روزنامه همشهری نوشت:

هر روز که به کنکور نزدیک می‌شد، نگرانی جوان 19ساله بیشتر می‌شد. او به خانواده‌اش گفته بود که در آموزشگاه شاگرد اول است و همه استادانش او را یک نخبه می‌دادند. آوازه نخبه بودنش حتی در میان فامیل و همسایه‌ها هم پیچیده بود و همه تصور می‌کردند که او در کنکور رتبه خوبی کسب می‌کند اما پسر جوان که می‌دانست پس از کنکور دستش رو می‌شود و همه می‌فهمند که دروغ گفته، تصمیم گرفت با طرح نقشه گروگانگیری، وانمود کند که در روز کنکور، اسیر آدم‌ربایان 100میلیون تومانی بوده است.

شامگاه هفتم تیرماه، زن 40ساله‌ای سراسیمه به یکی از کلانتری‌های رشت رفت و مدعی شد که پسر 19ساله‌اش به نام فرهاد ربوده شده است. این زن می‌گفت که پسرش از دانش‌آموزان نخبه استان است که افراد ناشناسی یک روز مانده به کنکور او را ربوده و برای آزادی‌اش درخواست 100میلیون تومان پول نقد کرده‌اند. با اظهارات این زن، ماجرا به پلیس آگاهی گزارش و تحقیقات درخصوص ماجرا آغاز شد.

 

پیامک تهدیدآمیز

بررسی‌ها نشان می‌داد که پسر 19ساله، ظهر چهارشنبه هفتم تیرماه، به قصد شرکت در آخرین کلاس درس راهی آموزشگاه کنکور شده بود و چند ساعت بعد خانواده‌اش پیامکی دریافت کرده بودند که از ربوده شدن او حکایت داشت. در پیامک نوشته شده بود: «پسرتان نزد ماست. چند روزی میهمان ما خواهد بود و اگر می‌خواهید او را زنده ببینید، باید هر چه زودتر 100میلیون تومان پرداخت کنید.»

درحالی‌که مأموران سرگرم بررسی پرونده بودند خبر ربوده شدن جوان نابغه و نخبه گوش به گوش در شهرستان رشت پیچید و همه از آدم ربایان مخوفی حرف می‌زدند که جوانان نخبه را هدف گرفته بودند. با توجه به حساسیت موضوع، تیمی از کارآگاهان زیرنظر سرهنگ عبادالله کریمی، رئیس پلیس آگاهی استان گیلان وارد عمل شدند و جست‌وجوها وارد مرحله‌ای تازه شد.

 

دروغ بزرگ

تیم تحقیق در نخستین اقدام راهی آموزشگاهی شد که پسر ربوده شده در آنجا درس می‌خواند. پرس و جو از همکلاسی و استادان پسر جوان نشان می‌داد که او نه‌تنها نخبه نبود بلکه دانش‌آموزی کاملا متوسط بود که درسش خیلی خوب نبود. از سوی دیگر مأموران متوجه شدند که فرهاد ساعت یک بعد از ظهر خانه‌شان را برای شرکت در کلاس ترک کرده بود؛ حال آنکه کلاس آنها ساعت 12ظهر شروع می‌شد و او از این ماجرا باخبر بود.

با این اطلاعات مأموران به ماجرا مشکوک شدند و حدس زدند ماجرا چیزی جز گروگانگیری است. این فرضیه وقتی قوت یافت که در ادامه بررسی‌ها معلوم شد خانواده فرهاد از وضعیت مالی متوسطی برخوردارند و قادر نیستند 100میلیون تومان برای آزادی او پرداخت کنند. این یعنی فرهاد گزینه خوبی برای آدم ربایی و اخاذی نیست و احتمالا ماجرای آدم ربایی دروغی بزرگ است.

 

فرار به مشهد

کارآگاهان وقتی متوجه شدند که فرهاد در بین خانواده و اقوام به یک جوان نخبه مشهور بوده، حدس زدند که وی برای فرار از کنکور، سناریوی آدم ربایی ساختگی طرح کرده است. آنها با در اختیار داشتن عکس پسر جوان راهی ترمینال‌ها و آژانس‌های تاکسی تلفنی شدند و بعد از تحقیقات گسترده متوجه شدند مسئول فروش بلیت یکی از تعاونی‌ها چهره وی را به‌خاطر دارد.

بررسی‌ها نشان می‌داد که فرهاد روزی که ناپدید شده بود با همراه داشتن کوله پشتی به این تعاونی رفته و با معرفی خود به نام مصطفی، بلیت اتوبوس تهیه کرده و راهی مشهد شده است. با این اطلاعات شکی برای پلیس باقی نماند که پسر جوان با پای خودش از شهر خارج شده و کسی او را نربوده است. بنابراین مأموران با نخستین پرواز راهی مشهد شدند و عکس فرهاد را به مسئولان تمامی مسافرخانه‌ها و پلیس آگاهی مشهد نشان دادند اما باز هم ردی از او به‌دست نیامد.

 

رازی که فاش شد

درحالی‌که جست‌وجو برای دستگیری فرهاد ادامه داشت، صبح جمعه پسر جوانی هراسان و با پای برهنه به کلانتری سنایی تهران رفت و مدعی شد که از دست آدم‌ربایان فرار کرده است. او که وحشتزده به‌نظر می‌رسید به مأموران گفت: دو روز پیش وقتی در رشت برای رفتن به آموزشگاه از خانه خارج شدم، چند نفر مرا به زور سوار ماشین کردند و با خوراندن شربت بیهوش کردند. وقتی به هوش آمدم، خودم را در یک آپارتمان دیدم. آدم ربایان می‌خواستند از خانواده‌ام 100میلیون تومان اخاذی کنند و در این مدت تا به هوش می‌آمدم به من شربت خورانده و بیهوشم می‌کردند. دقایقی قبل وقتی حواسشان پرت بود، از خانه فرار کردم اما حالا نمی‌دانم که آن خانه کجاست.

با اظهارات پسر جوان پرونده‌ای در این زمینه تشکیل و تحقیقات درخصوص ماجرا آغاز شد تا اینکه خبر به گوش پلیس آگاهی رشت رسید و مأموران متوجه شدند پسر جوان همان کسی است که آنها در تعقیب او هستند. کارآگاهان به سرعت راهی پایتخت شدند و فرهاد را که در کلانتری نشسته بود و به مأموران توضیح می‌داد که چطور از دست آدم ربایان فرار کرده، دستگیر کردند. پسر جوان وقتی دید دستش رو شده، به آدم ربایی ساختگی اعتراف کرد و گفت: آنقدر به خانواده‌ام دروغ گفته بودم که همه تصور می‌کردند من نابغه هستم.

هر روز که به کنکور نزدیک می‌شدم، ترسم از فاش‌شدن اینکه یک فرد معمولی هستم بیشتر می‌شد. بعد از کنکور همه می‌فهمیدند که رتبه خوبی کسب نکرده‌ام و نابغه نیستم و حتما آبرویم می‌رفت؛ به همین دلیل تصمیم گرفتم با طرح آدم ربایی ساختگی، از کنکور فرار کنم. من می‌خواستم کاری کنم که خانواده‌ام تصور کنند ربوده شده‌ام و به همین دلیل ابتدا به مشهد و از آنجا به تهران رفتم. روز بعد از کنکور هم درحالی‌که کفش هایم را داخل جوی آب انداخته بودم، نگران به کلانتری رفتم تا وانمود کنم که از دست آدم ربایان فرار کرده‌ام اما دستم رو شد.

سردار ابراهیم قائد رحمتی، فرمانده انتظامی استان گیلان با بیان این خبر گفت: بعد از دستگیری پسر جوان، او به اداره آگاهی استان گیلان انتقال یافت و در مقابل خانواده‌اش به سناریوی ساختگی‌اش اعتراف کرد.
47282

کد خبر 224855

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 35
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بدون نام IR ۱۰:۰۴ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۲
    اون یه نخبه بوده از نقشه معلومه
    • بدون نام IR ۱۱:۰۴ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۲
      92 18
      اخه نابغه کجای این نقشه حتی یک ذره تعقل توش دیده میشه که میگی نابغه بوده؟!!اولا که هر ادم ساده و هالو هم میفهمه که گروگانگیران و اخاذان هیچ وقت سراغ خونواده های کم درامد نمیرن دوما هر بچه ای هم میدونه که اولین جایی که پلیس برای تحقیق میره اموزشگاهه و تو اموزشگاه هم همه چیز لو میره و پلیس میفهمه طرف نابغه نبوده سوما طرف انقدر هالو بوده که فکر کرده پلیس به همین راحتی باور میکنه که اون تونسته از دست ادم رباها راحت فرار کنه؟!همین که پای پلیس رو به این قضیه باز کرده خودش نشون میده که این پسر چقدر کودن بوده و ضریب هوشیش چقدر پایینه....خیلی راحت میتونست بره سر جلسه کنکور بعد که اومد خونه پیش خونوادش فیلم بازی کنه که سر جلسه از استرس حالم بد شد یا اینکه جوابها رو اشتباه وارد پاسخنامه کردم!!
    • بدون نام IR ۱۱:۵۷ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۲
      104 3
      اين دوستمون خوب وارده ها!!امان از تجربه!
  • نخبه IR ۱۰:۱۹ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۲
    نخبه؟معذرت می خوام یه احمق بوده که حتما با این کار تن پدر مادرش و لرزونده!
    • بدون نام US ۱۲:۱۴ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۲
      61 2
      این پدر ومادر هم بی تقصیر نیستند. اولاً که این بچه رو همونها اینقدر متوهم و دروغگو بار آوردند و هم اینکه بقدری بهش فشار آوردن که نتونسته راستشو بهشون بگه.
  • بدون نام IR ۱۰:۲۸ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۲
    30 52
    من واسه کنکور با دمپایی رفتم اصلا دوس نداشتم قبول شم اما قبول شدم اونم مهندسی اونم علوم تحقیقات
    • نیما نامی IR ۱۲:۰۴ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۲
      127 5
      اونم علوم تحقیقات خیلی شاخه مثلآ
    • ح.ح IR ۱۳:۰۷ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۲
      88 7
      اونم علوم تحقیقات.... وای چه دانشگاه معتبری... واقعا تبریک میگم...
    • بدون نام IR ۱۳:۱۶ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۲
      87 11
      عزیز من دانشگاه آزاد که شکر خدا درش همیشه به روی ملت بازه!
    • ساسان IR ۱۳:۵۵ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۲
      35 7
      با 10 درصد عمومی و 6 درصد اختصاصی دانشگاه آزاد واحد علوم تحقیقات برای کارشناسی ارشد مترجمی انگلیسی قبول شده بودم نرفتم و کل مطالعه من هم 30 دقیقه مونده به کنکور 20 تا لغت خوندم
    • مفرح IR ۱۵:۱۷ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۲
      45 5
      علوم تفریحات
    • بدون نام JO ۱۹:۱۰ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۲
      15 2
      بابا حالا این دوستمون یه چی گفت طفلی اینقدر اذیتش نکنین :)
  • اشکان IR ۱۰:۴۶ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۲
    46 3
    بنده ی خدا توهم داشته بدبخت. به این میگن اختلال شخصیت !!!
  • بدون نام IR ۱۱:۰۴ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۲
    67 7
    حالا برو ازاد رو امتحان بده مطمئن باش قبول می شی.
  • بدون نام IR ۱۱:۰۷ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۲
    80 4
    این کنکور با زندگی ملت چه میکنه!!
    • بدون نام IR ۱۴:۵۰ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۲
      25 5
      این کنکور نیست که با ملت چکار میکنه! این فقر و نبودن کاره! وگرنه مردم ایران بیشتر دنبال پول هستن و پز دادن! و اگه کار ها حقوق خوبی داشتن همه نمیرفتن دانشگاه! میرفتن سر کار و اینقدر هم بیسواد تحصیل کرده نداشتیم و فاجعه رخ نمیداد! 99 درصد اونایی که دانشگاه میرن(99 درصد دختران 50 درصد پسران) به خاطر پول و پرستیژ و پز دادنه! نه به خاطر آگاهی و علم! کنکور هم باید باشه و سخت هم باشه تا هر کسی نتونه وارد دانشگاه بشه یا مدرک بگیره تا اینقدر جامعه پر از دکتر و مهندس قلابی نشه تا حتی به جای فحش هم از مهندس استفاده کنن که مفهوم بیسواد رو داره!
    • بدون نام IR ۱۳:۳۲ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۱
      3 2
      كنكور بهترين راه تعيين رتبه علمی در ايرانه ! اگر كنكور برداشته شه هر دانشگاهی خودش آزمون ورودی خواهد گرفت ! نمونه اين اتفاق رو تو مصاحبه دكترا دانشگاه‌ها می‌بينيم ! كاش دكترا هم فقط بر پايه كنكور بود چون تو مصاحبه و آزمون‌های خود دانشگاه‌ها دانش شما شايد 10 درصد هم مهم نباشه و خيلی معيارهای ديگه !!! در نظر گرفته بشه. اينجا اروپا نيست كه بگيم كنكور نباشه !!
  • بدون نام IR ۱۱:۱۴ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۲
    68 4
    چه فشاري روي اين جوون بوده كه حاضر به همچين كاري شده
  • بدون نام IR ۱۱:۱۹ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۲
    59 3
    انتظارات نابه جاي والدين روح و روان بچه ها رو مريض كرده!همه جامعه ما فكر ميكنن نخبه فقط به كسي ميگن كه تو كنكور رتبه خوب بياره.
  • محسن IR ۱۱:۲۲ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۲
    24 17
    واقعا که دارای iq ضعیفی بوده طفلی :-)
  • بدون نام IR ۱۱:۴۷ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۲
    73 7
    نخبه رو نیگا. آقا میتونستی سر کنکور بالا بیاری. یا اصلا بگی سر امتحان حالت تهوه داشتم و نصف سوالات را جواب ندادم.
    • بدون نام IR ۱۲:۰۰ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۲
      57 2
      بابا شما که نابغه تری انصافا
    • بدون نام IR ۱۲:۴۲ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۲
      43 1
      استاد تهوع درسته
    • علی IR ۰۱:۲۹ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۵
      3 0
      خیلی خوب اومدی اینو :D:D:D
  • بدون نام IR ۱۲:۱۰ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۲
    76 4
    به این میگن کلک رشتی
  • مریم IR ۱۲:۲۴ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۲
    24 8
    اقای بدون نام حالت تهوع نه تهوه بعدشم دیرگفتی سوختی..
    • بدون نام IR ۱۶:۰۵ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۲
      6 3
      مریم خودت بعد تهوع، ویرگول نذاشتی منفی گرفتی. در ضمن آی با کلاه میخوای بنویسی باید دکمه شیفت را بگیری. ویرگول هم shift T
  • بدون نام IR ۱۲:۳۴ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۲
    26 2
    خيلي احمق بوده كه اين نقشه رو ريخته، پليس آگاهي كه هيچي يه آدم عادي هم قضيه رو متوجه ميشه
  • بدون نام NL ۱۳:۲۶ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۲
    15 5
    بخدا فرقی بین سراسری و آزاد نیست! هر کی علاقه به درس داره باید درس بخونه! کنکور چیزی رو معلوم نمی کنه کی باهوشه یا کی احمق! کل اروپا و آمریکا به این صورت هست که می تونی بدون کنکور تا هر سطحی که تواناییشو داری درس بخونی!
  • امیر مسعود IR ۱۳:۴۵ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۲
    12 0
    هرچند عمل این جوان قابل سرزنش است اما قبل از آن باید محیط و جامعه ای را سرزنش نمود که چنین رفتارهایی را موجب می شوند . کنکور و فشار ناشی از ورود به دانشگاه که مبتلا به اکثریت قریب به اتفاق جوانهای ماست مشکلات عدیده ای را برای نسلی که آینده ساز کشور هستند ایجاد می کند و مسئولین متأسفانه و علی الظاهر اهمیتی به این بعد از مشکلات ناشی از کنکور نمی دهند. آسیب شناسی رفتار این جوان که شاید واکنشی از سر استیصال باشد از آن جهت قابل اهمیت است که چگونه یک فرایند نامتناسب ، امکان بزه اجتماعی در افراد سالم و عادی را فراهم می سازد و امکان ساخت سوژه ی بزهکاری برای انسان هایی را که در محیطی معمولی و نسبتاً سالم زندگی نموده اند ، ایجاد می کند
  • شیرازی EU ۱۳:۵۸ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۲
    23 1
    به نظر من این پسر اصلا تقصیری نداره و همش تقصیر جامعه و مادر پدر ها هست که همه چیز رو در تحصیلات عالی میبینند و مثلا اگر کسی در کارهای هنری استعداد دارد به زور میخوان دکتر و مهندسش کنن.مثلا الان هر کسی که مدرک نداشته باشه و وضع مالی متوسطس هم داشته باشه به محض اینکه رفت خواستگاری از خونه بیرونش میندازن در صورتی که ممکنه استعداد خوبی در هنر و یا بیزینس داشته باشه. به طور کلی مرض مدرک گرایی و پول گرایی در ایران حاکم شده که این مرض در هیچ جای دنیا وجود نداره.
  • بدون نام IR ۲۳:۴۱ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۲
    8 1
    حداقل یه تصادف ساختگی برای خودت جور می کردی
  • بدون نام IR ۰۹:۵۲ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۳
    8 0
    ميتونست خيلي ساده بره سر جلسه امتحان و وانمود كنه حالش بد شده
  • بدون نام SE ۱۶:۲۳ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۴
    3 0
    ماشالله ملت همه راهکارهای در رفتن و شونه خالی کردن از مسولیت رو خوب بلدنااااا. یکی نیومد بگه:" خوب درس می خوندی عزیزم".
  • سامان EU ۱۲:۴۶ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۷
    2 5
    لازم به یادآوری است که اسم این آقا پسر فرهاد نیست و سید نوید زرین فرد میباشد که پدر هم نداره بنده خدا و اینا همه از بابت راهنمایی اشتباه اطرافیانشه که این بچه دست به این کار زد

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین