خبرآنلاین - رسول سلیمی: در دل بحران غزه، جایی که بیش از ۶۵ هزار فلسطینی جان باخته و قحطی گستردهای بر ۲ میلیون نفر سایه افکنده، به رسمیت شناختن دولت فلسطین توسط کشورهای اروپایی نه تنها یک گام نمادین، بلکه پاسخی به بنبست دیپلماتیک است.
از زمان حمله حماس در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ و پاسخ نظامی اسرائیل، که به تخریب ۸۰ درصد زیرساختهای غزه منجر شد، فشارهای داخلی و بینالمللی بر اروپا افزایش یافته است. شناسایی فلسطین، که در چارچوب تشکیل کشور فلسطینی در سرزمینهای اشغال شده در سال ۱۹۶۷ با پایتختی قدس شرقی تعریف میشود، تا حد زیادی ریشه در اصول حقوق بینالملل مانند قطعنامه ۲۴۲ شورای امنیت (۱۹۶۷) و منشور سازمان ملل (ماده ۱، حق تعیین سرنوشت) دارد. این اقدام، که از سوی ۱۵۶ کشور (۸۰ درصد اعضای سازمان ملل) حمایت میشود، پاسخی به "ناکامی مذاکرات اسلو" از ۲۰۱۴ است و تلاشی برای حفظ رژیم حقوقی منع اشاعه تنشهای منطقهای ارزیابی می شود.
چرایی به رسمیت شناختن فلسطین توسط کشورهای اروپایی
شناخت فلسطین توسط کشورهای اروپایی در ۲۰۲۵، ریشه در خشم رو به رشد از جنگ غزه و ناکامی دیپلماسی ایالات متحده دارد. امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه، در بیانیه ۲۴ ژوئیه ۲۰۲۵ در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «مردم فرانسه صلح در خاورمیانه را میخواهند؛ ما با اسرائیلیها، فلسطینیها و شرکای اروپایی و بینالمللی، باید نشان دهیم که این ممکن است» مکرون، که فرانسه را به عنوان اولین عضو دائم شورای امنیت و G۷ در شناخت فلسطین قرار داد، این گام را پاسخی به "رنج غیرقابل دفاع در غزه" توصیف کرد، جایی که گزارش سازمان ملل در سپتامبر ۲۰۲۵ از "جنایت علیه بشریت" خبر داده بود.
این در حالی است که کی یر استارمر، نخستوزیر بریتانیا، در سخنرانی در لندن اظهار داشت: «در برابر وحشتهای رو به رشد خاورمیانه، ما برای حفظ امکان صلح و راهحل دو دولت عمل میکنیم؛ این به معنای اسرائیل امن و فلسطین قابل دوام است، که اکنون هیچکدام وجود ندارد». استارمر، که شناخت را مشروط به "اصلاحات فلسطینی و آزادی گروگانها" کرد، بر "حق تعیین سرنوشت فلسطینیها" تأکید کرد، که با اصول منشور سازمان ملل همخوانی دارد. مارک کارنی، نخستوزیر کانادا نیز گفت: «شناخت فلسطین، شراکت ما در ساخت آینده صلحآمیز است؛ این پاداشی به حماس نیست، بلکه تضمینی برای همزیستی مسالمتآمیز»
در بلژیک هم، الکساندر دو وِوِر، نخستوزیر، در اجلاس سازمان ملل اظهار داشت: «بلژیک سیگنال سیاسی قوی میدهد؛ شناخت فلسطین، پس از آزادی گروگانها و خلع سلاح حماس، پیش میرود». چه آنکه لوکزامبورگ، مالت و موناکو نیز در همان اجلاس، شناخت را اعلام کردند؛ ژان کلود راول، وزیر خارجه لوکزامبورگ، گفت: «راهحل دو دولت تنها راه صلح پایدار است» پائولو رانگِل، وزیر خارجه پرتغال، در ۱۹ سپتامبر نیز بیانیه داد: «شناخت فلسطین، خط ثابت سیاست خارجی ماست؛ آتشبس فوری ضروری است و حماس نمیتواند در غزه کنترل داشته باشد»
این چراییها از آنجا ناشی میشود که اروپا، با ۱۱ عضو اتحادیه اروپا که پیشتر فلسطین را شناخته بودند، اکنون به ۱۶ میرسد. اندیشکده کارنگی تأکید میکند این شناخت "فشار بر اسرائیل برای توقف شهرکسازی" است، که گزارش بروکینگز نیز آن را "ضروری برای حفظ NPT منطقهای" میداند. به همین دلیل، این گامها، ماده ۱ منشور سازمان ملل را تقویت میکنند، اما بدون فشار اقتصادی، نمادین میماند.
چرایی تأکید بر راهحل دو دولت و فشار بر اسرائیل
در نتیجه مواضع اروپاییها را میتوان به دو دسته "تأکید بر راهحل دو دولت و فشار بر اسرائیل" تقسیم کرد، که بر حفظ صلح پایدار و توقف خشونت تمرکز دارد. مکرون در اجلاس ۲۲ سپتامبر ۲۰۲۵ در سازمان ملل گفت: «ما باید چشمهایمان را باز کنیم و چهرههای انسانی را ببینیم که جنگ ماسک دشمن را بر چهرهشان زده؛ فرانسه فلسطین را به رسمیت میشناسد» مکرون، که کنفرانس فرانسوی-عربی ژوئیه ۲۰۲۵ را رهبری کرد، شناخت را "گامی برای امنیت اسرائیل و فلسطین" خواند و پیشنهاد نیروی تثبیت بینالمللی در غزه را داد.
استارمر اظهار داشت: «شناخت فلسطین، بخشی از بسته کلی است که ما را از وضعیت وحشتناک فعلی خارج میکند؛ حماس هیچ نقشی در دولت ندارد» این موضع از آنجا اهمیت دارد که شناخت را "اولین گام برای اجرای دو دولت" میداند. کارنی نیز در بیانیه کانادا گفت: «امکان خودتعیین فلسطینیها در حال محو است؛ شناخت، نقض منشور سازمان ملل را متوقف میکند»
دو وِوِر نیز در بلژیک افزود: «شناخت، پس از خلع سلاح حماس و آزادی گروگانها؛ این سیگنال دیپلماتیک قوی است». در همین حال، رانگِل در پرتغال تأکید کرد: «دو دولت تنها راه صلح عادلانه است؛ حماس نمیتواند در غزه کنترل داشته باشد» این دسته، بر اساس گزارش بروکینگز، "فشار بر نتانیاهو برای توقف الحاق کرانه باختری" را هدف دارد، که گاردین آن را "انزوای اسرائیل" میخواند.
دسته دوم مواضع، "مشروط به اصلاحات فلسطینی و خلع سلاح حماس" است، که شناخت را به تغییرات داخلی فلسطین وابسته میکند. بارت دو وِوِر، نخستوزیر بلژیک، گفته: «شناخت فلسطین، پس از آزادی همه گروگانها و حذف حماس از حکومت؛ دولت فلسطین باید بدون سلاح باشد» این شرط، با بیانیه موناکو همخوانی دارد؛ ایما تور فوس، وزیر خارجه آندورا (به نمایندگی موناکو)، اظهار داشت: «فلسطین باید غیرنظامی و تحت اقتدار اصلاحشده بدون حماس باشد»
در لوکزامبورگ نیز، ژان کلود راول گفت: «شناخت، بخشی از دو دولت است؛ حماس باید خلع سلاح شود» مالت نیز، در اجلاس، شناخت را "مشروط به انتخابات دموکراتیک و خلع سلاح" اعلام کرد. استارمر نیز در بریتانیا افزود: «حماس هیچ نقشی در آینده ندارد؛ شناخت، تضمینی برای صلح است»
این دسته از کشورها، "تعادل بین حمایت از فلسطین و امنیت اسرائیل" را نشان میدهد، که بروکینگز آن را "ریسک انزوای اروپا در برابر ایالات متحده" میخواند. اندیشکده کارنگی هم تأکید میکند این شروط، "اعتبار شناخت را حفظ میکنند اما دیپلماسی را پیچیده میسازند".
اما دسته سوم، "حمایت از دیپلماسی چندجانبه و فشار بر ایالات متحده" است، که شناخت را ابزاری برای مقابله با انفعال واشنگتن میبیند. مکرون در کنفرانس ۲۲ سپتامبر گفت: «شناخت فلسطین، حق است نه پاداش و انکار آن، هدیه به افراطیون است» مکرون، که با عربستان سعودی کنفرانس را برگزار کرد، پیشنهاد "نیروی تثبیت بینالمللی" داد.
کارنی در کانادا اظهار داشت: «شناخت، نقض منشور سازمان ملل را متوقف میکند؛ ایالات متحده باید به دیپلماسی بازگردد» استارمر افزود: «ما با متحدانمان، جایگزینی برای سیاست ایالات متحده نشان میدهیم» رانگِل نیز در پرتغال گفت: «شناخت فلسطین، بخشی از اجماع جهانی و فشار بر اسرائیل برای آتشبس است»
این دسته، بر اساس گزارش کارنگی، "چندقطبیسازی دیپلماسی" را هدف دارد، که در مجموع، "پاسخ به انفعال ترامپ" ارزیابی می شود. این در حالی است که اندیشکده بروکینگز هشدار میدهد این فشار، "ریسک الحاق کرانه باختری توسط نتانیاهو" را افزایش میدهد.
اهداف کشورهای اروپایی از شناخت فلسطین
در تحلیل نهایی، اهداف اروپا از شناخت فلسطین در ۲۰۲۵، چندلایه و استراتژیک است: اول، احیای دیپلماسی و حفظ "دو دولت" در برابر الحاق اسرائیل، چرا که مکرون گفته: «شناخت، برای صلح عادلانه ضروری است؛ ما با شرکا، جایگزینی برای بنبست نشان میدهیم.»
دوم، مدیریت فشارهای داخلی و اعتراضات، آنچنان که استارمر گفته، با اعتراضات گسترده در لندن (بیش از ۱۰۰ هزار نفر در سپتامبر ۲۰۲۵)، شناخت را "پاسخ به وحشتهای غزه" خواند و بروکینگز نیز تأکید میکند این هدف، "تعدیل راست افراطی" است، که در بلژیک (بحران دولتی بر سر شناخت) مشهود است.
سوم، مقابله با انزوای دیپلماتیک ایالات متحده که کارنی در تایید آن گفته: «شناخت، اجماع جهانی را تقویت میکند» پولیتیکو نیز تحلیل میکند این، "شکاف با ترامپ" را نشان میدهد. شکافی که اندیشکده که کارنگی، آن را "چندقطبیسازی خاورمیانه" میخواند.
چهارم، اهداف حقوقی و بشردوستانه است که شناخت فلسطین را برای پیوستن به کنوانسیونهای ژنو (۱۹۸۹) واجد شرط میکند و بدون "اقدامات عملی مانند تحریم شهرکها"، اهداف ناکام میماند.
در مجموع، شناخت فلسطین توسط کشورهای اروپایی در ۲۰۲۵، با مواضع متمرکز بر دو دولت، شروط ضدحماس و دیپلماسی چندجانبه، نه تنها نمادین، بلکه زنگ خطری برای بنبست خاورمیانه است. بیانیههای مکرون ("حق نه پاداش")، استارمر ("حفظ نور صلح") و کارنی ("تضمین همزیستی")، اجماع جهانی را تقویت میکنند، اما شرطیسازی آن، حل مسئله فلسطین را به تعویق میاندازد.
۲۱۳
نظر شما