لذتِ خواندن احوال زمان و مکان و انسان‌های بعید، در کنار شیرینی قالب ترجمه‌‌ای بدون پیچیدگی زبانی و نزدیک به زبان معیار، باعث می‌شود که کتاب با اشتیاق ورق بخورد.

به گزارش خبرآنلاین، انتشارات هرمس کتاب «صوفیان اندلس» نوشته محیی الدین ابن عربی که به  ترجمه بخشی از روح القدس اختصاص دارد را با ترجمه، تحقیق، مقدمه و تعلیقی از سید رضا فیض، منتشر کرد.


کتاب بخشی از رساله‌ روح ‌القدس(مناصحه‌النفس) ابن عربی است که به روش مطابقت نسخه‌ فرانسوی و عربی ترجمه شده ‌است که ضمن آن، ابن عربی به شرح حال برخی از مشایخ خود در اندلس یا در غرب اسلامی پرداخته است. رساله‌ روح ‌القدس، نقل این مواجهه مفصل، برای شیخ ‌المهدوی است.

 

سبب نوشتن این رساله، شرح جالبی دارد. آن‌گونه که در مقدمه‌ کتاب، و از قول ابن عربی آورده شده، او در جوانی با تجربه‌ سنگینی از سلوک مواجه بوده و دچار حیرت و هراسی می ‌شود که با مشاهده‌ رویایی از جایگاه خود در بهشت، آرام می‌گیرد. ابن عربی این آرامش را به حساب ضعف نفس خود می‌گذارد و به گفت ‌وگویی صادقانه با نفس خود می پردازد.

«چون نفسم می ‌خواست که حجت‌های قاطع ارائه نماید ... به او گوش فراندادم و او را به قصور و ادعای گزافش بر چیزی که ندارد آگاه نمودم ...». در این گفت ‌وگوی پرشور، نفسش وی را از مقایسه با رسول(ص) برحذر می ‌دارد اما عرضه حال خود را بر مومنان قبول می‌کند. در این‌جا ابن عربی حالات و مقاماتِ اصحابِ پیامبر(ص) و اولیاء و اوتادی که می‌شناسد را به تفصیل برای نفس خود شرح می‌دهد و پس از هر شرح، از نفسش تایید می‌گیرد که هرگز به چنین مقامی نرسیده است. «پس دانستم و فهمیدم که چیزی نیستم و به کاری نمی‌آیم ...».


در پشت جلد این کتاب می خوانیم:
«این کتاب از آن روی اثری ارزشمند به شمار می آید که ابن عربی آشنایی خود را با نواذری از مردان و زنان هم عصرش که با آنان مواجه شده است، شرح می دهد و نه تنها مشایخ خود را به ما می شناساند، بلکه حالت های روحی و نخستین تجربه های عرفانی و خطورات قلبی خود را نیز بازگو می گوید.»


در این اثر از 55 عارف اندلس و دیار مغرب و نیز سلوک و سیره های متفاوت آنان یاد می شود:

«و ما از مشایخ و برادران و خواهران چیزها دیدیم که اگر احوال ایشان را مانند آن‌چه گذشت بنویسم، می‌بینی که حال همان حال و رفتار همان رفتار است... پس یار من! بیا تا بر فراق ایشان به عزا بنشینیم و بر برادرانی که کوچ کردند، ندبه کنیم! و من پاره ‌ای از حالات کسانی را که دیده ‌ام نقل می ‌کنم..»

 

بنابراین گزارش، سبک نویسنده براساس توصیف و نقل خاطره‌ هریک از اشخاص است. لذتِ خواندن احوال زمان و مکان و انسان‌های بعید، در کنار شیرینی قالب ترجمه‌‌ای بدون پیچیدگی زبانی و نزدیک به زبان معیار، باعث می‌شود که کتاب با اشتیاق ورق بخورد و با اکراه کنار گذاشته شود. بسیاری از حالات نقل شده از این مشایخ قابل الگوبرداری؛ و در واقع توصیف یک انسان رشد یافته ‌است؛ اما در بسیاری موارد هم وصفِ روش خاصی در صوفیه (مانند کناره‌ گیری از مردم یا ارتزاق با فتوحات) یا ریاضات و کراماتِ مخصوصی ‌ست که نمی ‌توان به سادگی درباره‌ درستی آن قضاوت کرد و باید گذشت.

 

در بخشی از کتاب با نام « شرح ابو علی الشکاز» می خوانیم:

او با ما در اشلبیه به سر می ‌برد و در همان‌جا وفات نمود. شیخ ما صالح ‌العدوی را تا زمان وفاتش خدمت نموده بود. بسیار می ‌گریست و هم‌واره باران اشک از چشمانش جاری بود... شبی در خانه‌ عمویم حصیری تازه برای ابوعلی انداختند تا بر روی آن نماز بخواند. روز بعد چون خواستم آن رابردارم، آن‌قدر گریسته بود که جای اشک‌ها پاره شده بود...

گاه دستش را به تلخ ‌ترین گیاهان زمین دراز می‌کرد و از آن به ما می ‌خوراند، مانند این بود که به ما حلوا خورانده است. برکات بسیاری از او دیدم و از هم ‌صحبتی با او بهره‌ فراوان بردم. شجاع بود و از بازوی خود نان می‌خورد ... همیشه روزه‌ دار بود و پیوسته در وصل و غالبا به نماز ایستاده بود. با مردم گرفته بود و با ایشان هم‌نشین نمی‌شد. ولی در هم‌نشینی با مانند خود رغبت نشان می‌داد. دروغ و دروغ‌زن را نمی‌پسندید و ایشان را تحمل نمی‌کرد... شانی والا و سینه ‌ای سالم داشت و هرگز کینه‌ احدی را به دل نمی‌گرفت. نمی‌دانست مردم در چه حال‌ند و به خیالش هم نمی‌رسید که در وجود کسی هست که خد را نافرمانی کند.

از زمان ورودم به این طریقه با او می زیستم تا از دنیا رفت. به ازدواج بسیار مایل بود و از آن بی نیاز نبود. شیخ ما الشبربلی می خواست تا دختر برادر خود را به عقد او درآورد، {به این منظور} ام الزهرا پیش او رفت و گفت: «ابا علی! ابوالحجاج مایل است تا دختر برادر خود را به عقد تو در بیاورد.» آن روز یکشنبه بود. پاسخ داد: «من از هر کسی دامادی او را بیشتر دوست دارم، ولی قبلا ازدواج کرده ام و پنج روز دیگر به عروسی خواهم رفت.» ام الزهرا {با تعجب} پرسید: «با دختر چه کسی ازدواج کرده ای؟» گفت:«در آن وقت خواهی دانست.» آنگاه به خانه رفت و در بستر ماند تا پنج روز گذشت و از دنیا رفت. خدای متعال او را رحمت کناد!»


با اینکه این کتاب برای افرادِ علاقمند به موضوعات و متون عرفانی است، اما از آن‌جا که متن کتاب ساده‌ و از اصطلاحاتِ عرفانی پیچیده استفاده نشده است، برای کسانی که آشنایی زیاد، یا سابقه‌ خوانش چنین موضوعاتی را هم ندارند، قابل استفاده است.


کتاب «صوفیان اندلس» نوشته با قیمت5 هزار تومان روانه بازار کتاب شد.

 

ساکنان تهران برای تهیه این کتاب و همچنین سفارش هر محصول فرهنگی مورد علاقه دیگر(در صورت موجود بودن در بازار نشر) کافی است با شماره 20- 88557016 سامانه اشتراک محصولات فرهنگی؛ سام تماس بگیرند و آن را در محل کار یا منزل _ بدون هزینه ارسال _ دریافت کنند.

6060
 

کد خبر 237043

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین