به گزارش خبرآنلاین، کتاب «سیری در شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید» نوشته سید محمد صحفی کتابی کاربردی و مستند است که با نگاهی دقیق و موشکافانه بر جلد اول و دوم کتاب «شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید» بیانات گهربار امیرالمومنین علی بن ابیطالب (ع) را در کتاب گرانسنگ نهج البلاغه با زبانی سلیس و شیوا برای مخاطبان فارسی زبان شرح و بسط می نماید. این کتاب خواندنی و موجز را انتشارات اهل بیت(ع) در قم منتشر کرده و تا کنون چندین بار تجدید چاپ شده است.
ناشر در ابتدای کتاب ذکر می کند: «در اواسط قرن چهارم هجری، کتاب شریف «نهج البلاغه» همانند خورشیدی درخشان، در آسمان معارف اسلام درخشید و دلهای شیفتگان را نوری تازه بخشید و هنوز زمانی دراز نگذشته بود که به عنوان مبین و مفسر قرآن کریم، در کنار قرآن نشست. از آن زمان تاکنون، بیش از دویست شرح و ترجمه، به زبان های مختلف بر آن نوشته شده است. شرح ابن ابی الحدید به خاطر ویژگی های خاص خود، از جذابیت فوق العاده ای برخوردار و به همین جهت از شهرت و گستردگی زاید الوصفی بهره مند شده است.»
بخشی از کتاب خواندنی «سیری در شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید» را با هم می خوانیم:
محدثین در مورد سن حضرت علی (ع) در روز بعثت خاتم انبیا (ص) که آن حضرت چهل ساله بود، به اختلاف سخن گفته اند. مشهورترین روایات آن است که او در آن هنگام ده ساله بود...
احمد بن یحیی بلاذری و علی بن حسین اصفهانی در کتب خود نقل کرده اند که قحطی شدیدی در عربستان پیدا شد که قریش را به سختی در فشار قرار داد. پیامبر اکرم (ص) به عموهای خود، حمزه و عباس فرمود: آیا نمی خواهید در این شرایط دشوار، بار ابوطالب را سبک کنیم؟!
سپس هر سه نزد ابوطالب آمدند و از او خواستند تا فرزندان خود را به آنها بسپارد که هزینه زندگی آنها را به عهده بگیرند و بدین وسیله عائله ابوطالب کمتر و بار مخارج او سبک تر شود.
ابوطالب که به عقیل، سخت دلبسته بود، گفت: عقیل را برای من بگذارید و بقیه در اختیار شما هستند.
عباس، طالب و حمزه، جعفر را برای خود انتخاب کردند و رسول اکرم (ص) نیز دست علی (ع) را گرفت و فرمود: من آن را انتخاب می کنم که خداوند برای من انتخاب کرده است و بدین ترتیب علی (ع) از سن شش سالگی در کنار رسول اکرم (ص) قرار گرفت.
ابن ابی الحدید این داستان را همانند بسیاری از مورخان و محدثین مکتب خلفا با آب و تاب نقل کرده و بصورت یک حقیقت تاریخی جلوه داده است. هدف کسانی که این افسانه را ساخته و پرداخته اند، پایین آوردن مقام امیرالمومنین (ع) است و بس، زیرا در این افسانه، علت انتقال آن حضرت به خانه رسول الله (ص) فقر و تهیدستی ابوطالب و سختی و فشار زندگی آنها بوده است.
بدون تردید علی (ع) از سن سه سالگی با اراده خداوند و درخواست رسول اکرم (ص) و اجازه پدرش، به خانه آن حضرت منتقل و تحت سرپرستی و تربیت او قرار گرفت و در سخنان علی (ع) در نهج البلاغه این مطلب مورد تأیید قرار گرفته است.
کسیکه این افسانه را می خواند، فکر می کند ابوطالب دارای تعداد زیادی کودکان خردسال زیر ده سال بوده که هیچکدام توانایی کار و کمک به پدر را نداشته اند. زیرا در آن روزگار و حتی در زمان حاضر، در روستاها پسرهای ده ساله با چوپانی گوسفندان و کار در مزارع، یار و یاور پدر بوده و هستند، ولی وقتی در این افسانه با دیده دقت می نگرد، آثار ساختگی بودن آن را به روشنی مشاهده می کند.
زیرا از متن داستان استفاده می شود که در آن روز، پسر بزرگ ابوطالب «طالب» سی و شش ساله و پسر دومش «عقیل» بیست و شش ساله و سومین پسرش «جعفر» شانزده ساله و بالاخره چهارمین و کوچکترین آنها «علی (ع)» شش ساله بوده است.
این محاسبه از آنجا بدست می آید که ابن ابی الحدید در صفحات قبل، تصریح کرده است که ابوطالب چهار پسر داشت. بزرگترین آنها طالب و کوچکترین شان علی (ع) و میان هرکدام آنها با پسر بعدی ده سال فاصله بوده است.
آیا قابل قبول است که پسرانی در آن سن و سال که هرکدام مردی توانا و احتمالا سرپرست خانواده ای بوده اند، سربار پدر و نیازمند به کمک دیگران باشند؟
متأسفانه در کتب محدثین و مورخین مکتب خلفا، ازین گونه تعصب های ناروا زیاد انجام گرفته و داستان های ساختگی فراوانی وجود دارد که اهل نظر و انصاف، براحتی میتوانند به آنها دست یابند و به فضل خداوند در بحث های آینده به نمونه های دیگری اشاره خواهیم کرد.
باز می گردیم به سخن ابن ابی الحدید:
آنچه پیامبر خدا (ص) نسبت به امیرالمومنین (ع) مبذول می داشت، محبت ها، مهربانی ها و دقت در تربیت، گویا برای جبران زحماتی بود که ابوطالب نسبت به آن حضرت مبذول داشته بود. زیرا عبدالمطلب هنگام وفات، او را به ابوطالب سپرد و سرپرستی او را به عهده ابوطالب گذاشت و سخن آن حضرت اشاره به همین دوران است:
لقد عَبَدتُ الله قبل ان یعبده احد من هذه الامه سبع سنین
یعنی: من هفت سال خدای بزرگ را پرستش کردم، پیش از آنکه احدی از این امت خداپرست شود.
و سخن دیگر آن حضرت:
کنت اسمع الصوت و ابصر الضوء سنین سبعا
یعنی: هفت سال پیش از آنکه حضرت رسول اکرم (ص) مأمور به اظهار دعوت شود و دوران سکوت را می گذرانید، من صدای فرشتگان را می شنیدم و نور وحی الهی را می دیدم.
اگر سن امیرالمومنین (ع) در روز مبعث رسول اکرم (ص) سیزده سال و روزی که به خانه رسول خدا (ص) منتقل شد شش سال بوده باشد، هفت سال پیش از تمام مردم، به پرستش خداوند مشغول بود و پسر شش ساله ممیز، عبادتش صحیح است...»
6060
نظر شما