زندانی پیشین گوانتانامو به مناسبت بیست و چهارمین سالگرد ۱۱ سپتامبر: آمریکا هنوز به بهانه یازده سپتامبر ما را شکنجه می‌کند

منصور احمد سعد الضیفی، زندانی شماره ۴۴۱ گوانتانامو که از سال ۲۰۰۲ تا ۲۰۱۶ بدون هیچ اتهامی در زندان گوانتانامو، به بهانه عملیات تروریستی یازده سپتامبر اسیر بود، و هرگز به هیچ اتهامی متهم نشد و در هیچ دادگاهی محکوم نشد، در یادداشتی برای الجزیره می‌نویسد که «آمریکا انتقام یازده سپتامبر را از ما گرفت و ما هرگز نمی‌توانیم آمریکا را ببخشیم.»

خبرآنلاین - منصور الضیفی، شهروند یمنی بی‌گناهی که به بهانه عملیات تروریسی ۱۱ سپتامبر، ۱۴ سال بدون اتهام و بدون هیچ شاهد و مدرکی در زندان مخوف گوانتانامو اسیر آمریکا بود در یادداشتی برای پایگاه خبری الجزیره، می‌نویسد که آسیب‌دیدگان بی‌گناه «جنگ علیه ترور» توسط آمریکا هرگز نمی‌توانند آمریکا را ببخشیند. 

منصور الضیفی می‌نویسد: « ناکامی‌های اخلاقی که اجازه داد گوانتانامو وجود داشته باشد، امروز در حمایت از سیاست‌هایی که فلسطینیان را در معرض گرسنگی و کشتار جمعی قرار می‌دهد، بازتاب یافته است.»

 در ادامه متن کامل یادداشت این اسیر پیشین گوانتانامو را به مناسبت بیست و چهارمین سالگرد ۱۱ سپتامبر مطالعه می‌کنید:

سال‌هاست از من پرسیده می‌شود که آیا می‌توانم کسانی را که مرا زندانی، شکنجه و از انسانیت تهی کردند، ببخشم. این سوالی پربار است؛ هرگز فقط درباره بخشش شخصی نیست، بلکه دعوتی است برای صحبت کردن به نمایندگی از همه زندانیان گوانتانامو. من معمولاً پاسخ می‌دهم که بخشش هرگز ساده نیست، به خصوص زمانی که هنوز عدالت اجرا نشده است.

من نزدیک به ۱۵ سال بدون اتهام در گوانتانامو زندانی بودم و تحت رفتارهایی قرار گرفتم که هیچ انسانی هرگز نباید تحمل کند. من یکی از بی‌شمار انسان بی‌گناهی بودم که در جریان کمپین جهانی انتقام و ترور ایالات متحده پس از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ ربوده شدم، کمپینی که توجیهی برای تهاجمات غیرقانونی به افغانستان و عراق، راه‌اندازی و قانونی‌سازی برنامه‌های شکنجه در سایت‌های سیاه سیا و ابوغریب، و تبدیل گوانتانامو به آزمایشگاهی برای از انسانیت تهی کردن بود.

یک بار در سلولم، یک غذای بسته‌بندی شده را باز کردم و دیدم که عبارت «ما هرگز فراموش نمی‌کنیم، هرگز نمی‌بخشیم» درون جعبه نوشته شده است. من در پاسخ نوشتم: «ما هرگز فراموش نمی‌کنیم، هرگز نمی‌بخشیم، برای عدالت خود می‌جنگیم.» به همین دلیل، مدیریت اردوگاه من را با «مجازات غذایی» و حبس انفرادی جریمه کرد و ادعا کرد که پیام من یک تهدید مرگبار است.

امروز، در بیست و چهارمین سالگرد حملات ۱۱ سپتامبر، «هرگز فراموش نمی‌کنیم، هرگز نمی‌بخشیم» بار دیگر طنین‌انداز می‌شود. این کلمات به عنوان اندوه و تمایل به گرامیداشت یاد از دست رفتگان ارائه می‌شوند، اما پیامدهای تیره‌تری نیز دارند. به عنوان کسی که مستقیماً تحت تأثیر پیامدهای ۱۱ سپتامبر قرار گرفته، معتقدم حیاتی است که در نظر بگیریم این کلمات واقعاً چه معنایی دارند، به ویژه زمانی که به جای درخواست متفکرانه برای عدالت، پاسخگویی و تأمل معنی‌دار، به عنوان شعار برای انتقام، تلافی، مکافات یا خونخواهی استفاده می‌شوند. بار دیگر، سوال انتقام و بخشش در گفتمان عمومی مطرح می‌شود، اما به ندرت مفسران مکث می‌کنند تا بپرسند بخشش واقعاً به چه معناست.

در مواردی مانند سایت‌های سیاه سیا، گوانتانامو، ابوغریب و بسیاری دیگر از جنایات مرتکب شده به نام مبارزه با «تروریسم»، بخشش را نمی‌توان به یک عمل فردی تقلیل داد. این آسیب در مقیاس جهانی وارد شد و ده‌ها میلیون نفر را تحت تأثیر قرار داد: شکنجه‌شدگان، کشته‌شدگان در حملات پهپادی، خانواده‌های بازمانده، و جوامع کامل در افغانستان، عراق، یمن و سومالی، فقط برای نام بردن از برخی از آنها. من همچنان تمایلی ندارم قدم پیش بگذارم و بگویم «من می‌بخشم»، زیرا بخشش تنها در اختیار من نیست. برای اینکه بخشش وزن داشته باشد، باید به صورت جمعی، توسط قربانیان، بازماندگان و حتی مردگان ارائه شود. و مردگان، البته، نمی‌توانند ببخشند.

با وجود مقیاس آسیب‌های مورد بحث، برخی صداها پدیدار شده‌اند که ادعا می‌کنند جنایاتی را که در گوانتانامو متحمل شده‌اند، می‌بخشند. اگرچه این ممکن است شریف به نظر برسد، اما حیاتی است که بدانیم تلقی بخشش به عنوان یک انتخاب صرفاً شخصی، آسیب گسترده‌ای را که به ده‌ها میلیون نفر در به اصطلاح جنگ علیه ترور وارد شده است، نادیده می‌گیرد. به عبارت دیگر، زمانی که افراد بخشش را برای منافع شخصی — خواه برای شهرت، شناخت یا سود — ارائه می‌دهند، این عمل به خیانت تبدیل می‌شود.

به کسانی که چنین بخششی ارائه می‌دهند، می‌پرسم: دقیقاً چه کسی را می‌بخشید؟ شکنجه‌گرانی که هرگز عذرخواهی نکردند؟ دولت‌هایی که جنایات خود را انکار می‌کنند؟ آیا کسی حتی از شما طلب بخشش کرده است، یا شما آن را آزادانه به کسانی پیشنهاد می‌کنید که اصرار دارند هیچ اشتباهی مرتکب نشده‌اند؟ آیا به خانواده‌هایی فکر کرده‌اید که در حملات پهپادی آمریکا از بین رفتند، در یک لحظه محو و فراموش شدند؟ آیا به کسانی فکر کرده‌اید که هرگز سایت‌های سیاه سیا را ترک نکردند — کسانی که نامشان ناشناخته مانده، مرگشان هرگز ثبت نشد، اجسادشان هرگز بازگردانده نشد؟ وقتی دستگاه خشونت دست‌نخورده باقی می‌ماند، بخشش چه معنایی دارد جز آرامش بخشیدن به گناهکاران و محو کردن رنج قربانیان؟

این سوالات به یک مشکل عمیق‌تر اشاره می‌کنند: چرا همیشه از ستم‌دیدگان خواسته می‌شود که ببخشند؟ چرا باید قربانیان آزار، بار اخلاقی شفای دنیایی را که همچنان به وحشی‌گری علیه آنها ادامه می‌دهد، به دوش بکشند؟ مدت‌ها قبل از هرگونه تحقیق، پاسخگویی یا حتی اذعان به آسیب، از ستم‌دیدگان خواسته می‌شود که به خاطر صلح و آسایش دیگران، از آن بگذرند. این الگو در رفتار ایالات متحده آشکار است، که با افتخار و در لفافه زبان دموکراسی و حقوق بشر پیش می‌رود، در حالی که به قربانیان وحشی‌گری خود گفته می‌شود که صبر کنند، بردبار باشند و ببخشند.

این استاندارد دوگانه اخلاقی، همه چیز را درباره اینکه چه کسی انسان شناخته می‌شود و چه کسی نه، آشکار می‌کند. هنگامی که ایالات متحده مردم را می‌کشد، شکنجه می‌کند یا ناپدید می‌کند، چنین اقداماتی به عنوان ضروری، استراتژیک یا حتی قهرمانانه قلمداد می‌شود. اما هنگامی که بازماندگان صحبت می‌کنند، پاسخگویی می‌خواهند یا از بخشش سر باز می‌زنند، آنها را کینه‌توز، انتقام‌جو و ناسپاس جلوه می‌دهند. این ریاکاری تصادفی نیست؛ بلکه در ساختار خودِ ستم بنا شده است.

نمی‌توانیم قبل از عدالت یا جبران خسارت، گفتگویی درباره بخشش را آغاز کنیم. بحث درباره بخشش در چنین چارچوبی چیزی جز تلاشی برای سفیدنمایی و توجیه جنایات ارتکابی نیست. بخشش یک عمل یک‌طرفه نیست، هدیه‌ای از ستم‌دیده به ستم‌کار بدون هیچ انتظار پاسخگویی. بخشش واقعی از عدالت جدایی‌ناپذیر است. اصرار بر بخشش قبل از عدالت، راهی برای شفا نیست؛ بلکه راهبردی برای پاک کردن حقیقت است. سکوت را به جای خاطره، و تسلیم را به جای مقاومت مطالبه می‌کند. گفتگوی درباره بخشش را به ابزاری دیگر برای کنترل تبدیل می‌کند که برای مبرا کردن گناهکاران و شرمنده ساختن بازماندگان طراحی شده است.

بخشش واقعی را نمی‌توان اعطا کرد در حالی که سیستم‌های ستم مورد بحث دست‌نخورده باقی مانده‌اند. ایالات متحده رسماً به به اصطلاح جنگ علیه ترور پایان نداده است. گوانتانامو باز است و دستگاه بازداشت، شکنجه و قتل فراقضایی به اشکال مختلف ادامه دارد. دولت نه مسئولیت آسیب‌هایی را که وارد کرده است به عهده گرفته و نه قربانیان و بازماندگان را به رسمیت شناخته است. هیچ غرامت معنی‌داری، هیچ تلاشی برای جبران خسارت صورت نگرفته است.

چگونه می‌توانیم از بخشش صحبت کنیم در حالی که همان قدرت امپریالیستی که ادعا می‌کرد پس از ۱۱ سپتامبر از بی‌گناهان دفاع می‌کند، اکنون در نسل‌کشی و کشتار ده‌ها هزار نفر در غزه شریک و تسهیل‌گر است؟ ناکامی‌های اخلاقی که اجازه داد گوانتانامو وجود داشته باشد، امروز در حمایت از سیاست‌هایی که فلسطینیان را در معرض گرسنگی و کشتار جمعی قرار می‌دهد، بازتاب یافته است. بخشش یک عفو عمومی برای بی‌عدالتی‌های مرتکب شده نیست. برخی جنایات ممکن است هرگز شایسته بخشش نباشند. شاید تنها واکنش اصولی به چنین فجایعی، امتناع از بخشش و امتناع از فراموشی باشد. هرگز نبخشید. هرگز فراموش نکنید.

۴۲/۴۲

کد خبر 2114205

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار