۰ نفر
۶ دی ۱۴۰۴ - ۱۴:۴۳
حضور سلبریتی ها در سیاست، ضرورتها و آفت‌ها

در سال‌های اخیر، حضور سلبریتی‌ها در عرصه سیاسی ایران به موضوعی مناقشه‌برانگیز تبدیل شده است.

این مقاله با تکیه بر روان‌شناسی اجتماعی، مطالعات سلبریتی و نظریه‌های سرمایه اجتماعی، به بررسی این پرسش می‌پردازد که آیا ورود سلبریتی‌ها به سیاست امری ضروری است یا بازتابی از شرایط ساختاری جامعه. که با تمرکز بر تجربه ترومای جمعی پس از جنبش مهسا، کاهش اعتماد عمومی و افزایش تهدیدهای بیرونی، همراه شده است 

در این مقاله استدلال می‌کنم که کنش سیاسی سلبریتی‌ها بیش از آن‌که عامل بحران باشد، نشانه‌ای از خلأهای نهادی و نیاز جامعه به میانجی‌های نمادین است. و در پایان،  معتقدم ترانه علیدوستی به‌عنوان نمونه‌ای نمادین از پیوند حافظه جمعی، رنج اجتماعی و امکان همدلی ملی تحلیل می‌شود.


۱. مقدمه
سلبریتی‌ها در جوامع مدرن صرفاً چهره‌های سرگرمی نیستند، بلکه حاملان سرمایه نمادین‌اند. در شرایط ثبات، این سرمایه عمدتاً فرهنگی است؛ اما در شرایط بحران، می‌تواند به سرمایه سیاسی تبدیل شود. در ایران، واکنش‌های تند موافق و مخالف به اظهارنظرهای هنرمندان نشان می‌دهد مسئله فراتر از افراد است و به وضعیت روانی–اجتماعی جامعه بازمی‌گردد. این مقاله می‌کوشد با فاصله‌گرفتن از قضاوت‌های هیجانی، نقش سلبریتی‌ها را در بستر واقعی جامعه ایران تحلیل کند


۲. آیا ورود سلبریتی‌ها به سیاست یک ضرورت است؟
از منظر علمی، هیچ الزام ذاتی برای ورود سلبریتی‌ها به سیاست وجود ندارد. پژوهش‌های روان‌شناسی اجتماعی نشان می‌دهد که کنش سیاسی چهره‌های مشهور معمولاً زمانی افزایش می‌یابد که کانال‌های رسمی بیان اعتراض یا مشارکت اجتماعی تضعیف شده باشند. Schaller و همکاران (2016) نشان می‌دهند که شهرت نوعی قدرت نمادین است که در شرایط بحران فعال می‌شود، نه در شرایط عادی.
بنابراین، حضور سلبریتی‌ها در سیاست را باید نه به‌مثابه جاه‌طلبی فردی، بلکه به‌عنوان پیامد خلأ نهادی و ضعف میانجی‌های اجتماعی فهم کرد


۳. چرا سلبریتی‌ها در ایران اثرگذارند؟
۳–۱. فرسایش سرمایه اجتماعی رسمی
بر اساس نظریه سرمایه اجتماعی پاتنام، اعتماد عمومی به نهادها شرط اساسی همکاری اجتماعی و تاب‌آوری ملی است. در شرایطی که این اعتماد تضعیف می‌شود، جامعه به افراد و نمادهای غیررسمی تکیه می‌کند. در ایران، هنرمندان و بازیگران به دلیل حضور مستمر در زندگی روزمره مردم، به مخازن اعتماد عاطفی بدل شده‌اند.
۳–۲. پیوند با حافظه جمعی
سلبریتی‌ها برخلاف سیاستمداران، با خاطرات و تجربه‌های زیسته مردم پیوند دارند. آن‌ها بخشی از روایت زندگی فردی و جمعی‌اند. به همین دلیل، واکنش به آن‌ها اغلب عاطفی‌تر و شدیدتر است. حمله به یک هنرمند محبوب، در سطح روانی می‌تواند به‌منزله حمله به بخشی از حافظه جمعی تعبیر شود.


۴. ماجرای مهسا و تجربه ترومای جمعی
مطالعات تروما نشان می‌دهد جوامعی که شاهد خشونت، فقدان ناگهانی یا سرکوب اند، دچار ترومای جمعی می‌شوند. جریان مهسا، فارغ از خوانش‌های سیاسی، تجربه‌ای تروماتیک برای بخش بزرگی از جامعه ایران بود. واکنش‌هایی چون سوگ، خشم و ناامیدی نشانه‌های طبیعی این وضعیت‌اند.
پژوهش‌ها تأکید می‌کنند که انکار یا تقلیل رنج جمعی، به تشدید زخم روانی می‌انجامد. تبدیل این تجربه به روایت صرفاً امنیتی یا آشوب‌محور، امکان ترمیم اجتماعی را کاهش می‌دهد.


۵. سلبریتی‌ها به‌مثابه شاهدان اخلاقی
در شرایط ترومای جمعی، برخی چهره‌ها نقش «شاهد اخلاقی» را ایفا می‌کنند؛ یعنی بدون ادعای رهبری یا تخصص سیاسی، بر درد عمومی انگشت می‌گذارند. این نقش، به‌ویژه در جوامعی با محدودیت گفت‌وگوی آزاد، اهمیت می‌یابد. حضور سلبریتی‌ها در این سطح می‌تواند به رسمیت‌شناختن رنج کمک کند، نه الزاماً به تشدید بحران.


۶. سرمایه اجتماعی، خطر جنگ و ضرورت همبستگی ملی
در شرایط بحران اقتصادی و تهدیدهای خارجی، هیچ کشوری بدون همراهی مردم قادر به حفظ ثبات نیست. پژوهش‌های روان‌شناسی سیاسی نشان می‌دهد مردم زمانی از سیاست‌ها حمایت می‌کنند که احساس دیده‌شدن و احترام داشته باشند. طرد نمادهای محبوب و بی‌اعتنایی به رنج جمعی، سرمایه اجتماعی را فرسایش می‌دهد و جامعه را خشمگین ‌تر می‌کند


۷. ترانه علیدوستی نماد چیست؟
ترانه علیدوستی را می‌توان نه به‌عنوان یک کنشگر سیاسی حرفه‌ای، بلکه به‌عنوان نماد بخشی از جامعه ایران فهم کرد: جامعه‌ای خسته، اما هنوز امیدوار. تصویر او در سال‌های اخیر—با چهره‌ای خسته و بدنی فرسوده—بازتاب حال جمعی نسلی است که رؤیا داشته و هزینه داده است. حذف یا تخریب چنین نمادهایی، به معنای حذف یک روایت انسانی از حافظه جمعی است.


۸. پذیرش تکثر؛ شرط بازسازی اعتماد
مطالعات دموکراسی و روان‌شناسی سیاسی نشان می‌دهد جوامع پایدار الزاماً هم‌صدا نیستند، بلکه قادرند اختلاف سلیقه را تحمل و مدیریت کنند. به‌رسمیت‌شناختن تفاوت‌ها و گردآمدن حول هویت ملی، شرط بازسازی سرمایه اجتماعی و عبور از بحران‌های پیش‌روست.


نتیجه‌گیری
ورود سلبریتی‌ها به سیاست نه الزام مطلق است و نه تهدید ذاتی. این پدیده را باید نشانه‌ای از وضعیت روانی–اجتماعی جامعه در نظر بگیریم . در ایرانِ امروز، که با ترومای جمعی، فرسایش اعتماد و تهدیدهای بیرونی مواجه است، همدلی با درد عمومی و احترام به نمادهای فرهنگی می‌تواند به بازسازی سرمایه اجتماعی کمک کند. راه عبور از بحران، نه حذف صداها، بلکه شنیدن و مدیریت آن‌هاست.


منابع (APA)

Ferris, D. L., Rosen, C. C., Johnson, R. E., Brown, D. J., & Tan, J. A. (2011). Consequences of taking oneself too seriously: The effects of celebrity narcissism. Organizational Behavior and Human Decision Processes, 114(2), 102–114.

Kaufman, J. C., & Baer, J. (2012). Creativity and mental illness: Is there a link? Psychology of Aesthetics, Creativity, and the Arts, 6(3), 234–246.

Keltner, D., Gruenfeld, D. H., & Anderson, C. (2014). The power paradox: How power can corrupt and what can be done about it. Psychological Review, 121(2), 349–372.

Putnam, R. D. (2000). Bowling alone: The collapse and revival of American community. New York, NY: Simon & Schuster.

Schaller, M., Conway, L. G., & Tanchuk, T. L. (2016). Fame, status, and psychological functioning. Journal of Personality and Social Psychology, 110(4), 558–573

1717

کد مطلب 2161755

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
7 + 10 =

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین