منوچهر هادی معتقد است انتقادهای وارد بر مجموعه تلویزیونی «خداحافظ بچه» به خاطر تنگ‌نظری است.

به گزارش خبرآنلاین، عصر روز سه‌شنبه 31 مرداد بیست و پنجمین جلسه خانه فیلم فردوس واقع در فرهنگسرای فردوس به نمایش و نقد و بررسی سریال «خداحافظ بچه» اختصاص داشت که در ماه مبارک رمضان از شبکه سه پخش شد.
 

در این جلسه منوچهر هادی کارگردان، سجاد ابوالحسنی نویسنده، سیروس همتی بازیگر و محمدرضا لطفی مجری و منتقد حضور داشتند. 


شاید بودجه کارهای مناسبتی کم است

در ابتدای این نشست محمدرضا لطفی توضیح داد «خداحافظ بچه» اولین تجربه سریال‌سازی منوچهر هادی است و او پیش از این دو فیلم سینمایی «قرنطینه» و «یکی می‌خواد باهات حرف بزنه» را ساخته است.

او همچنین با این توضیح که سریال «خداحافظ بچه» با استقبال خوب تماشاگران مواجه شده، ادامه داد ظاهرا تصویربرداری این کار تا 11 صبح دوشنبه ادامه داشته و این موضوع در خود مجموعه هم به چشم می‌خورد، چرا که هر چه قسمت‌های ابتدایی با دقت و وسواس بیشتری چه در متن و چه در کارگردانی روبرو بوده است. با رسیدن به قسمت‌های انتهایی شتاب و تعجیل که آفت نه این مجموعه که اکثر مجموعه‌های مناسبتی است نمود پیدا کرده و خود را نشان می‌دهد.


او با این توضیح از منوچهر هادی پرسید: «به راستی چرا با وجود این همه تذکر و یادداشت در مطبوعات و فریاد زدن‌ها که دقیقه نود به فکر ساخت کارهای مناسبتی نیافتید، باز هم این اتفاق تکرار می‌شود و کار‌ها در سرعتی جادویی گرفته می‌شود و با روزی هجده ساعت تصویربرداری تا ظهر روز آخر کار ادامه می‌یابد؟

هادی درپاسخ به این سئوال گفت: «در ایام جشنواره فیلم فجر آقای داود هاشمی به همراه علیرضا افخمی به سالن برج میلاد آمدند و فیلم «یکی می‌خواد باهات حرف بزنه» من را دیدند. ظاهرا آن‌ها از فیلم خوششان آمده بود و با من تماس گرفتند که به دفتر بیا تا درباره سریالی صحبت کنیم. من به دفتر آن‌ها رفتم و گفتند که سریالی را با نام «خداحافظ بچه» برای ماه رمضان می‌خواهند تولید کنند که سجاد ابولحسنی هم صد صفحه سیناپس کامل نوشته بود، وقتی سیناپس را خواندم فیلمنامه را دوست داشتم و پرسیدم چرا خود افخمی آن را کار نمی‌کند؟ که وی توضیح داد در کارهای قبلی تمام مسولیت‌ها از جمله نگارش، تدوین، کارگردانی و.... همه بر دوش افخمی بوده و این باعث می‌شد تا فشار زیادی به وی وارد شود و کار هم در انت‌ها دچار شتاب‌زدگی شود، برای همین تصمیم داریم تا این بار آقای افخمی به عنوان مشاور در تمام مراحل کار حضور داشته باشند تا کار به روز آخر نکشد و حتی ده، پانزده روز قبل از شروع ماه رمضان ما کار را تحویل شبکه بدهیم. با این نگاه ما پیش تولید را آغاز کردیم و برای بیست اسفند تاریخ کلید تعین کردیم، اما این بیست اسفند شد پنج فروردین، بعد شد سیزده فروردین و بعد 20 فروردین و در ‌‌نهایت به 29 فروردین با پنج قسمت آماده کشید. خب مشخص است که شما در این تایم کم نمی‌توانید سی قسمت سریال را در شرایط نرمال بسازید.»


لطفی در ادامه ازمنوچهرهادی سئوال کرد علت این عقب افتادن‌ها که ظاهرا همیشگی هم هست، در چیست؟

هادی در پاسخ به این سئوال گفت: «من واقعا دلیل این عقب‌افتادن‌های همیشگی را نمی‌دانم. بهتر است تهیه کنندگان به این پرسش پاسخ دهند، شاید بودجه این کار‌ها کم است که تهیه‌کنندگان مجبور می‌شوند در مدت زمان کمی تولید این سریال‌ها را انجام دهند و برایشان مقرون به صرفه نیست که مثلا هفت، هشت ماه زمان برای تولید محاسبه شود، چون به هرحال هر سریالی برای ساخت ماهیانه حداقل دویست تا دویست و پنجاه میلیون هزینه دارد.»


منتقد برنامه همچنین توضیح داد: «در سریال «خداحافظ بچه» جرقه‌هایی وجود دارد که معلوم است به آن فکر شده است، اما این شتاب‌زدگی متاسفانه در بعضی موارد این جرقه را عقیم می‌گذارد که واقعا حیف است وقتی سریالی با نگاهی خوب کاری را شروع می‌کند، قربانی شرایط و نحوه ساخت شود. به عنوان مثال این مجموعه با هوشیاری بچه دار نشدن را قصه اصلی خود قرار می‌دهد، اما حرف اصلی نمی‌شود. حرف اصلی این سریال نقد شرایط اجتماعی و نشان دادن معضلات آن بود که در لایه دوم رفته بود. اینکه چگونه باید مراقب ارکان خانواده بود و چطور است که مردی با داشتن زنی تحصیلکرده و خوب دچار کمبودهایی می‌شود که به سراغ زن دیگری می‌رود، همگی از آن مواردی است که نشان می‌دهد کار با استایل و فکر مهندسی شده است، اما نیاز به زمان بیشتری برای به بار نشستن دارد و این واقعا حیف است.

 

یک قسمت یک ماه، یک قسمت چهار روز
پس از صحبت‌های هادی و لطفی، منتقد برنامه با این توضیح که هزینه تولید و بودجه یک سریال می‌تواند دلیلی برای تایم محدود ساخت کارهای مناسبتی باشد، اما برای نگارش به دلیل عدم هزینه و تولید می‌توان زمان بیشتری صرف کرد، از سجاد ابوالحسنی سئوال کرد ظاهرا کار شما هم دو روز زود‌تر از تصویربرداری به پایان رسید، پس چرا حداقل برای متن زمان بیشتری صرف نمی‌شود؟


ابوالحسنی در پاسخ به این سئوال گفت: «واقعیت این است که این بحث تعجیل و رساندن کار چیزی است که فکر می‌کنم همه ما در آن دخیل هستیم، از نفر اول صداوسیما تا مدیران شبکه‌ها، مدیران گروه و حتی من نویسنده که کار را می‌نویسم. تعارف نمی‌کنم، من برای نوشتن قسمت اول کار یک ماه زمان صرف کردم، اما مثلا برای قسمت بیست و ششم تنها چهار روز فرصت داشتم و این در نتیجه کار تاثیر می‌گذارد. این را هم بگویم که به زعم من آن یک ماه غیرمنطقی و اشتباه نیست، بلکه آن چهار روز است که اشتباه است. این یک واقعیت است که برای نگارش یک مجموعه بیست و شش قسمتی که عالی باشد و مخاطب تلویزیون ایران را هم همه جوره راضی کند دست کم باید دو سال زمان گذاشت. اما من سفارش نگارش این کار را دی ماه گرفتم. این طبیعی است که در این تایم کم فرصت خیلی چیز‌ها از دست می‌رود.»

 

با این توضیح، مجری برنامه ادامه داد که موضاعاتی در سریال «خداحافظ بچه» مطرح می‌شود که پرداخت به آن‌ها در رسانه ملی بسیار خوب و مفید است. اینکه می‌گوید زنی که خود دکتر روان‌شناس است، می‌تواند مشکلاتی به مراتب بیشتر از بقیه داشته باشد و یا اینکه انسان‌ها در شرایط مختلف دست به اعمال متفاوتی می‌زنند از نکات خوب این کار است. اما در قصه و مهندسی فیلمنامه به یک نکته دیگر بر می‌خوریم. اینکه سریال به دلیل خط ساده‌ای که دارد قادر است تماشاگر از نیمه هم با سریال همراه شود و این یک امتیاز است، اما در مقابل این امتیاز با یک ضعف روبرو هستیم و آن اینکه ما با یک مقدمه نسبتا طولانی هفت هشت قسمتی طرف هستیم که تازه بعد وارد یک داستان منسجم می‌شود. آیا فکر نمی‌کنید که این مقدمه کمی طولانی است؟


ابوالحسنی پاسخ داد: «شاید مقدمه ما کمی طولانی شده باشد، اما واقعیت این است که ما نیاز داشتیم که بگوییم شرایط برای این زوج به گونه‌ای رقم می‌خورد که در ‌‌نهایت زن می‌پذیرد که دست به بچه دزدی بزند. شاید اگر ما در‌‌ همان قسمت دوم این موضع را می‌گذاشتیم برای تماشاگر این سئوال پیش می‌آمد که چرا باید به طور ناگهانی قبول کند که دست به بچه دزدی بزنند؟ با این حال شاید این مقدار مقدمه کمی زیاد باشد.»

 

منوچهر هادی،سجاد ابوالحسنی و سیروس همتی


در تئاتر هم روزی هفده ساعت تمرین می‌کنیم
در ادامه این نشست لطفی خطاب به سیروس همتی پرسید نحوه پیوستن شما به این پروژه به عنوان یکی از بازیگران به چه شکلی بود و اینکه آیا تجربه کارهای مناسبتی را داشتید که همتی در پاسخ گفت: «خیر تجربه این نوع کار‌ها را نداشتم و در نتیجه اعتماد آقای هادی در اثر دیدن کار تا‌تر من این نقش به من پیشنهاد و سپرده شد.»


در ادامه لطفی سئوال کرد با توجه به سبقه تئاتری شما و اینکه معمولا در تئاتر مبنی بر تمرین و تحلیل زیاد است، آیا برایتان سخت نبود در کاری حضور یابید که باید به سرعت گرفته شود تا به پخش برسد؟


همتی پاسخ داد: «راستش خیر، برایم سخت نبود. ما در تئاترهم شاید روزی هفده ساعت تمرین کنیم و به هرحال من وقتی سیناپس کار را خواندم‌‌ همان جا شروع کردم به چارت‌بندی برای این نقش. اینکه این کاراکتر چه خصوصیاتی دارد؟ چگونه باید عاشق بشود؟ نحوه زندگی‌اش چگونه است؟ حرف زدنش چطور است؟ و...‌‌ همان موقع با آقای هادی به بحث نشستم و برای خودم این نقش را روشن کردم. به همین دلیل دیگر با شناختن این کاراک‌تر گنگ نبودم و سعی می‌کردم تا خود را با گروه هماهنگ کنم.»

 

من باید متهم به ترویج بدآموزی شوم؟
در ادامه نشست لطفی از منوچهر هادی سئوال کرد که عده‌ای در سایت‌ها سریال شما را متهم به بدآموزی کرده‌اند و می‌گویند که راه و روش دزدی را یاد می‌دهد، آیا چنین چیزی را قبول دارید؟


هادی در ادامه گفت: «من این‌ها را یک نوع تنگ نظری می‌دانم، وقتی شبکه‌های ماهواره‌ای با پخش کرور کرور سریال‌های مبتذل که تم آن‌ها خیانت و رواج ارتباط نامشروع است جامعه را تحت تاثیر قرار داده است. آیا من منوچهر هادی برای مقابله با این کارهای سخیف در تلویزیون کشورم باید این گونه متهم به ترویج بدآموزی شوم؟ این چه بدآموزی است که ما نقد اجتماعی کنیم؟ تصویری از اجتماع را نشان دهیم و تلنگر بزنیم؟ به خدا من خودم فرزند شهید هستم و برادر جانباز، هیچ کس به اندازه امثال ما دلش برای این جامعه نمی‌سوزد، من افتخار می‌کنم پدرم را در راه این کشور از دست داده‌ام، پس من خیلی بیشتر نگران هستم و اگر نقدی اجتماعی می‌کنم از سر هشدار است و رسالتم را انجام می‌دهم. اگر قرار باشد همه چیز را خوب و خوش نشان بدهم پس دیگر مفهوم کار اجتماعی چیست؟ ما برای مقابله با سریال‌های ماهواره‌ای باید حلقه نگاه‌مان را باز‌تر کنیم.»

 
چه کسی با دیدن این سریال آموزش دزدی می‌بیند؟
پس از پاسخ هادی، لطفی خطاب به ابوالحسنی گفت: «شما هم این موضوع ترویج بدآموزی را قبول ندارید؟»
 

او پاسخ داد: «من فکر می‌کنم این حرف‌ها به نوعی بهانه جویی است. یادمان باشد که بدآموزی یعنی من در قاب تصویر و با ظرافت کاری و یا چیزی را به شما آموزش بدهم که شما آن را بلد نیستید. ما در این سریال چه بدآموزی داشتیم؟ چرا فکر می‌کنیم باید از جامعه دور بشویم و فضاهایی مصنوعی به نمایش بگذاریم؟ چه کسی با دیدن این سریال آموزش دزدی می‌بیند؟ این‌ها حرف‌هایی است که از سر تنگ‌نظری بر می‌آید و من باید از مدیریت شبکه تشکر کنم که در بسیاری از موارد پای کار ایستادند.»


هدف و پیام اخلاقی یک سریال چیست؟
در ادامه این نشست لطفی گفت: «چیزی در تلویزیون ما وجود دارد که همین دارد این رسانه را به قهقرا می‌کشاند. اینکه هدف و پیام اخلاقی سریال چیست؟ که باید به شکلی گل درشت از کار بیرون بزند. تمام مجموعه‌های ما باید شخصیت‌ها عاقبت به خیر شوند، آدم بد متنبه شود، آدم خوب پاداش ببیند، عده‌ای متحول شوند و خلاصه یک پیام نچسب در قسمت آخر به کار سنجاق گردد. انگار فراموش کرده‌ایم که هدف اول و اصلی تلویزیون در همه جای دنیا سرگرمی است و بعد گفتن پیام. پس جایگاه سرگرمی چه می‌شود؟ «خداحافظ بچه» هم درست مانند تمام سریال‌های دیگر پایانی به شدت شعاری، غیر واقعی و تلویزیون‌پسند داشت که فکر می‌کنم مانند کارهای دیگر از بالا به آن سنجاق شد. حال پرسش اینجاست که علت این پایان و آن سکانس آخر غیر واقعی چه بود؟»
 
هادی پاسخ داد: «در این کار اتفاق خیلی از حوادث آن طوری رقم نخورد که تماشاگر انتظار داشت، اما به هرحال وقتی برای تلویزیون کار می‌کنی باید قبول کنی که در انت‌ها نوعی عاقبت به خیری باید وجود داشته باشد و این از ملزومات تلویزیون است.»


ابوالحسنی نیز توضیح داد: «با اینکه در طول یک کار معتقدم که باید تصویری واقعی ولو تلخ را به تماشاگر نشان داد، اما سلیقه من به شکلی است که پایان خوش را دوست دارم. نمی‌گویم این پایان‌‌ همان چیزی است که خودم می‌خواستم، من پایان دیگری در ذهنم بود، اما اینگونه هم نبود که تلویزیون بگوید این را انجام بدهید. در واقع من پایان خود را به شبکه ارائه دادم و آن‌ها گفتند که پایان دیگری اگر داری بده، من هم چند پایان مختلف به آن‌ها پیشنهاد کردم که از بین آن‌ها یکی را انتخاب کردند.»


در پایان جلسه مجری و منتقد برنامه گفت: «حیف است از بازی‌های خوب شهرام حقیقت‌دوست و مهراوه شریفی‌نیا نامی برده نشود و به شدت دوست دارم تا بگویم بهنوش بختیاری، بازیگری که به زعم من حقش در سینما و تلویزیون خیلی بیشتر از این است و نسبت به او کم لطفی شده است، نشان داد که استعدادهایی فرا‌تر از کارهای طنز معمول دارد و در کارهای جدی هم حرفی برای گفتن دارد و این انتخاب نشان از هوشمندی کارگردان است.»


هادی هم در ادامه گفت: «بهنوش بختیاری به شدت دنبال این بود که کاری جدی انجام دهد و استعدادش را در این زمینه هم نشان دهد، متاسفانه سازندگان فیلم‌ها و سریال‌های ما دنبال این هستند که بازیگر‌‌ همان نقش‌های امتحان پس داده خودش را ایفا کند و قدرت ریسک پذیری ندارند. این موضوع حتی در مدیران شبکه‌ها هم مصداق دارد، به عنوان مثال برای نقش آقای همتی مدیران دنبال بازیگران چهره تری بودند و حاضر نبودند این نقش را به سیروس همتی بدهند، اما من آنقدر پافشاری کردم تا در ‌‌نهایت پذیرفتند.»
 

58247

کد خبر 237734

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 13
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بدون نام IR ۱۲:۳۵ - ۱۳۹۱/۰۶/۰۱
    25 4
    کاری بی نهایت ضعیف و سخیف ................
  • محسن IR ۱۳:۱۳ - ۱۳۹۱/۰۶/۰۱
    24 5
    واقعا خودشون مسخره کردن با این فیلم ساختنشون گذشته از تمام ایرادهایی که به این به اصطلاح سریال میشه بزرگترین ایراد این سریال این بود که لیلا به دلیل تشخیص پزشکش نمیتونست جنین رو نگه داره نه اینکه مشکل ناباروری داشته باشند و برند پژوهشکده رویان و خودشونو درمان کنند و بعد از چند سال 5قلو بدنیا بیارند این کار یعنی توهین به شعور مخاطب
  • رسول IR ۱۴:۴۵ - ۱۳۹۱/۰۶/۰۱
    45 16
    بي كفيت ترين فيلم چند سال اخير ماه رمضان بود . واقعا" متاسفيم
  • بدون نام AU ۱۵:۰۴ - ۱۳۹۱/۰۶/۰۱
    42 15
    سریال بی ارزش و سطحی و بدآموزی بود. حیف از بودجه ای که برای این موضوع هدر رفت.
    • امیرعلی IR ۲۰:۴۱ - ۱۳۹۱/۰۶/۰۱
      17 5
      منظورشماازبداموزی چیه مگه مردم نشستن که یکی بره دزدی کنه برن دنبالش اون به طرف بستگی داره که چقدربتونه جلوی خودشوبگیره
  • امیرحسین IR ۱۶:۵۰ - ۱۳۹۱/۰۶/۰۱
    13 19
    خیلی هم خوب بود واقعاشماعادت کردید به موضوع هایی که صدبارازش سریال ساخته شده اگه شما ناراحتیدمی خواستید نبینید تاقسمت اخرسریال ودیدباهاش خندیدوگریه کردین حالامی گیدبده واقعا براتون متاسفم
  • رسا IR ۱۹:۴۷ - ۱۳۹۱/۰۶/۰۱
    21 7
    من نمی دونم این زوج جوون توی سریال که واسه تربیت بچه به دنیا نیومدشون کتابای روانشناسی میخوندن و می دونستن که نباید جلوی نوزاد هم با هم بحث و دعوا کنن چون روی نوزاد تاثیر بد داره از وجود یه جایی مثل پژوهشکده رویان خبر نداشتن؟؟؟ حتی خانم دکتر زنان توی سریال هم نمی دونست که راهنماییشون کنه ... وقت مردم که هیچ ارزشی نداره... شعور مخاطب دیگه چطور باید بهش توهین بشه؟؟ البته صدا و سیما به خوبی راهشو بلده.
  • مینا IR ۲۱:۴۷ - ۱۳۹۱/۰۶/۰۱
    8 3
    چطور وقتی فیلمهای خارجی پخش میشه میگن بدآموزی داشته وبه خاطرش چند نفر روشهای دزدی وکشتن و... رو یاد گرفتن وانجام دادن ولی این سریال که مرحله به مرحله روشهای دزدی و حق دادن به دو نفر برای دزدیدن بچه یکی دیگه رو نشون میده بدآموزی نداره...
  • بدون نام IR ۲۱:۵۷ - ۱۳۹۱/۰۶/۰۱
    11 3
    خیلییییییییی بیخود بود
  • بدون نام IR ۲۳:۱۱ - ۱۳۹۱/۰۶/۰۱
    13 4
    قداره کشی . دزدی . بچه دزدی . دزدرا خوب جلوه دادن . کشیده زدن استاد به شاگردش . در خفا زن گرفتن و بچه دار شدن و .... بد آموزی هست یا نیست .
  • مینا IR ۰۱:۰۳ - ۱۳۹۱/۰۶/۰۲
    4 2
    درست است است که آقای هادی قصد نشان دادن یکی از مشکلات جامعه را داشتند ولی این سریال واقعا داستان ضعیفی داشت بخصوص این مورد که یک زوج که سن وسال کمی هم ندارند برای فرار از بار گناهی که انجام میدهند یک دفتر تهیه کرده وبرای هر گناه یک صفحه از آنرا ضربدر میزنند این یعنی فرار از بار مسئولیت آن هم به هر دلیلی که خیلی بچه گانه است.
  • بدون نام IR ۰۴:۱۵ - ۱۳۹۱/۰۶/۰۲
    12 3
    عطاران کجایی که یادت بخیر
  • منصور IR ۱۲:۱۴ - ۱۳۹۱/۰۶/۰۲
    3 8
    سریال خوبی بود جدای از تمام ضعفهایش. اینکه میگن بدآموزی داشت منو یاد سریال آئینه عبرت میندازه که میگفتم با بافور ومنقل ، قشنگ نحوه استفاده از مواد مخدر رو نشون میداد! این حرفها چیه عزیزان؟ مگه در اکثر فیلمهای تاریخ سینما که با تمام جزئیات خلاف خلافکاران مثل دزدی بانک ، قتل و ... نشون داده میشه اینها اسمش بدآموزیه؟ بیننده باید عاقل باشه این حرفها چیه؟ بدآموزی هم اگر داشت در چیزهائی شبیه به این بود که مثلا دوزنه بودن رو کوبید اساسی ، زنها رو خیلی برد بالا حسابی ( باید نشون میداد که این زن از ترس اینکه شوهرش بخاطر بچه بره زن بگیره اقدام به بچه دزدی میکنه نه اینکه توجیه رو منعطف به احساسات بچه خواهانه زن بکنه) و تبلیغ مرکز رویان بود...و نه بدآموزی به مفهوم دزدی و فلان و بهمان. بازیها هم خوب بود