وقتي در سرزميني و منطقه اي بحراني ايجاد مي گردد ،همه اميد گرفتاران ، به مردان و زنانيست كه با قامتي استوار و با تكيه بر درايت و هوشياري ،راههاي برون رفت از وضعيت نا مطلوب را شناسائي و نقشه راه را براي اقشار گرفتار جامعه ترسيم و به آنان كمك نمايند.مدتهاست گفته ،نوشته و ديده مي شود كه ميزان الحراره پارامترهاي اقتصادي كشور حال و روز خوشي را براي اين بخش نشان نمي دهد .
تورم لحظه به لحظه سير صعودي مي پيمايد. بيكاري روي خشن خود را بر جوانان و زنان و كار از دست دادگان نشان مي دهد. مشگل نقدينگي ،طي و طريق نرخ ارز به طرف قله هاي دست نيافتني و تحريم هاي ناجوانمردانه خارجي و نابخردانه داخلي روزگار را به توليد و توليد گر سياه نموده است و ليكن دركشاكش اين بي ساماني ها و افق هاي تيره دلخوش بوديم كه كشوري داريم كه جوانان برومند و آينده سازدر آن موج ميزند.
مردان و زنان فرهيخته اي داريم كه سرانجام اين كشتي، طوفان گرفتار آمده را به ساحل نجات ميرسانند. ،منابع خدادادي بي پاياني داريم كه براي گذر از اين بي راهه هاي تاريك چراغ راهمان خواهند بود . پروردگار بزرگ كشورمان را در نقطه اي از اين كره خاكي قرار داده است كه مزيت هاي انحصاري فراوان دارد و آب و هوائي را به آن ارزني داشته است كه تنوع آن در كمتر سرزميني ديده ميشود.
و حال ما را چه شده است كه سكانداران بخش سرمايه و توليد كشور با ادبياتي پرخاش گونه هريك ديگري را مورد بي مهري قرار ميدهند؟!
از اين طلايه داران، انتظار بردباري و تحملي فراتر از اين وجود دارد . چه اين گونه نواختن ها موجب نا اميدي بيشتر نسل هاي ناظربر رفتار و گفتارآنان خواهد بود.
آقاي دكتر بهمني ،صنعت در اين كشور هنوز نفس ميكشد و هرگز اين بي ترتيبي ها آن را به گورستان نخواهد برد . با اينگونه اظهار نظرها خستگي را بر تن رهروان سخت كوش و صبور اين وادي نگذاريد....شما همواره همراه،مشوق و پشتيبان بخش مولد كشور بوده ايد حال چرا چنين نامهربان ؟!! فراموش نفرمائيد كه همين به زعم جنابعالي جنازه بود كه 8 سال مدت جنگ را با سرافرازي در خدمت هموطنان بود و اينك كه سنگيني تحريم هاي سنگين و نفس گير خارجي و تحريم هاي خود خواسته و نا خواسته داخلي روزگار را بر آنها غير تحمل نموده است باز تلاش نموده و اجازه نداده اند كه كمتر كارگري از كار بيكار شود . صف هاي طولاني براي مواد غذائي ايجاد شود . براي پوشاك و لوازم خانگي كمبود ايجاد شود . مصالح ساختماني سهميه بندي شود . قطعات خودرو داخلي و حتي خارجي ناياب شود . سهم صنعت در توليد ناخالص ملي از حدود 7 درصد به نزديك بر 25% رساند و صدها از اين دستاوردها...
و آقاي دكتر غضنفري اين واقعيت را بپذيريم كه پول تنها مشكل صنعتگران ما نيست بزرگترين مشكل اين بخش عدم باور پاره اي از مسئولين به توانمندي هاي بالقوه اين بخش است .عملكرد بد عده اي و يا شركتهايي ناخالص را به حساب افراد مخلص و بنگاههاي متعهد نا خواسته گرفتار شده نگذاريد.
طرحي نو در اندازيم و نگاهي نو داشته باشيم
تحليل اين برخورد ما را به اين نكته رهنمون ميسازد كه مشكل وجود دارد و رسيدن به اين باور نيز خود دستاورد بزرگيست چون تا كنون خيلي ها نمي خواستند بپذيرند كه اقتصاد ما سالهاست جاده ناهمواري را مي پيمايد و انرژي متراكم شده در آن به هرز ميرود...
طرحي نو دراندازيم و نگاهي نو داشته باشيم براي رهروان صبور و پر تحمل و از خود گذشته اين بخش ارزش قائل شويم و احترام بگذاريم .سهم اين بخش را منصفانه در نظر بگيريم ، عادلانه توزيع كنيم و فضاي لازم را براي شكوفائي بيشتر آن در اختيارش قرار دهيم ،يادمان باشد كه توليد (فقط توليد)محور توسعه است و توسعه را مي بايد با ديدي علمي و غير سياسي با بردباري و درايت هدايت نمود نه در جوي متشنج و عصبي...
*رییس کمیسیون صنایع اتاق ایران
3939
نظر شما