پسر جوانی که مردی را به اتهام ارتباط با مادرش پس از 13 سال انتظار به قتل رسانده بود، در دور دوم محاکمه با رهایی از مجازات اعدام، به پرداخت دیه محکوم شد.
تیر سال 88 ماموران پلیس آگاهی شهرستان استهبان در استان فارس از کشف جسد مردی در کوههای اطراف این شهر اطلاع یافتند. کارآگاهان پس از حضور در محل متوجه شدند مرد ناشناس با شلیک گلوله از پا درآمده و عامل جنایت پس از کشاندن قربانی خود به آن محل، او را در انتقامی کور به قتل رسانده است. پس از بررسی مقدماتی، جسد به پزشکی قانونی منتقل و شناسایی هویت مقتول از سوی تیم جنایی آغاز شد.
در ادامه خانواده مردی به نام امیر با مراجعه به پلیس از ناپدید شدن او خبر دادند که آنها با مراجعه به پزشکی قانونی، جسد را شناسایی کردند. با شناسایی هویت مقتول، روند رسیدگی به پرونده وارد مرحله تازهای شد و کارآگاهان در تحقیق از خانواده مقتول دریافتند او آخرین بار همراه پسر جوانی به نام رضا برای تفریح به حاشیه شهر رفته بود.
به این ترتیب دستگیری رضا در دستور کار ماموران قرار گرفت اما پس از این جنایت او ناپدید شده بود که این موضوع احتمال قتل از سوی او را قویتر کرد. سرانجام با تجسسهای گسترده متهم شناسایی و دستگیر شد. او در بازجویی مقدماتی منکر قتل شد اما در ادامه لب به اعتراف گشود و گفت: به خاطر کینهای قدیمی، مرتکب قتل امیر شدم.
با تکمیل تحقیقات پرونده این جنایت برای رسیدگی در اختیار قضات دادگاه شعبه چهارم دادگاه کیفری استان فارس قرار گرفت. متهم در جلسه دادگاه ادعا کرد مقتول مهدورالدم بوده و به این دلیل مرتکب قتل او شده است، اما قضات دادگاه این ادعا را رد و متهم را با توجه به درخواست اولیای دم به قصاص محکوم کردند.
با اعتراض متهم، پرونده به دیوانعالی کشور فرستاده شد که قضات دیوانعالی کشور پس از بررسی حکم، آن را با توجه به ادعای متهم در رابطه با مهدورالدم بودن مقتول نقض و برای رسیدگی دوباره به شعبه همعرض ارسال کردند. رضا این بار در شعبه دوم دادگاه کیفری به ریاست قاضی عرفانیزاده محاکمه شد. پسر جوان باز هم با تکرار ادعاهای قبلی خود گفت: 13 سال قبل متوجه ارتباط مقتول با مادرم شدم و از آن زمان از او کینه به دل داشتم تا اینکه سال 88 با تهیه سلاحی، او را در کوههای استهبان کشتم.
قاضی عرفانیزاده و 4 قاضی مستشار پس از محاکمه متهم، او را با توجه به اینکه با تصور مهدورالدمی مرتکب قتل شده بود، به پرداخت دیه محکوم کردند.
47282
نظر شما