به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، «سید عباس عراقچی» وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران که اخیرا به باکو سفر کرده، نوشته جمهوری اسلامی ایران اولین کشوری بود که استقلال جمهوری آذربایجان را به رسمیت شناخت، در تمام ۲۷ سال مناقشه قرهباغ از تمامیت ارضی آن دفاع کرد و حتی در سختترین شرایط ارتباط زمینی نخجوان را قطع نکرد.
بنابر روایت ایسنا، وی با اشاره به پروژههای جدید از جمله پل کلاله-آغبند، طرح راهگذر ارس، سدهای مشترک و اتصال شبکه برق سهجانبه با روسیه، اعلام کرد: «اکنون پس از حل مناقشه قرهباغ، بهترین فرصت برای تبدیل رود ارس از نماد جدایی به شریان همکاری و رونق مشترک است.»
عراقچی با هشدار نسبت به دخالت بیگانگان افزود: «امنیت قفقاز جنوبی کالای وارداتی نیست و تهران و باکو باید هوشیار باشند تا هیچ عاملی روابط برادرانه دو کشور را تهدید نکند».
متن کامل یادداشت عراقچی در خبرگزاری «آپا» جمهوری اسلامی ایران با عنوان «تهران و باکو: همسایگی برآمده از تاریخ، مشارکت در افق آینده» به این شرح است:
روابط میان جمهوری اسلامی ایران و جمهوری آذربایجان، فراتر از صرف همسایگی جغرافیایی، تجلیبخش روایتی عمیق از یک خویشاوندی تاریخی، فرهنگی و تمدنی است که ریشه در پیوندهای دیرینه و ناگسستنی مردمان دو سوی رود ارس دارد. این پیوندهای عمیق چنان در تار و پود جوامع ما تنیده شدهاند که تصور تاریخ، ادبیات، هنر، مذهب و هویت یکی بدون دیگری، امری دشوار است. در این روایت، مرزهای سیاسی ترسیم شده، تنها خطوطی روی نقشه هستند، اما دلها و میراث مشترک برای قرنها با نوایی یگانه تپیدهاند.
نگاهی به تاریخ معاصر نشان میدهد که جمهوری اسلامی ایران در تمامی لحظات سرنوشتساز، شریکی مطمئن و تکیهگاهی استوار برای برادران خود در شمال ارس بوده است. زمانی که نسیم استقلال وزیدن گرفت، ایران در صف نخست کشورهایی بود که استقلال جمهوری آذربایجان را به رسمیت شناخت و با ارتقای فوری سرکنسولگری خود به سفارت، پیامی روشن از حمایت همهجانبه را به جهان مخابره کرد. این حمایت در سالهای ابتدایی تثبیت حاکمیت ملی جمهوری آذربایجان، با کمکهای شایان توجه ادامه یافت و در دوران طولانی مناقشه قرهباغ نیز، سیاست اصولی تهران همواره بر لزوم احترام به تمامیت ارضی و بازگشت اراضی اشغالی استوار بود.
جمهوری اسلامی ایران در تمامی لحظات سرنوشتساز، شریکی مطمئن و تکیهگاهی استوار برای برادران خود در شمال ارس بوده است. زمانی که نسیم استقلال وزیدن گرفت، ایران در صف نخست کشورهایی بود که استقلال جمهوری آذربایجان را به رسمیت شناخت
شاید غبار زمان برخی حقایق را کمرنگ کرده باشد، اما اسناد تاریخی گواهی میدهند که «بیانیه تهران» در اردیبهشت ۱۳۷۱، نخستین سند بینالمللی بود که در آن ارمنستان به صراحت تمامیت ارضی جمهوری آذربایجان را شناسایی کرد؛ سندی که نقش محوری و دلسوزانه ایران را در آن مقطع حساس اثبات میکند. حمایتهای قاطع ما در سازمان ملل و سازمان همکاری اسلامی نیز همواره مؤید این سیاست اصولی بوده است.
در حال حاضر، این روابط که از پشتوانه تاریخی بهره می برد، در ابعاد مختلفی همچون اقتصادی و ترانزیتی، سیاسی و امنیتی، و فرهنگی و اجتماعی گسترش یافته است. این مجموعه از پیوستگیهای تاریخی، حمایتهای عملی و همکاریهای چندجانبه، روابط ایران و جمهوری آذربایجان را به سطحی فراتر از یک همسایگی ساده ارتقا داده و افقهای روشنی برای همکاریهای پایدار و بلندمدت در راستای منافع متقابل دو ملت ترسیم کرده است.
در حوزه اتصالات و ژئوپلیتیک، نقش ایران به عنوان یک شریک مطمئن و حیاتی غیرقابل انکار است. ایران در طول ۳۴ سال گذشته، بر اساس وظیفه همسایگی و انسانی، دسترسی جمهوری خودمختار نخجوان به دیگر مناطق جمهوری آذربایجان را از طریق خاک خود فراهم کرده است. در تمام این سالها، حتی در اوج فشارهای خارجی یا نوسانات سیاسی، ایران اجازه نداد که ارتباط میان نخجوان و بدنه اصلی آذربایجان قطع شود.
امروز نیز برای تسهیل این امر و ارتقای کیفیت دسترسی، «طرح راهگذر ارس» با جدیت در دستور کار قرار دارد. این طرح استراتژیک نه تنها یک مسیر ترانزیتی، بلکه نمادی از اراده دو کشور برای تنوعبخشی به مسیرهای مواصلاتی است. هماکنون چهار گذرگاه مرزی دیگر بین دو کشور به صورت ۲۴ ساعته فعالیت دارند که شریانهای حیاتی تجارت و تردد مسافرین هستند. اما خبر مسرتبخش این است که به زودی با اتمام ساخت و بهرهبرداری از پل «کلاله-آغبند»، گذرگاه پنجم بین دو کشور فعالیت خود را آغاز میکند. این گذرگاه جدید، ظرفیتهای تازهای برای همکاریهای اقتصادی ایجاد خواهد کرد و پازل اتصال منطقهای را تکمیل میکند.
روابط ایران و جمهوری آذبایجان روابطی چند وجهی است و یکی از مهمترین وجوه آن، همکاری در حوزه انرژی و منابع آبی است. رودخانه ارس که زمانی در ادبیات دو کشور نماد جدایی بود، امروز به نماد پیوند و همکاری تبدیل شده است. طرحهای مشترک مرزی متعددی از جمله سدها و نیروگاههای در جریان است. ساخت و بهرهبرداری از نیروگاههای آبی متعددی در دستور کار دو کشور بوده که برخی از آنها فعال شده و کارهای تکمیلی برخی نیز با سرعت در حال انجام است. علاوه بر این، اتصال شبکههای برق و خطوط گاز بین دو کشور، امنیت انرژی منطقه را تضمین میکند. ما در حال برنامهریزی برای مبادله برق و اتصال شبکههای برق به صورت سه جانبه با مشارکت روسیه هستیم که این امر قفقاز را به یک هاب انرژی بدل خواهد کرد.
در حوزه گاز نیز، توافقات سواپ گاز به نخجوان در حال اجراست که نشاندهنده عمق اعتماد متقابل است.
ایران در طول ۳۴ سال گذشته، بر اساس وظیفه همسایگی و انسانی، دسترسی جمهوری خودمختار نخجوان به دیگر مناطق جمهوری آذربایجان را از طریق خاک خود فراهم کرده است. در تمام این سالها، حتی در اوج فشارهای خارجی یا نوسانات سیاسی، ایران اجازه نداد که ارتباط میان نخجوان و بدنه اصلی آذربایجان قطع شود.
در حوزه سیاسی، رایزنیهای مقامات عالی دو کشور به صورت مستمر در جریان است. اگرچه در سالهای گذشته روابط دوجانبه فراز و نشیبهایی را تجربه کرده است که در روابط همسایگان امری دور از انتظار نیست، اما روند عمومی روابط رو به رشد بوده و عزم و اراده مسئولین عالی دو کشور، عبور از سوءتفاهمها و توسعه همهجانبه این روابط است. تبادل متقابل هیأتها و دیدارهای اخیر، به ویژه دو سفر جناب آقای دکتر پزشکیان، رئیس جمهور ایران به جمهوری آذربایجان و توافق برای تداوم دیدارهای رؤسای جمهور در آینده نزدیک، گواهی بر این مدعاست که تهران و باکو هر دو برای گسترش روابط تأکید دارند.
اکنون، با حل مناقشه قرهباغ، منطقه قفقاز جنوبی در آستانه عصری نوین قرار گرفته است؛ فضایی جدید که فرصتی طلایی برای صلح، ثبات و توسعه همگانی پدید آورده است. باور عمیق ما این است که امنیت و ثبات در این منطقه، کالایی وارداتی نیست و تنها با مشارکت کشورهای منطقه و بدون دخالت بیگانگان محقق میشود.
در شرایطی که منطقه غرب آسیا با بازگشت سیاستهای تنشزا و یکجانبهگرایی دولت ترامپ و ماجراجوییهای خطرناک رژیم صهیونیستی و نتانیاهو دستوپنج نرم میکند، هوشیاری تهران و باکو برای حفظ منافع متقابل در گرو داشتن روابطی باثبات، بدون تنش و قابل پیشبینی، حیاتی است، چرا که هر عاملی که ژئوپلیتیک منطقه را دستخوش تغییرات نامطلوب کند، غیرعادی تلقی شده و نیازمند تدبیر مشترک است.
بدون شک نیل به ثبات پایدار، نیازمند جامعنگری، پرهیز از طرحهایی است که منافع حیاتی همسایگان را نادیده میگیرد و استفاده از ظرفیتهای بومی بوده و این درهمتنیدگی امنیتی ایجاب میکند که با هوشمندی، اجازه ندهیم بیگانگان که منافعشان در بیثباتی است، در روابط برادرانه دو کشور، رخنه کنند.
در سفر به کشور دوست، برادر و همسایه، جمهوری آذربایجان، مفتخرم که حامل پیام صلح، دوستی و اراده قاطع دولت و ملت ایران برای گشودن فصلی نوین و درخشان در روابط دوجانبه باشم. این سفر، که در پاسخ به دعوت گرم وزیر محترم امور خارجه جمهوری آذربایجان انجام میپذیرد، نه یک مأموریت دیپلماتیک معمول، بلکه تجدید عهدی برای تحکیم خویشاوندی تاریخی میان دو ملت است.
ما تأکید میکنیم که فضای جدید منطقهای، زمینهای مساعد برای تقویت همگرایی و گسترش هدفمند همکاریهای اقتصادی در حوزههای ترانزیت، انرژی، تجارت، سرمایهگذاری و ارتباطات انسانی فراهم آورده است. هدف غایی از این توسعه در تعاملات، چیزی جز ساختن آیندهای پر رونق برای هر دو ملت نیست. امروز، اراده تهران و باکو بر ساختن آیندهای مشترک، روشن و پایدار استوار است؛ آیندهای که در آن مرزها دروازههای دوستیاند و رودخانهها ترانههای همکاری میسرایند.
۲۱۹






نظر شما