گفتم: از دیدن فیلمهایی که سه چهار مرتبه در تلویزیون نمایش داده شده و باز هم نمایش داده میشود، دلم میخواهد کلهام را به دیوار بزنم.
گفت: کسی جلویت را نگرفته! ولی تلویزیون این فیلمها را سهباره و چهار باره برای آن دسته از تماشاچیانی پخش میکند که به علت خاموشیهای دراز مدت برق موفق به دیدن آن نشدهاند!
گفتم: جریان چیست که طی چند ماه اخیر، مرتباً خبر پیدا شدن گنجها و سکههای طلا را در گوشه و کنار مملکت در روزنامهها میخوانیم؟
گفت: تعجب ندارد. این گنجها بر اثر خراب شدن ساختمانهای قدیمی که میخواهند به جایش آپارتمان بسازند پیدا میشود. گنج هم پیدا نشود، پولی که از فروش آپارتمانهای مقوایی به جیب بساز و بفروشها سرازیر میشود، کمتر از گنج نیست!
گفتم: جانمی جان... خواهد شکست... دیگر واقعاً خواهد شکست... «قیمتها» خواهد شکست...!
گفت: تا کمر تمام حقوق بگیر جماعت زیر بار گرانی نشکند، گمان نکنم قیمتها بشکند!
گفتم: سلام عرض میکنم.
گفت: چهجور ارزی؟ رقابتی یا شناور؟!
گفتم: کرایه خانهها فرقی نکرده؟
گفت: چرا، نسبت به شش ماه پیش دو برابر شده!!
گفتم: مسؤول بنیاد مسکن مراغه به جرم سوءاستفاده کلان دستگیر شد.
گفت: اگر کلان بوده، چرا دستگیرش کردهاند؟!
گفتم: دبیرکل اوپک گفته: احتمالاً جهان در سال 1995 با کمبود نفت مواجه خواهد شد.
گفت: خدا را شکر که ما از این بابت نگرانی نداریم، چون تا آن موقع حتماً یک کوپن بیست لیتری اعلام خواهد شد!
گفتم: وزیر بهداشت و درمان در شیراز اعلام کرده «ما تصمیم داریم هزینه تخت بیمارستانی را از 900 تومان به 2700 تومان افزایش بدهیم.»
گفت: نفهمیدم... حالا اول تصمیم میگیرند، بعداً گران میکنند؟
گفتم: سخنگوی دولت در گفتگو با خبرنگاران فرمودهاند «اکنون بنادر و انبارهای ما از کالاهای وارداتی پر شده است و توان ترخیص از گمرک با میزان واردات برابر نیست.»
گفت: این هم یکی از نتایج سیاستهای جدید اقتصادی است! بیجهت نیست که از قدیم گفتهاند واردات بر هر درد بیدرمان دواست!
گل آقا. شماره 39. 29 مرداد 1370.
6060
نظر شما