اکران بهار 91 سینماهای کشور هرچند همچون سالهای گذشته ترکیبی از فیلمهای جنجالی و پرفروش (فیلمهایی که احتمال فروششان میرفت) و آثار کمفروش بود اما طبق شواهد روشن، با تجربه سالهای قبل تفاوتهای اساسی داشت.
تفاوتهایی که باعث شد نه فیلمهای پرفروش به آمار تخمینزده و احتمالی برسند و از رونق بالقوه این فصل برای کشاندن مخاطب به سالنهای سینما بهره ببرند نه فیلمهای کمفروش آن در یک نگاه کلی واجد امتیاز مستقل بودن و طبعا کممخاطبی قابل انتظار باشند.
بر هیچکس پوشیده نیست چگونگی تعیین سرنوشت اکران بهار 91 که متفاوت با روال عادی و معمول توسط شورای صنفی نمایش انتخاب شد. این شورا با انگیزه انتخاب متناسبترین ترکیب برای اکران بهار به فهرستی از 15 فیلم رسید که البته به شکلی از پیش تعیینشده معلوم بود 10 فیلم دیگر فقط برای گرم کردن تنور وارد این فهرست شدهاند.
ترکیب پر سئوال این پنج فیلم عبارت بود از یک فیلم کودکانه موزیکال، یک فیلم تلخ اجتماعی مانده پشت خط اکران، یک کمدی و یک ملودرام اجتماعی- انتقادی با رگههای سیاسی بارز و در نهایت سیاسیترین فیلم سینمای ایران. پرسئوال از این جهت که هنوز هم نزدیک بودن برآیند حال و هوای این فیلمها به فضای اکران نوروزی در هالهای از ابهام قرار دارد!
از این روند بدیع و فیلتراسیون جدید در انتخاب فیلمها برای رسیدن به بهترین نتیجه که بگذریم، باز هم بر کسی پوشیده نیست سرنوشتی که گریبان دو فیلم نوروزی را گرفت. «گشت ارشاد» و «خصوصی» با اعتراض و انتقاد برخی که از مسیری خاص و غیر عادی عبور کرد، از اکران پایین آمدند البته قبل از آنکه به شکل قانونی از سوی نهاد رسمی وزارت ارشاد توقیف و ممنوع شوند.
در واقع ممانعت سینماهای حوزه هنری و شهرداری از ادامه نمایش این دو فیلم باعث شد رونقی که انتظار میرفت بخصوص با فیلم کمدی سهیلی نصیب گیشه سینماها شود، اتفاق نیفتد و در نهایت این دو فیلم به شکل رسمی و قانونی از ادامه اکران بازماندند.
به این ترتیب بود که این روند فراتر از قانون، پیامدهای ناخوشایند خود را بر چرخه اکران سینماها در بهار 91 گذاشت و همانطور که سخنگوی شورای صنفی نمایش اعلام کرد فیلمهایی که در نوبت اکران بودند از به نمایش درآمدن انصراف دادند. چراکه معلوم نبود چه سرنوشتی در انتظار فیلمهایی است که از مرحله پیشتولید تا تولید و اکران با مجوز قانونی حرکت کرده و در واقع هیچ قانونی را زیر پا نگذاشتهاند.
از اینجا بود که با خارج شدن خودخواسته بسیاری از فیلمها از چرخه اکران، قرعه فال به نام ایمنترین فیلمها افتاد، فیلمهایی که مطمئن بودند نه اعتراضی به دنبال دارند نه واکنشی. چه فیلمهایی که فارغ از زمان و مکان و شرایط به یک دغدغه روزمره پرداختند چه فیلمهایی که دغدغههای معنایی و دینی داشتند.
در چنین شرایطی وقتی از اکران بهار 91 و کمفروشهای این فصل میگوییم، برای رسیدن به تحلیلی درست شاید بهتر باشد مجموعه شرایط زمستان 90 و بهار 91 و چگونگی رسیدن به نقطهای را که امروز روی آن ایستادهایم، در نظر بگیریم.
شرایطی که 2520 تماشاچی فیلم «سیب و سلما» را با بلیت 5000 تومان و فروش 12 میلیون و 600 هزار تومان در سینماهای تهران را واجد نکاتی خاص میکند. مهمترین نکته هم اینکه مشکل حال حاضر سینمای ما فقط ریزش مخاطب و افزایش قیمت بلیت سینماها نیست، مشکل اصلی نبود حیطه و حریمی برای قانون و قانونمندی در حوزه سینما است و ... البته عواقب این روند که نه تنها مخاطب سینما بلکه خود سینما را از این ساختار مغشوش، دلگیر و دلزده کرده است.
5858
نظر شما