بهناز شیربانی: بیشتر مخاطبان تلویزیون بهنوش بختیاری را با بازی در مجموعههای پر بینندهای چون «خانه به دوش»، «جایزه بزرگ»، «شب های برره» و...بخاطر میآورند. او که در این سالها جز بازی در مدیوم تلویزیون، در سینما نیز حضور پر رنگی داشت مدتی است تصمیم گرفته تا از فضای سینما و تلویزیون فاصله بگیرد. او که چند ماه قبل مجموعه «مسیر انحرافی»را روی آنتن شبکه سه داشت در حال حاضر با مجموعه مناسبتی «خداحافظ بچه»به کارگردانی منوچهر هادی به تلویزیون بازگشته است.
«خداحافظ بچه» قصه زوجی به نام مرتضی و لیلا را روایت میکند که در آرزوی تولد فرزند به سر میبرند. وقوع اتفاقی غیرمنتظره، زندگی آرام این زوج را به هم میریزد. به بهانه حضور بهنوش بختیاری در این مجموعه با او گپ و گفتی داشتیم که در ادامه میخوانید:
در ابتدا کمی درباره حضورتان در مجموعه «خداحافظ بچه» صحبت کنیم. ظاهرا تا پیش از این سابقه همکاری با منوچهر هادی را داشتید. آیا صرفا همین آشنایی زمینه ساز حضورتان در این مجموعه شد؟
منوچهر هادی دوست و همکار قدیمی من است. همیشه تلاش و پشتکار او را برای رسیدن به خواستههایش تحسین میکنم و میدانم چقدر برای رسیدن به جایگاهی که در حال حاضر در آن قرار دارد تلاش کرده.
خاطرم هست در یکی از کارهای کیانوش عیاری با هم همکار بودیم و از همان جا متوجه شدم که چقدر سلیقه و نگاهش به سینما به من نزدیک است و همیشه دوست داشتم که فرصتی باشد که باز کنار هم کار کنیم تا اینکه پیشنهاد بازی در مجموعه «خداحافظ بچه» مطرح شد و من با کمال میل پذیرفتم. با توجه به اینکه میدانستم منوچهر هادی بازی متفاوتی را از بازیگرانش میگیرد، دوست داشتم درکنار این گروه باشم. علاوه بر این همیشه دوست دارم با بازی در یک مجموعه اثری درماه رمضان به یادگار بگذارم که خدا را شکر این اتفاق افتاد.
شخصیت گیتی که شما در این سریال ایفاگر آن هستید تا حدی با سایر نقشهایی که تا به حال بازی کردید متفاوت است و به نوعی بازی یک نقش جدی را تجربه کردید.
بله. خوشبختانه حضورم در این مجموعه بیش از حد تصورم در میان مخاطبان بازتاب داشت. حداقل در بین همکارانم میبینم که این سریال موفق است. از سوی دیگر حضورم در یک نقش جدیتر یک تجربه متفاوت برایم بود؛ چرا که بسیاری عادت کردهاند که من را در نقشهای طنز ببینند. این کار میتوانست یک فرصت خوب برای غالب شکنی باشد. به هر حال معتقدم که حضور در هر نقش باید با یک تفکر همراه باشد و هیچوقت دلم نمیخواهد که از یک نقش راحت بگذرم و به قول خودمان سر سری بگیرمش بنابر این برای نقش گیتی انرژی زیادی گذاشتم.
بهنوش بختیاری و مهرآوه شریفینیا در نمایی از مجموعه «خداحافظ بچه»
مدتی قبل از فاصله گرفتن از فضای سینما و تلویزیون گفتید هنوز هم بر سر تصمیمتان هستید؟
در حال حاضر دوست دارم در کاری حضور داشته باشم که نقش برای من نوشته شده باشد، و فکر میکنم بعد از 16 سال حضور حرفهای در فضای تلویزیون و سینما توقع زیادی نباشد که بخواهم نقشهای بهتری را بازی کنم. هر چند که مدتی است وسواس بیشتری برای انتخاب نقشهایم به خرج میدهم و حتی فکر کردم برای مدتی از کار در سینما و تلویزیون فاصله بگیرم و بیشتر در تئاتر حضور داشته باشم. گاهی برای اینکه در نقشهایم به تکرار نیفتم پیش آمده که پشت صحنه مشغول به کار شدم، اما حالا احساس میکنم برای احترام بیشتر به مخاطبان کارهایم باید مدتی از سینما و تلویزیون فاصله بگیرم. فکر میکنم فاصله گرفتنم از سینما و تلویزیون میتواند کمی در بهتر گزینش کردن کارهایم موثر باشد.
شما تجربه بسیاری از حضور در مجموعههای تلویزیونی خصوصا سریالهای مناسبتی دارید. در حال حاضر کیفیت آثار تلویزیونی را چطور ارزیابی میکنید؟
متاسفانه امسال به دلیل زمان فشرده فیلمبرداری سریال «خداحافظ بچه» نمیتوانم مجموعههای مناسبتی را ببینم، اما به هر حال این بیخیالی و خونسردی عجیب و غریبی که دامن گیر تمام عوامل ساخت یک مجموعه تلویزیونی شده است باعث میشود تا روز به روز از کیفیت سریالها کاسته شود.
اگر بپذیریم که رسانهای مانند تلویزیون وسلیه ارتباط جمعی ملی است و نماد یک فرهنگ است، شاید حساسیت موضوع را بیشتر درک کنیم. متاسفانه نبود مطالعه و آگاهی برنامه سازان باعث بروز بسیاری از کاستیها در تولید یک مجموعه میشود و از طرف دیگر احساس میکنم خود سانسوری که بسیاری از برنامه سازان به آن دچار هستند دلیل دیگری برای افت مجموعههای تلویزیونی است.
به هر حال افت کیفی مجموعههای تلویزیونی در چند سال اخیر کاملا ملموس است. تا چند سال پیش سریالها از یک خلوص و لطافتی خصوصا در ماه مبارک رمضان برخوردار بودند که در حال حاضر چنین چیزهایی را در سریالها نمیبینیم. اتفاقا همین افت کیفی در فیلمهای سینمایی هم قابل مشاهده است. من مدتی قبل فیلم «دایره مینا» ساخته داریوش مهرجویی را میدیدم و به نظرم طرز ساخت این فیلم آنقدر خاص است که انگار در زمان حال ساخته شده است و هیچ نشانهای از گذر زمان در آن نمیبینید. من دلیل افت کیفی برنامههای تلویزیونی و البته فیلمهای سینمایی را این میدانم که شاید ما در برخی مسائل در حال درجا زدن هستیم، خطوط قرمزی که پیرامون هنرمندان وجود دارد دست آنها را در بروز برخی خلاقیتها بسته است. به نظر من شاید یک توقف کوتاه برای سینما و یک بازنگری اساسی بر روی فیلمنامهها بد نباشد تا بتوان چارهای برای وضع وخیم سینما پیدا کرد. من فیلمنامه نویسانی را میشناسم که مطالعه و آگاهی لازم برای نگارش فیلمنامه ندارند و به راحتی نامشان را سناریست میگذارند. به هر حال من به عنوان یک بازیگر از وضع موجود سینما و تلویزیون کشورم راضی نیستم.
به غیر از فعالیت بازیگری شما به نگارش داستان هم مشغول هستید در حال حاضر نگارش داستانی جدید را آغازکردهاید؟ بعد از نگارش کتاب «کلاغهای قیطریه» که البته چاپ دوم کتاب حواشی بسیاری پیدا کرد به سراغ نوشتن مجموعه داستان دیگری رفتم که نامش «ژیوان» است. در مدت کوتاهی که نگارش این کتاب را شروع کردم سعی میکنم که تمرکز کافی برای نوشتن آن داشته باشم که متاسفانه مشغله بازی در سریالها این تمرکز را کمتر میکند. «ژیوان» به زبان کردی یعنی زندگی دوباره و تمام این کتاب درباره امید و ایمان است و دوست دارم هر کس که این کتاب را میخواند به زندگی امیدوا باشد.
سرانجام فیلمی که به تهیهکنندگی شما و کارگردانی همسرتان قرار بود ساخته شود به کجا ختم شد؟
فیلمنامه فیلم «زندگی در شهر» در یکی از کمدهای خانهمان خاک میخورد و به نوعی از ساخت آن منصرف شدیم. اما ساخت فیلم سینمایی «تیتانیوم» بزودی آغاز میشود و فکر میکنم ظرف یک ماه آینده کار را کلید خواهیم زد. نویسنده و کارگردان این فیلم همسرم محمدرضا آریان است و یکی از ویژگی این کار پر بازیگر بودنش است.
ممکن است در این فیلم بازی کنید؟
خیلی علاقهمند به بازی در این فیلم نیستم شاید به دلیل همان رفتارهای معمولی که در سینما باب است؛چون می دانم که میگویند در کار همسرش بازی کرد! اما نقشی در این فیلم است که انصافا نمیتوانم از آن بگذرم و اگر همسرم بخواهد که آن نقش را بازی کنم با کمال میل میپذیرم.
57247
نظر شما