۰ نفر
۲۸ دی ۱۳۸۷ - ۱۲:۳۵

مروری بر آنچه درباره غزه انجام شد.

مینا علی اسلام:هفته سوم درگیری ها در غزه در حالی سپری شد که هنوز مشخص نیست مذاکرات،اتخاذ تدابیر، دیدارها،نشست‌ها و برگزاری جلسات اظطراری و حتی صدور قطع‌نامه در شورای امنیت سازمان ملل متحد چه ارمغانی را برای غزه به بار آورده است.

در طول سه هفته درگیری، ناآرامی و جنگ و تنش و خونریزی در نوار غزه که ناشی از حملات هوایی و زمینی رژیم صهیونیستی به این منطقه بوده ادامه دارد؛ کشورهای مختلف، سازمان‌های بین‌المللی و گروه‌های مختلف فراملی در کنار مردم بسیاری از نقاط جهان، علاوه بر اعتراض به ادامه درگیری‌ها در غزه با هدف برپایی آتش بس، خاتمه تحریم‌های اعمال شده بر مردم غزه، برقراری آرامش در منطقه و در نهایت پایان جنگی که فاجعه‌ای انسانی را به راه انداخت را خواستار شده و بر این اساس دست به اقدام زده‌اند؛ اما در نهایت هنوز دست‌آوردی عینی و عملی حاصل نشده است و اینجاست که باید پرسید چه حوادثی در پشت پرده تصمیم‌گیری‌های منطقه‌ای و بین‌المللی رخ می‌دهد که دولت‌ها را برای اقدامی موثر ناکارآمد می‌کند؟

برای بررسی این موضوع، باید از کشورهای همسایه و هم منطقه فلسطین آغاز کرد که علاوه بر سکوت در روزهای ابتدایی درگیری‌ها و حفظ آن تاکنون، در بین خود حتی همراهانی با اسرائیل داشته‌اند. اما در نهایت با توسعه دامنه بحران، زمزمه‌هایی از آنها شنیده شد و بعضا اقداماتی را نیز از سوی دولت‌هایشان شاهد بوده‌ایم. در تازه‌ترین اقدام، در روزهای گذشته اعلام شد که چند کشور عرب منطقه از جمله قطر، روابط خود با رژیم صهیونیستی را قطع کرده‌اند. 

دولت‌های خاورمیانه و غزه
صرف نظر از صحت یا کذب بودن این ادعای شیمون پرز، رئیس جمهور اسرائیل، که هفته گذشته در یک مصاحبه تلویزیونی گفت که" تعدادى از رهبران عرب در دیدارهاى ویژه از ما خواسته‌اند تا جنبش حماس را نابود کرده و به فعالیت این جنبش پایان دهیم؛ و الا اسرائیل هدف مشخصى جز حمایت از شهروندانش در جنوب ندارد که این امر از طریق از بین بردن توان سیاسى و نظامى جنبش حماس و مقاومت فلسطین امکان‌پذیر است" ، باید مروری کوتاه بر اقدامات و برنامه‌های دولت‌های خاورمیانه در برابر بحران غزه داشت.

در روزهای ابتدایی درگیری‌ها،آنچه که در افکار عمومی جهان به سوالی بزرگ تبدیل شده بود، سکوت تلخ کشورهای عربی در برابر فجایع غزه بود، برخی از این کشورها با وجود اینکه خیابان­هایشان شاهد تظاهرات گسترده علیه حملات اسرائیل به غزه بود و شبکه­های مختلف خبری با جدیت برنامه‌های خود را به پوشش ابعاد مختلف درگیری‌های غزه اختصاص داده بودند، یا واکنشی برای بروز نداشتند و یا  نشان دادن عکس‌العمل‌های مستقیم و کارساز را به صلاح نمی‌دانستند.

با فشارهای افکار عمومی و نگاه‌های معنی‌دار برخی دولت‌های فرا منطقه‌ای به بحران جاری در غزه بود که در نهایت برای تشکیل نشستی عربی آماده شدند که سرانجامی نداشت، پس از آن و با افزایش فشارهای درون منطقه‌ای، این کشورها خود را برای برگزاری نشست فوق‌العاده شورای امنیت و بررسی صدور قطعنامه‌ای برای خاتمه بحران آماده کردند که با وجود برگزاری دو نشست، شکست خورد و به صدور قطعنامه‌ای منجر نشد تا اینکه در نهایت چند روز بعد شورای امنیت سازمان ملل با رای ممتنع ایالات متحده آمریکا، قطعنامه‌ای برای آتش بس میان حماس و اسرائیل صادر کرد که مورد پذیرش هیچ یک از طرفین درگیر قرار نگرفت و تنها در پرونده قطعنامه‌های بی‌اثر سازمان ملل باقی ماند.

به نظر می‌رسد که اعراب هیچ گاه نخواسته­اند و نمی­خواهند بحران فلسطین و اعراب حل شود چراکه از قبال این بحران منافعی کسب می‌کنند. با این حال هنوز صدایی از عربستان، اقدامی در بازگشایی گذرگاه رفح از سوی مصر و یا اقدامی عملی و ملموس از سوی دیگر کشورهای عربی منطقه در خصوص وضعیت غزه شنیده و دیده نشده است. حضور نیافتن این دو دولت عربی در نشست روز جمعه در دوحه قطر نیز مهر تاییدی بود بر این ادعا که برخی دولت‌های عرب تمایلی به پایان این مناقشه ندارند.

تلاش‌های دولت‌های عربی منطقه اکنون بیشتر حول محور درخواست آتش بس از اسرائیل و یا در سطحی بالاتر، اتخاذ تصمیم­های دیپلماتیک تازه در خصوص اسرائیل می‌چرخد. 

ایران  و غزه
برخی تحلیل‌گران بر این باورند که تداوم حملات اسرائیل به غزه با وجود صدور قطعنامه شورای امنیت نشان‌دهنده آن است که این رژیم و حامیانش خواهان پایان نگرانی‌های خود نسبت به ادامه حیات گروه‌های مقاومت در سطح منطقه و قطع نفوذ سیاسی ایران در خاورمیانه هستند.

اگر از این دیدگاه به ادامه بحران و درگیری در غزه نگاه کنیم، ایران در جایگاه برجسته‌ای قرار دارد؛ در واقع هر گونه اقدام برای توقف درگیری از سوی اسرائیل، اثبات قدرت و نفوذ جریان مقاومت اسلامی در منطقه و توانمندی و تاثیر گذاری گروه‌های مقاومت همچون حزب‌الله و حماس در مناسبات منطقه‌ای خواهد بود.

 اهداف اسرائیل از این جنگ، خلع سلاح گروه‌های مقاومت و زمینه‌چینی برای گماردن دولت مد نظر خود در فلسطین است.

تلاش‌های دیپلماتیک ایران برای تقویت مقاوت در فلسطین و اتحاد مخالفان اسرائیل همسو و همزمان در داخل و خارج از کشور انجام گرفته است. مقامات بلند پایه ایران با اظهارات خود در مورد لزوم و اهمیت کمک‌رسانی به غزه و افزایش فشار بر اسرائیل، عملا پشتیبانی خود را از اقدامات قوای کشور در این باره نشان داده‌اند و در بعد منطقه‌ای و بین‌المللی نیز دیپلماسی ایران با قدرتی مضاعف و با محوریت فاجعه غزه ادامه دارد.

 حضور عالی‌ترین مقام اجرایی کشور در نشست دوحه، نقطه اوج این تلاش‌های دیپلماتیک به شمار می‌رود. آنجا که رئیس جمهور ایران، محاکمه سران رژیم صهیونیستی را در دادگاه جنایات جنگی خواستار می‌شود و یا در پیامی مستقیم، از سربازان اسراییلی می‌خواهد از دستور فرماندهان خود سرپیچی کنند و مردم سرزمین های اشغالی فلسطین را به حضور در خیابان‌ها و اعتراض فرامی‌خواند.

در اولین اقدامات دیپلماتیک ایران، سعید جلیلی دبیر و نماینده مقام معظم رهبری در شورای عالی امنیت ملی در این راستا وارد دمشق شد و مذاکرات گسترده‌ای را با مقامات این کشور و خالد مشعل، رئیس دفتر سیاسی حماس داشت و پس از این دیدارها و گفت‌وگوها به لبنان رفت و با سیدحسن نصر الله، دبیرکل حزب‌الله لبنان در خصوص اوضاع غزه به گفت‌وگو نشست.

در کلیه این مذاکرات آنچه به وضوح مورد تاکید قرار گرفت، تلاش برای تحکیم روابط میان سه محور مخالف اسرائیل در منطقه یعنی ایران و سوریه و لبنان بود که بی‌شک در این میان گروه‌های غیر دولتی حامی مقاومت فلسطین نیز از نظر دور نمانده‌اند.

 اما تلاش های دیپلماتیک ایران تنها به سفرهای جلیلی در منطقه خلاصه نشد و وزیر صنایع و معادن نیز به عنوان نماینده ویژه رئیس‌جمهور براى ابلاغ پیام محموداحمدى ‌نژاد به روساى جمهورى سه کشور ونزوئلا، نیکاراگوئه و کوبا درباره فجایع غزه،راهى  آمریکای لاتین شد.

به نظر می‌رسد که تهران در تلاش است ابعاد حمایت از مقاومت در فلسطین و فشار بر اسرائیل را از حوزه منطقه فراتر برده و بدان اندازه بگستراند که متحدانش در آمریکای لاتین را نیز شامل شود.

در ادامه فعالیت‌های دیپلماتیک تهران، علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی سفری به سوریه، لبنان و اردن داشت که طی آن به بررسی راهکارهای حل بحران جاری در غزه با طرف‌های خود پرداخت.

ایران در این گفت‌وگوها دو هدف عمده را جست‌وجو می کند؛ اول هماهنگ کردن نیروهای مخالف رژیم صهیونیستی در منطقه و در واقع هماهنگی میان کشورهای مخالفی که به کشورهای ممانعت شهرت دارند در مقابل کشورهایی که اصطلاحا کشورهای اعتدال تحت رهبری مصر و عربستان سعودی خوانده می‌شوند.

هدف دوم، عبارت است از بررسی راهکارهای مقابله با تهدیدات احتمالی اسرائیل علیه ایران و  دیگر مخالفان اسرائیل در منطقه از جمله سوریه و لبنان.

 آنچه مشخص است با توجه به احتمال ضعیف همراهی و کمک‌رسانی کشورهای مختلف منطقه‌ای و فرا منطقه‌ای به فلسطین و حماس، مسوولیت سنگین این اقدام بر عهده جمهوری اسلامی ایران، لبنان و سوریه و سازمان‌های مردمی کشورهای عربی و اسلامی و طرفداران فلسطین در دنیاست و بر همین اساس برخی صاحب‌نظران معتقدند که کشورهای عربی و اسلامی به طور کلی از مسوولیت‌های تاریخی و حتی انسان دوستانه خود در برابر فلسطین استعفا داده‌اند. 

اتحادیه اروپا و غزه
در هفته دوم درگیری‌ها، گروهی به نمایندگی از اتحادیه اروپا برای یافتن راه حلی در بحران غزه راهی منطقه شدند. ریاست هیات نمایندگی اتحادیه اروپا را کارل شوارتزنبرگ، وزیر امور خارجه جمهوری چک بر عهده داشت که کشورش با آغاز سال جدید میلادی، ریاست دوره‌ای اتحادیه اروپا را بر عهده گرفته است. 

اتحادیه اروپا در همان زمان اعلام کرد که در واکنش به وخیم‌تر شدن بحران انسانی در غزه به ارزش بیش از 4.5 میلیون دلار کمک‌های اضطراری در اختیار فلسطینیان قرار خواهد داد.

روسیه نیز با اعزام الکساندر سالتانوف، نماینده خود در امور خاورمیانه برای رسیدن به آتش بس در غزه، سعی در کمک به حل بحران داشت. 

در اقدامی دیگر، نیکولا سارکوزی، رئیس جمهوری فرانسه شانزدهم دی ماه به اسرائیل سفر کرد تا درباره پایان دادن به یکی از شدیدترین حملات چند دهه گذشته در غزه گفت‌وگو کند. وی در این سفر پس از ملاقات با همتای مصری خود، حسنی مبارک در قاهره، با ایهود اولمرت، نخست وزیر اسراییل، در بیت‌المقدس و در نهایت با محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین در رام‌الله دیدار و گفت‌وگو کرد.

کلیه اقدامات دیپلماتیک اروپا در برابر غزه در حالی انجام شد که به باور اکثر مقامات اروپایی، حماس مسوول آغاز درگیری‌ها بوده و آتش بس  زمانی ممکن است که حماس به حملات خود پایان دهد. خاویر سولانا، مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا نیز گفت:باید در صورت تحقق آتش بس برای تداوم آن تلاش کرد و بسیار مهم است که کشورهای عربی نیز بر سر توافق میان فلسطین و اسرائیل مداخله کرده و برای برقراری آتش بس و حفظ آن تلاش کنند.

با این حال نمی‌توان ایرادی جدی و اساسی به اروپاییان در تحولات و حوادث کنونی غزه وارد ساخت، چرا که ناکارآمدی اتحادیه اروپا و کشورهای عضو آن در موضوع فلسطین و فجایع غزه چندان دور از تصور نبوده است و اروپایی­ها، خود، اسرائیل را از بدو شکل‌گیری مورد حمایت قرار دادند.

سازمان‌های بین‌المللی و غزه
درخواست دبیرکل سازمان ملل متحد از اسراییل برای اعلام آتش بس یک طرفه در غزه را می‌توان تازه‌‌ترین اقدام این نهاد بین‌المللی برای پایان دادن به این فاجعه دانست، اما اتخاذ این قبیل مواضع که از ابتدا پیداست مورد قبول سران رژیم صهیونیستی قرار نمی‌گیرد، بیشتر به نمایشی برای رفع تکلیف می‌ماند تا اقدامی جدی برای حل بحران در منطقه خاورمیانه.

در روزهای ابتدایی درگیری در نواز غزه، سکوت سازمان ملل در برابر فجایع در این حوزه بسیار واضح و نگران کننده بود و دبیرکل سازمان ملل در سخنرانی‌های خود هر بار تنها به ابراز تاسف در خصوص فجایع انسانی غزه اکتفا می‌کرد؛ اما در نهایت با افزایش فشارها در سطح بین‌المللی پیرامون اوج گیری بحران، شورای امنیت سازمان ملل پس از دو نشست بی نتیجه توانست قطعنامه‌ای را برای برقراری آتش بس میان اسرائیل و حماس با در نظر گرفتن شرایطی برای کمک‌رسانی به مردم غزه صادر کند.

پس از آنکه دو طرف درگیر در غزه از پذیرش قطعنامه صادره شورای امنیت سر باز زدند و هفده روز متوالی از ناآرامی و خشونت در نواز غزه سپری شد، بان کی مون، دبیرکل سازمان ملل متحد با انتقاد از طرفین درگیر در مناقشه نوار غزه، خواستار توقف سریع درگیری‌ها شد.

در ادامه تلاش‌های بین‌المللی و اقدامات سازمان ملل متحد در موضوع غزه، سفر به منطقه در زمره برنامه‌های دبیر کل سازمان ملل متحد قرار گرفت، با این حال سخنان بان کی مون و انتقادهای وی از وضعیت بحرانی غزه با ادامه تهاجم نیروهای پیاده، زرهی و هوایی اسرائیل به مناطق مسکونی در نوار غزه همزمان بود.

آنچه در این میان قابل تامل است، صراحت بیان و اعتماد بیش از اندازه مقامات اسرائیلی به سرنوشت مورد دلخواه خود در درگیری‌های غزه است. در این خصوص زیپی لیونی، وزیر خارجه رژیم صهیونیستی بر این نکته تاکید دارد که تنها اسرائیل است که تصمیم می‌گیرد چه زمان حمله خاتمه پایان یابد.

 او در مصاحبه با رادیو اسرائیل، حتی حوزه نفوذ و تاثیرگذاری سازمان ملل متحد را به عنوان اصلی‌ترین و فراگیرترین سازمان بین‌المللی زیر سوال می‌برد و می‌گوید:من فکر نمی‌کنم که این سازمان ملل است که تصمیم می‌گیرد که چه زمانی  جنگ علیه تروریسم متوقف شود.

بر همین اساس است که پیروزی غزه در میان اظهارات و مذاکرات و نشست‌ها و بازی‌های سیاسی پنهان و آشکار در شرایطی که هیچ قدرتی به حمایت از او برنخواست خودنمایی می کند.

کد خبر 2333

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 11 =