آقای کفاشیان لازم است اینک با شما صحبت کنیم. بلافاصله بعد از یک شکست تلخ دیگر. البته در جلسه پیش از بازی با لبنان در فدراسیون فوتبال، همه چیز را حضوری به شما گفته بودیم اما باید همه مردم در جریان قرار بگیرند که در فوتبال ما چه میگذرد.
1- بلافاصله بعد از انتخابات فدراسیون فوتبال در کنار شما قرار گرفتیم. نه به این دلیل که نامزد مورد نظر ما بودید. به این دلیل که احساس کردیم به دلیل فشار کشورهای عربی و حساسیت فیفا، هر آن، امکان تعلیق فوتبال ما وجود دارد. به حمایت از شما برخاستیم نه به این دلیل که برنامههای شما را مو به مو قبول داشتیم. به این دلیل که از آن یک سال تلخ تعلیق، خاطرات گزنده بسیاری داشتیم. ما ملی نگاه کردیم و تمام قد به حمایت از شما بلند شدیم تا فوتبال ما نمیرد؛ اما حالا میبینیم فوتبال ما تا مرگ کامل فاصلهای ندارد. حالا فوتبال ورزش اول ما نیست. ورزشی که روزگاری بر سر هر کوی و برزن همه با ذوق و شادی از موفقیتهایش میگفتند، حالا با خرص و حسرت از شکستها و بدبختیهایش میگویند. ورزشی که روزگاری به تمام جامعه نشاط میداد حالا دلیل اول یاس و سرخوردگی و افسردگی شده. با بازیکنانی که میلیاردها تومان پول تیمهای دولتی را میگیرند؛ اما خروجی میلیونی هم ندارند. آقای کفاشیان لااقل فوتبال را خصوصی کنید تا این میلیاردها از جیب ملت هزینه نشود و دردش برای ملت نباشد. این کار را هم نمیتوانید بکنید؟
2- همه به حال خود رها شدهاند. کروش برای خود پادشاهی میکند. حرفهایی میزند که نباید بزند. کارهایی میکند که نباید بکند و تیمی با خود به انتخابی جام جهانی میبرد که نباید ببرد. او و تیم، به حال خود رها شدهاند. بازیکنان پیر، به جای آنکه برای تیم، بزرگی کنند تیم را به هم میریزند، امضا جمع میکنند، طومار مینویسند و رسانهها را دشمن میپندارند. آقای کفاشیان، برای جمع کردن چنین فضای آشفتهای چه کسی باید وارد میدان شود؟ چه کسی باید این اوضاع را مدیریت کند؟ چه کسی به عنوان نفر اول فوتبال کشور باید گوش بازیکنانی که آرامش را از اردوی تیم ملی میگیرند، بکشد؟ آقای کفاشیان چه کسی میتواند به بازیکنان تیم ملی فرمان توقف بدهد؟ چه کسی میتواند به کروش و بازیکنانش بگوید تیمی که تمام وقتش صرف طومار و نامهنگاری میشود، چه زمانی برای تمرکز روی بازیهای مهمی مثل مقدماتی جام جهانی دارد؟ آقای کفاشیان کسی باید این تذکرات را به تیم ملی بدهد؟ و چه کسی این کار را کرد؟و آیا تیم شما برای بازی حساسی که برای مردم ما خیلی مهم بود، آمادگی جسمی و روانی و تمرکز داشت؟
3- در شرایطی که آسیب دیدگی سریالی بازیکنان، امان همه را بریده بود، کروش دست به دامان بازیکنان پا به سن گذاشته شد. کروش مثل ولاسکو نبود که بلافاصله بعد از ناآمادگی بازیکنان نامدار یا مصدومیتشان، بازیکنان جوان را در دل بازیهای لیگ والیبال ببیند و به آنها اعتماد کند. کروش بازیکنانی به تیم دعوت کرد که مدتهاست فوتبالی از آنها ندیدهایم. وقتی سرمربی تیم ملی به نسل جوان و روپای لیگ، بیاحترامی میکند، چه کسی میتواند به او تذکر بدهد که نباید سرمایه اصلی فوتبال ما نادیده گرفته شود؟ آقای کفاشیان، چه تذکری برای این فهرست آخری به سرمربی تیم ملی داده شد؟ جلسهای بود که در آن صحبتی با سرمربی بشود؟ اصلا کسی در این فدراسیون هست که از سرمربی پرتغالی نترسد و خود را کوچکتر از او نبیند؟
4- آقای کفاشیان، زمانی که قرعه مرحله دوم مقدماتی جام جهانی در قاره آسیا مشخص شد همه گفتند بهترین شرایط برای صعود ایران به جام جهانی فراهم آمد. اما تیم ما با وجود بازیکنان میلیاردی پرافادهای که به تازگی یاد گرفتهاند با وجود نمایشهای وحشتناکشان، برای مردم ناز هم بکنند، خودخواسته به کار خود گره انداخت. باز کردن این گره هم البته کاری غیر ممکن نیست. هنوز 5 بازی باقی مانده. شاید شما بپذیرید که فدراسیون فوتبال باید از این به بعد، برنامه و نظارتی بر کار تیم ملی داشته باشد. و شاید این را هم بپذیرید که اگر این جام جهانی را هم از دست بدهید، دیگر هیچ چیز در فوتبال برای مردم باقی نگذاشتهاید. حذف در دو دوره جام جهانی، یک دوره جام ملتها، یک دوره بازیهای آسیایی، دو دوره تیم امید، قهرمان نشدن فوتسال و ناکامی در بخشهای مختلف. آیا هنوز زمان بیداری نرسیده؟ آقای کفاشیان، به مرگ کامل فوتبال در این کشور خیلی نزدیک شدهایم. اگر ارادهای برای خروج از این وضعیت وجود نداشته باشد، مرگ آن را هم خواهیم دید. اجازه ندهید این ورزش دوستداشتنی جهان، در کشور ما بمیرد. لطفا اجازه بدهید ما هم از این ورزش لذت ببریم.
43 43
نظر شما