کامبیز صبری، مجسمهساز و استاد هنرهای تجسمی، بر اهمیت مجسمهسازی بهعنوان «هنر مادر» تأکید کرد. او با اشاره به تحولات جهانی و ظرفیتهای بومی ایران، ضعف در آموزش مجسمهسازی را یکی از دلایل عقبماندگی در طراحی و صنعت دانست و معتقد است این هنر میتواند نقش محوری در بازآفرینی هویت هنری و صنعتی ایران ایفا کند.
صبری که در سی و دومین جشنواره هنرهای تجسمی جوانان بهعنوان داور کارگاه مجسمهسازی حضور یافته است، با نگاهی تاریخی به روند شکلگیری هنر معاصر به خبرآنلاین گفت: «اگر به گذشته نگاه کنیم، از انقلاب صنعتی و انقلاب فرانسه گرفته تا جنگهای جهانی و تحولات سیاسی و اقتصادی، همه این رویدادها انسان را معناگراتر کردند. همین امر سبب شد در هنر، بهویژه در مجسمهسازی، مفهوم و تفکر جایگاه بیشتری پیدا کند. کشف مواد و مدیاهای جدید نیز ژانرهای تازهای در این عرصه به وجود آورد. امروز هم مجسمهسازی تا حدود زیادی با مدیاهای دیگر ترکیب شده و به هنر مولتیمدیا رسیده است.»
او با تأکید بر لزوم نگاه بومی افزود: «ایران جامعهای است که در چند دهه گذشته تحولات بسیاری را پشت سر گذاشته و این خود بهمثابه یک مخزن عظیم برای ایدهپردازی است. به همین دلیل، هنر شرق و بهویژه ایران در سالهای اخیر بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته، چرا که بستر پرچالشتری برای خلق آثار هنری فراهم میکند.»
صبری درباره شیوه انتخاب هنرجویان در جشنواره جوان توضیح داد: «در این جشنواره فرصت گفتگوهای طولانی با هنرجویان نیست، بنابراین بر اساس آثار و سابقه آنها داوری میکنیم. هدف ما شناسایی کسانی است که ذهن بازتر و خلاقتری در شناخت و گسترش فضا دارند. بهویژه هنرجویانی که از شهرستانها آمدهاند، این رویداد فرصتی است تا ایدههای خود را در فضایی شبیه سمپوزیومها بیازمایند.»
او با انتقاد از ضعف ارتباط نسل جدید با داشتههای بومی خاطرنشان کرد: «یک گسست فرهنگی به وجود آمده است. دانشگاهها در ایجاد ارتباط میان دانشجویان و ظرفیتهای بومی چندان موفق نبودهاند. در حالی که برای خلق اثر هنری صرفاً داشتن مواد اولیه کافی نیست؛ باید تفکر و خلاقیت داشت. مجسمهسازی هنری است که بیش از هر چیز نیازمند درک ایده، استرلیزه کردن آن و تبدیلش به نمادهای بصری است.»
صبری ادامه داد: «متأسفانه بسیاری از دانشجویان به جای اینکه ایده را به زبان بصری تبدیل کنند، به توضیحات کلامی متکی میشوند. در حالی که در هنرهای تجسمی، بصریت شرط اول است. کانسپچوال آرت بخش کوچکی از هنر است و نباید تمام آموزش بر پایه آن استوار شود. هنرمند باید یاد بگیرد چگونه ایده را به زبان بصری و فرم تبدیل کند.»
این مجسمهساز به اهمیت تجربههای تاریخی در هنر ایران نیز اشاره کرد و افزود: «هنرمندان ایرانی از دیرباز در استرلیزه کردن نقشها و خلق نمادها پیشگام بودهاند؛ از سفالهای سیلک و شوش گرفته تا حجاریهای هخامنشی و ساسانی. حتی آثار لرستان نمونههای غنی و خاصی از این تلاشها هستند. این میراث میتواند الهامبخش آموزش و خلق آثار معاصر باشد.»
صبری با بیان اینکه مجسمهسازی «هنر مادر» است، گفت: «همانطور که دومیدانی و ژیمناستیک مادر ورزشها هستند، مجسمهسازی نیز مادر هنرهاست. کشورهایی که توانستهاند در این حوزه فرمان هنر را به دست بگیرند، در صنعت و طراحی هم پیشتاز شدهاند. آلمان با باوهاوس و ایتالیا با میراث هنری خود، نمونههای روشن این واقعیتاند. ما اما هنوز نتوانستهایم حتی یک خودرو با طراحی کاملاً ایرانی عرضه کنیم، و این ضعف ریشه در آموزش مجسمهسازی دارد.»
او در پایان تأکید کرد: «فرمشناسی و زیباییشناسی در مجسمهسازی میتواند به طراحی صنعتی، لوازم خانگی و حتی صنعت خودرو هویت تازهای بدهد. نمونههای جهانی نشان دادهاند که یک طراحی زیبا میتواند ارزش محصول را چندین برابر کند. بنابراین، توجه به مجسمهسازی به معنای توجه به بنیان هنر و صنعت یک کشور است.»
۵۹۵۹
نظر شما