حتی در خود جامعه صهیونیستی دست به تظاهرات علیه جنایات این رژیم بزنند. با این حال، نتانیاهو و کابینه جنایتکارش بی اعتنا به این همه اعتراضات، تصمیم به اشغال نظامی نوار غزه و کشتار و طرد ساکنان آن گرفته است. چه محافلی نتانیاهو و همدستانش را نگه می دارند؟
"اسرائیل بزرگ" طبق نقشه جغرافیائی که خودش ارائه می دهد و زیر شانه لباس همه نظامیان رژیم نیز نقش بسته است، تحقق پرچم رژیم صهیونیستی یعنی از نیل تا فرات است که کل کشور اردن، جنوب لبنان، بخشی از سوریه، نیمی از خاک عراق، بخشی از شمال عربستان سعودی و بخش هایی از مصر و سودان را در بر می گیرد. کلیپ هائی نیز وجود دارد که خاخام های صهیونیست نتانیاهو را برای انجام این ماموریت آسمانی " تبرّک" و تشویق می کنند.ضمن این که به اعتقاد آنها، ایجاد " اسرائیل بزرگ" مستلزم جنگ آخرالزمان یا آرماگدونArmageddon است که طبق رؤیای قدیس یوحنا در عهد جدید باعث ظهور "ماشیاح" یا مسیح رهائی بخش می شود.
بدین ترتیب مشخص می شود که بی اعتنائی رژیم صهیونیستی به قوانین و مقررات بین المللی و اعتراضات جهانی و اقدامات تجاوزکارانه آن در لبنان و سوریه و حمله نظامی به ایران و کشتار در نوار غزه و کرانه باختری رود اردن همه در چهارچوب این توهم صورت می گیرد.
آنها در وهله اول با فشار سیاسی بر کشورهای منطقه و تهدید می کوشند در کل منطقه هرگونه قدرت و سلاحی که برای امنیت رژیم تهدید به حساب آید حذف و منهدم شود و در مرحله بعدی دست به تجاوز نظامی و اشغال می زنند تا سرانجام مرزهای " اسرائیل بزرگ" را طبق نقشه، گسترش دهند .آیا این پروژه عملی است؟ البته مسئولان درکشورهای یاد شده که در صورت عملی شدن "اسرائیل بزرگ" تاج و تخت خود را بر باد رفته می بینند، همه با صدور بیانیه هائی سخنان نتانیاهو را به شدت محکوم کرده اند.
اما آیا محکوم کردن های لفظی و بیانی چیزی را تغییر می دهد؟ آنها باید ازخود بپرسند که چه چیز و چه کسی می تواند جلوی نتانیاهو را بگیرد و مانع از تحقق این پروژه شود.لابد تصور می کنند آمریکا را زیر فشار قرار می دهند تا نتانیاهو را مهار کند و مانع ادامه این پروژه شود. اما واقعیت این است که دولت دونالد ترامپ در آمریکا خود به این پروژه و آرماگدون اعتقاد دارد. ترامپ نیز مانند نتانیاهو برای خود یک رسالت آسمانی قائل است و نومحافظه کاران در کنگره و جریان صهیونیسم مسیحی در آمریکا بر اساس این اعتقاد عمل می کنند که برای بازگشت مسیح رهائی بخش باید اسرائیل را به اوج قدرت برسانند.
پس چه باید کرد؟
در واقع یک راه بیشتر وجود ندارد و آن مقاومت است. تشکیل یک ائتلاف قدرتمند منطقه ای برای مقابله با توهمات ویرانگر دارودسته نتانیاهو و حامیانش می تواند این طرح را به شکست بکشاند.
آنها سال ها پیش، زمانی که رژیم صهیونیستی با ایجاد پایگاه های نظامی در جزایر اریتره امنیت دریای سرخ را در دست گرفت و پس از آن، در جریان تبانی با اتیوپی و ساختن سد النهضه امنیت آبی مصر را به خطر افکند، باید حرکت می کردند که نکردند؛ اما اکنون مصر چاره ای ندارد جز اینکه به خود آید و به عنوان بزرگترین کشور عرب، از انزوا خارج شود و نقش منطقه ای خود را بازیابد. برادران سعودی نیز باید بدانند که نتانیاهو، طبق نقشه جغرافیائی که علنا نشان داده، دیر یا زود ، برای دست اندازی به شمال جزیرة العرب به سراغشان خواهد آمد و در این صورت کل برنامه ۲۰۳۰ و پروژه عظیم نئوم که صدها میلیارد دلار برای آن اختصاص داده اند برباد خواهد رفت.
اینک هم مصر و هم عربستان سعودی اگر از زاویه منافع راهبردی به قضایای منطقه نگاه کنند در می یابند که کاری که ارتش و انصارالله یمن در تنگه باب المندب و دریای سرخ انجام می دهند به سود امنیت راهبردی این دو کشور است و جا دارد آنها به جای دشمنی با یمن از در دوستی و همکاری با این کشور درآیند. سرانجام همه باید بدانند که محور مقاومت در منطقه به رغم ضربه های سختی که در یک سال گذشته متحمل شده، اینک با قدرت و صلابت و اراده ای خدشه ناپذیر همچنان در برابر توهمات ویرانگر رژیم صهیونیستی و حامیانش برای ایجاد "اسرائیل بزرگ" ایستاده است و در این مسیر ذره ای کوتاه نخواهد آمد.
23302
نظر شما