ابراهیم افشار

1- ما دوست نداشتیم دماغ ستاره تیم‌ملی را پودر کند. واقعاً دوست نداشتیم. با محمد رنجبر و آقای بلاژ، تازه روی صندلی شام‌خوری آرام گرفته بودیم. هنوز حیران واژه‌های حماسی او بودیم که برای یک روزنامه‌نگار، دلچسب‌تر از آن چیزی نیست. توصیفات و ایهام‌سازی و استعاره‌پروری‌اش عالی بود. لحنی حماسی داشت که اگرچه چلنگر دوست داشت همه ریزه‌کاری‌ها و حتی میمیک صورتش را ترجمه کند اما آرزو داشتیم کاش زبان یوگسلاو می‌دانستیم و این شعرهای حماسی را بی‌ترجمه می‌شنیدیم. او بیشتر به شاعران چکامه‌ها و حماسه‌ها می‌خورد تا یک مربی فوتبال. تازه روی صندلی آرام گرفته بودیم در کمپ تیم‌ملی که رنجبر از خاطرات مشترک‌مان گفت. او نیز گوینده محشری بود. تصویرساز گرمی بود. طنز سیاهی در واژه‌هایش موج می‌زد که وقتی قاطی لهجه خوشگل کرمونشاهی‌اش می‌شد، با آن زنگ صدایش که رگه‌هایی از صمیم مهر بود، مخاطب تسلیم می‌شد ناخودآگاه. از جوانی، از پیش از آنکه بازیکن و کاپیتان تیم‌ملی شود، از پیش از آنکه با دهداری در نظام‌آباد خانه مجردی بگیرد، از پیش از آنکه دفاع خاردار مکتب پاس باشد، تکیه کلامش بود «رئیس» و همه خودش را هم «رئیس» صدا می‌کردند.
ما تازه روی صندلی آرام گرفته بودیم و رنجبر کلی از ما تعریف کرده بود و من تازه داشتم سؤال روانشناسی‌ام را از بلاژ می‌پرسیدم که «اگر اینجا خدای ناکرده، زبانم لال، آتش بگیرد و شما قرار باشد از بین یک گونی پول و یک بچه گربه و جواز راهیابی تیم‌ملی ایران به جام‌جهانی و تمام افتخارات گذشته‌ات فقط یکی را انتخاب کنی، کدام گزینه را از آتش نجات می‌دهی؟» که بلاژ یک لحظه لب‌هایش را پاک کرد و با صدایی که در سالن خالی پژواک می‌انداخت، یک سخنرانی غرّا درباره نجات بچه گربه کرد تا نشان دهد روی گزینه‌ای انگشت می‌گذارد که جانش قابل برگشت نیست. با هزار تا شعر و ضرب‌المثل و کنایه و استعانت از فرهنگ شفاهی مردمش، ثابت می‌کرد که همه این پول‌ها و افتخارات قابل بازآفرینی و دستیابی دوباره‌اند اما تنها چیزی که غیرقابل برگشت است، جان بچه‌گربه است. گفت من جان بچه‌گربه را نجات می‌دهم. خدا خودش پول‌ها و کاپ‌ها را می‌رساند. بلاژ فهمید که این یک مصاحبه عادی نیست که خبرنگاران ایرانی می‌کنند و خودش را کمی جابه‌جا کرد تا درباره فلسفه فوتبال و شمایل فوتبالفارسی و خرده‌فرهنگ حاکم بر استادیوم‌ها و تاکتیک‌های پر از پلتیک در میدان و پیروزی‌های ماکیاولیستی و خاطرات عاشقانگی‌اش تعریف کند که یک دفعه دیدیم در باز شد و کسی آمد تو. من پشتم به در بود. دیدم حرف در دهان بلاژ خشکید و ماسید و از دهن افتاد. برگشتم عقب، دیدم آقای جادوگر است. یلّلی تلّلی آمد تو و سری به چپ زد و دمی به راست چرخید و دو، سه قدمی سمت «سن» رفت و عین حیران‌ها برگشت عقب. خودش هم نمی‌دانست دارد چه‌کار می‌کند. مصاحبه‌مان برای لحظاتی توقف کرده بود و انگار که آقای جادوگر هم آمده بود شام بخورد ولی دیده بود هنوز بچه‌ها نیامده‌اند، حیران و سرگردان داشت دنبال خودش می‌گشت. همه این اتفاقات در چند ثانیه رخ داد و درست در چندقدمی ما. من سرم را چرخاندم سمت بلاژ که «بعله، می‌فرمودید» که مصاحبه داغ و عاطفی ما با درنگی تلخ مواجه نشود. آقای جادوگر رسماً داشت ما را می‌دید اما معلوم نبود چه‌کاره است. نگاهش را می‌دزدید، این‌ور می‌چرخید، آن‌ور می‌چرخید. من یک لحظه دیدم تمام آن مهر و محبت‌هایی که توی دیدگان چشم بلبلی بلاژ موج می‌خورد، یک لحظه جایش را داد به چیزی که نامش عصیان بود یا ناآرامی. یک لحظه با جادوگر چشم توی چشم شدند. یک لحظه بمب ترکید. جادوگر را خواست سمت خودش. طفلکی خیلی یلخی و بی‌تفاوت آمد و یکباره زلزله صدای بلاژ برخاست: «به رفیقان من سلام کن!»
دوباره تکرار کرد، این‌بار تقریباً با فریاد: «گفتم به رفیقان عزیز من سلام کن!»
ما دیدیم نه بابا، الکی الکی دعوا شد! خودم پا شدم و به احترام، سلام کردم به جادوگر که غائله بخوابد. گفتم سلام و دستم را دراز کردم که دست‌های یخ‌زده‌اش را در دست بگیرم اما توی چشم‌های او یک جور توقف بود، حیرانی بود، سرگشتگی و پرسش و چپ اندر قیچی! همه این اتفاقات به ثانیه‌ای رخ داد. طفلکی جادوگر، سلام کرد و دست داد ولی دستش توی دستمان ماسید و عین ناظمی خشن که به دانش‌آموز ملنگش رخصت بدهد از کلاس برود بیرون، اجازه داد که برود. ما می‌خواستیم ملامتش کنیم که آقا چه‌کار داری باهاش آخه؟ چرا مصاحبه را خراب کردی؟ اصلاً ما توی عمرمان با کدام فوتبالیست سلام و علیک کرده‌ایم که این دومی باشد؟ که دیدیم بلاژ باز غرید: «بدبختی من این است که اکنون باید سلام کردن یاد بازیکن تیم‌ملی شما بدهم! این بدبختی نیست؟ تو این سن و سال، هنوز سلام دادن یاد نگرفته...»
دقایقی بعد که بچه‌ها عین مور و ملخ ریختند توی سالن غذاخوری و از سر و کول همدیگر بالا رفتند و ملچ مولوچ کنان، غذاها را لمباندند، علی کریمی ساکت بود. شمرده شمرده غذا می‌خورد. توی خودش بود. یک دریبل حسابی از مستر بلاژ خورده بود و خودش را توی خودش پارک کرده بود!
او ستاره تیم بلاژ بود. بلاژ می‌مرد برایش. اصلاً این عشق، تابلو بود توی دیدگان چشم بلبلی پیرمرد.
2- از آن روز‌ها شاید هزاران روز و صد‌ها هفته و ده‌ها سال و چندین قرن گذشته است. جادوگر قد کشید. دل‌های ما را دریبل کرد. یک جاهایی، جنمی از خود نشان داد که غرق در بوسه‌اش کردیم. یک جاهایی، چنان از دست رفت که ملامتش کردیم. او می‌توانست قیصر خونین‌جیگر ما باشد، که خب نشد. هیچ‌کس نشد. با آن‌همه جنم، «اتوگل» کم نداشتند توی زندگی‌شان. اصلاً ول‌شان کن. مگر آنها کیستند و از کجا آماده‌اند؟ کدام چریک، کدام عارف، کدام آموزگار، کدام فرشته را دیده‌اند که از نفس حق آنها شمیمی بگیرند؟ این‌همه یاغیگری و عصیان و قیصر‌بازی و ناسازگاری، باز دل ما را بابت اینها روشن نگه می‌دارد که هرچه هم اگر نشدند ریاکار و سر به فرمان هم نشدند. یک لحظه خودت را جای او بگذار و اطرافت را سیر نگاه کن. اینها کی‌اند و از کجا آمده‌اند که فوتبال ما را جذامی کرده‌اند؟ چه می‌فهمند از فوتبال؟ برای چه آمده‌اند اصلاً؟
شما خوشتر داری که او تسلیم شود؟ تسلیم چه کسی و چه چیزی؟ مناسبات حرفه‌ای اگر حاکم بود می‌پذیرفتیم که بله او یک ویروس است و علیه قواعد به پا خواسته. اما اکنون چه؟ یک لحظه خود را جای او بگذارید. ببینید در محاصره چه کسانی است. ببینید چقدر ریا و مادیات و نااهلی و تخصص‌گریزی و دوز و کلک اطرافش را گرفته است. سر‌سپرده شود که چه شود؟ همین که نمی‌‌تواند سرسپرده این مناسبات غیر‌انسانی حاکم بر فوتبال شود، نشانه برگزیدگی اوست اما این سؤال همیشه در ذهن من است که اگر نمی‌خواهد سرسپرده باشد چرا سر به بیابان نمی‌گذارد! چرا سرش را نمی‌اندازد پایین که هجرت کند؟ هجرت منظورم سفر به کوالالامپور و کونکاکاف! و عبادتگاه بودا و «اوشی» نیست. هجرت کند از این مکان‌های خفّه به آرامگاه ایده‌آل خودش! سلام که بلد نبودی، خداحافظی هم بلد نیستی پسر؟!
 

43 43

کد خبر 246100

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 66
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • mojib A1 ۱۸:۰۳ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۴
    قبل این که چیزی رو بذارید روی سایت خودتون نمیخونیدش؟ یکی یه بار این متن رو میخوند میفهمید این نوشته های بی معنی و نوشته شده از روی بی سوادی ارزش گذاشتن روی خروجی سایت رو نداره. واقعن هدفت از نوشتن همچین متن شبه مقاله ی بی سر و ته چی بود؟
    • hadi IR ۲۲:۰۱ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۴
      حرف دلمونو زده آقای افشار. اگه باهاش ارتباط برفرار نکردین حرف بی ربطم نزنین لطفا. عالی بود از نظر من
    • پژمان IR ۲۳:۰۸ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۴
      عزیز دل، واقعا رو واقعن نمی نویسند.!!!!
    • شیرازی EU ۱۱:۵۳ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۶
      63 37
      عالی بو این مقاله...مرسی افشار...زدی تو دهن سردار بلاژ رفت شماره ۸ موند...برانکو رفت شماره ۸ موند...دایی رفت شماره ۸ موند...دنیزلی رفت شماره ۸ موند...ژوزه هم میره شماره ۸ میمونه...همونطور که قلعه نویی ها میرن و ناصر خان شماره یک موند ه و میمونه... هرچه هست از قامت ناساز بی اندام این غیر فوتبالی هاست.......ورنه تشریف تو بر بالای کس کوتاه نیست
    • حسين اهوازي US ۱۲:۰۴ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۶
      32 16
      تو اصلا منظور نويسنده رو نفهميدي. تو سوادت ...
  • بدون نام IR ۱۸:۰۷ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۴
    علی کریمی باشی یا نباشی ازصمیم قلب دوست دارم بخاطرکه اینکه بابازی توعشق می کردم وتنهادلخوشی زندگی من بودی ازت ممنونمممممممممممممممممممممممممممممممممم
    • Goli IR ۲۱:۴۷ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۵
      Rasssssssssssssssssssst mige
  • مهدي IR ۱۸:۰۹ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۴
    عالي بود دمت گرم تركوندي بخدا
  • بدون نام IR ۱۸:۱۵ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۴
    /دنیا دیگه مث تونداره نه می تونه دیگه بیاره عشق است داش علی کریییییییییییییییییییییییممممممممممممممممممممممممممممممیییییییییییییی
  • esi IR ۱۸:۲۶ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۴
    کاش همه قدر خوبها رو میدونستیم . علی کریمی نابود شد تو این همه نامردی . علی دایی مرد کریم باقری مرد عابدزاده مرد این همه قربانی برای چی ؟
    • شهرزاد IR ۰۹:۲۸ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۵
      هر که پاشو روی دم خبرنگارا بذاره نابودش می کنن !
  • بدون نام IR ۱۸:۲۹ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۴
    برای کسی که به دیگران «کارت زرد» می دهد آدمیزاد است دیگر، هزاری هم که بالا و پایینش کنی دست آخر می رسی به این که شیر خام خورده! گاهی از سر بی تجربگی، گاهی از سر غرور و گاهی از سر هزار و یک ابتلای دیگر، راه را که کج می رود هیچ حرف داننده ها را نمی خواند و نمی فهمد و خواب نیست که بیدارش کنیم، خود را به خواب زده! روزی که رویانیان چشم هایش را بست و سر کیسه را شل کرد، روزی که رویانیان گوش هایش را گرفت و
  • بدون نام IR ۱۸:۳۸ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۴
    60 35
    نفهمیدم .
  • بدون نام IR ۱۸:۴۹ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۴
    حیفه علی اقا
  • شهرام US ۱۹:۰۰ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۴
    اگر علی کریمی بی تفاوت بود، سکوت اختیار می کرد نه زبان شکوه. شکایت او از سر تعصب اوست و لحن کلامش تغییر ناپذیر. علی کریمی اسطوره ی بی نظیر ایران از دید فنی ست. قدرتش مثال زدنی و غیر و تعصبش کم نظیر. حفظ حرمت او واجب تر است بر سرمربی فعلی تا تخریب او. اسطوره ها در یاد می مانند چون عملگرا هستند نه چون اساتید کلام بی عمل
    • بدون نام IR ۲۳:۰۴ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۴
      عالی بود نفست گرم داش علی ایران به تو افتخار می کند
  • شهاب IR ۱۹:۰۹ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۴
    تو خوبی !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! قشنگ
  • مهراد IR ۱۹:۱۰ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۴
    باورم نمیشه از یه سلام علیک مختصر 60 خط مطلب در اوردید ... :)
  • اسد IR ۱۹:۱۱ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۴
    رخ رو ببین خودت یپا جادوگری.....................
  • سامان US ۱۹:۱۳ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۴
    مرسی آقای افشار مرسی... خیلی وقت بود یک مقاله خوب و پر نخوانده بودم.سیرابمان کردی. امیدوارم همه ما قدر این عصیانگر دوست داشتنی را بدانیم.
  • بدون نام IR ۱۹:۱۳ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۴
    فوتبال ایران یک بامعرفت داشت هیچ وقت پاچه خواری نکرد باج نداد اگرموفق شدباتلاش خودش بود مردبود مرد
  • بدون نام IR ۱۹:۱۵ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۴
    فوق العاده بود! ما قیصرهامان را خواهیم یافت! و تو اسماعیلت را ابراهیم عزیرم ... و برای چشمان سرخش قسم خواهیم خورد
  • بدون نام IR ۱۹:۲۱ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۴
    علی کریمی یک اسطوره است...بارهانشون داده که با بقیه فوتبالیستها فرق داره...همیشه یه چیزایی داره که با بقیه فوتبالیستها فرق داره و همین فرقهاست که ملت اکثریت دوستش دارند
  • پژمان IR ۱۹:۲۳ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۴
    این متن عالی بود. همه چیز رو گفتین. فقط سکوت.
  • بدون نام IR ۱۹:۳۹ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۴
    متن متفاوت و قابل تاملی بود ممنون.
  • حسین GB ۱۹:۴۶ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۴
    90 26
    کم گوی و گزیده گوی چون در...تا زاندک تو جهان شود پر شما ستاره کشی رو خیلی زود آغاز کردی..لااقل نیازی به این همه مثنوی بافتن نبود..تو 5 خط میشد همه این حرفا رو زد. علی کریمی هنوز به اون مرحله نرسیده که این همه بد و بیراه بشنوه..!! اگه 6 ماه دیگه به همین روال ادامه بده باشه قبول!
    • بدون نام IR ۰۹:۴۶ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۵
      مطمئني كه متن رو تا آخر خوندي؟! فكر كنم وسطاش كه رسيدي عصباني شدي بقيه شو نخوندي
  • negar IR ۱۹:۴۹ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۴
    252 9
    کلا تو کشور ما اسطوره کشی رسمه. یه روزی چه بلاهایی که سره علی دایی نیاوردن و حالا تیتر می زنن که بازیکنای بعد دایی فلان و بهمانن انگار نه انگار که خودشون آبروی دایی و بردن حالا هم نوبت علی کریمی واقعا انصاف نیست
  • بدون نام IR ۲۰:۴۰ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۴
    39 46
    انقدر طولانیه حوصله خوندنشو ندارم
  • بدون نام IR ۲۰:۴۲ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۴
    یعنی یه کامنت هم نداشته این متن درجه یک؟
  • آرش IR ۲۰:۴۹ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۴
    یعنی عاشق این ابراهیم افشارم ... عالی بود عالی ...
  • وحید EU ۲۰:۵۵ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۴
    عاااالی بود عالی عالی عالی علی کریمی از نسلیه که عصبانیه عصبانی
  • sinao IR ۲۰:۵۸ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۴
    خیلی قشنگ بود
  • فرهاد IR ۲۱:۰۵ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۴
    مزخرف محض بود! ما که کلا نفهمیدیم چی گفت مخصوصا 10-12 خط اولش
    • حسين اهوازي US ۱۲:۰۹ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۶
      5 3
      دست خودت نيست. يه كمي سطح مطالعاتتو بالا ببر
    • على IR ۲۲:۱۱ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۸
      3 3
      تو بى سوادى نميفهمى تقصير نويسنده چيه ؟
  • عطا IR ۲۱:۱۴ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۴
    فقط يه جمله دست مريزاد ودمتان گرم!
  • حافظ GB ۲۱:۱۷ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۴
    عالی بود، فوق العاده عالی، حرف دل خیلی ها بود مخصوصاً بخش پایانی این مقاله. ممنون
  • بنزینیان IR ۲۱:۱۹ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۴
    خوب بید، خوشمان آمد
  • علی IR ۲۱:۳۴ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۴
    جادوگر آسیا....رویانیان و خوزه خیلی کوچکتر از اون هستن که جادوگر به خاطر ان ها خدافظی کند!!
  • فردین FR ۲۲:۰۰ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۴
    خودتون فهمیدین چی گفتین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ یه کلا ختم کلام علی کریمی یه دونه س
  • علی IR ۲۲:۰۳ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۴
    یه لحظه فک کردم داستان کباب غازو می خونم
  • جعفر EU ۲۲:۲۵ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۴
    ای کاش ما ایرانیها (مثل دوستان بالا ) این قدر احساساتی نبودیم .دوستانی که نظر دادند درست میگن علی بازیکن خوبیه اما اخه تا کی؟ دوستان یادتون نره کریمی فقط با مانوییل مشکل نداشته .با دایی با دنیزلی با عباس انصاری فر ؟ یادمون نرفته همین کریمی بود در استیل آذین چه جوری برابر پرسپولیس بازی میکرد. دوستان ترا خدا کمی منطقی نظر بدهید.
  • بدون نام IR ۲۲:۳۱ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۴
    علی کریمی اینی نیست که باید باشه.علی کریمی قبل از اینکه یه بازیکن استثنایی باشه یه بازیگر عالی بود.به قول شما دل های خیلی هارو دریبل زد ولی برگشت و بهشون پوزخند زد! پشت این دریبل ها گه کارهایی که نکرد ! چه باندبازی هایی که راه ننداخت! چه توهین هایی که نکرد! چه تیم هایی که بدبخت نکرد! و اخرش هم با دوتا دریبل و یه دستبند و یه بوسه بر قبر تختی قیافه حق به جانب گرفت و ملت ساده هم باورش کردن! نقشی که علی کریمی بازی میکنه رو حتی رابرت دنیرو هم از عهده اجراش بر نمیاد!
    • بدون نام IR ۰۸:۴۲ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۵
      يا شما نميدونيد نقش چيه يا نميدوني استثناء چيه!! مطمئن باشيد اين ملت در نهايت متوجه ميشه كي فيلم بازي ميكنه بعد اينهمه سالها اونايي كه جلوي دوربين فيلم بازي كردند و عكس گرفتند و ژست گرفتند و بعد از تو خونه هاي انچناني بيرون اومدن يا به بچه ها و كودكان كار و يتيم حتي گوشه چشم نشون ندادن كه مبادا گردي از تنشون به لباسهاي گرون قيمتشون برسه ممكنه بعضيا خيلي تو خودشون باشند و جدا از غوغاها و حتي جمع، اما مهم اينه كه براي حق و درستي و ارزش هاي انساني چقدر تلاش ميكنند و حرف حق ميزنند نميخوام بگم علي كريمي يا انسانهاي ديگه سفيد سفيدند و منزه و بي اشتباه اما حتي همون اشتباهاتشون هم نه ناشي از كبر و خودخواهي و غروره بيجا كه ناشي از اشتباهات انساني يه كه انسان جايزالخطاست
    • بدون نام IR ۰۸:۵۵ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۵
      فکر میکنم منفورترین نظر کل تاریخ خبر آنلاین گذاشتی داداش!!
    • بدون نام IR ۰۹:۰۲ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۵
      193 6
      ادمها یه جاهاییی باید جواب حرفایی رو که میزنند بدن ...فکر کن به حرفات و ببین علی کریمی دل چند نفر رو بی اونکه بخواد حتی یه نفر بفهمه شاد کرده.. من نمی گم یاغی نیست نمیگم حرف گوش گنه ولی اونقدر رکه که جلو دوربین همه حرفاشو بزنه حتی موضعش در مورد اردوی تیم ملی رو...ا
    • maryam IR ۰۹:۰۷ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۵
      197 7
      چقدر مطمئنی که همه ی این کارارو کرده یعنی چه جورییه که تا قبل از تحریم رسانه ها تنها بازیکن خوب پرسپولیس بود ولی بعدش تبدیل شد به کسی که با کاراش تیم و به اینجا رسونده ساده شمایی که جادو و سلطه رسانه ها رو فراموش کردی فکر کن که کریمی نبود و باندبازی نمی کرد واقعا فکر می کنی حا ل پرسپولیس خوب می شد
  • محسن IR ۰۸:۳۴ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۵
    من بشخصه خیلی با علی کریمی موافق نیستم ولی این متن چندان صحیح نبود و بوی تمسخر و غیبت میداد .
  • بدون نام IR ۰۸:۴۱ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۵
    268 8
    همانطور كه نويسنده متن بالا فرمودن شايد اقاي كريمي اوايل بر حسب جواني يا هر چيز ديگه اي يه سري مشكلات داشته ولي در نهايت به فوتباليستي بدل شد كه حتي بدون در نظر گرفتن فوتبالش جاشو تو قلب مردم پيدا كرد .كريمي محبوب قلب ميليونها ايرانيه به همون دليلي كه نويسنده در انتهاي متنش اورده و ..... چهره كريمي امروز به اين راحتي تخريب نميشه
  • رامین از شیراز IR ۰۸:۴۱ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۵
    علی کریمی تا ابد در قلب من است چون اهل تملق و چاپلوسی نیست واسه همینه که دشمن داره ,کور بشن دشمناش
  • پرسپولیسی قدیمی IR ۰۸:۴۸ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۵
    حال کردم من خودم روزنامه نگار بودم دستی در آتش داشتم نفر اولی که کامنت گذاشته به بی معنی این نوشتار اعتراض کرده نفهمیدی اگر می فهمیدی ترقه تو ورزشگاه نمی انداختی
  • رادين IR ۰۹:۳۶ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۵
    17 90
    شكسپير مي گه: دنيا يك صحنه تئاتر بزرگه كه آدما نقش هاي مختلف تو اين تئاتر بازي مي كنند. بعضي ها نقش آدم خوبرو دارند و بعضي ها هم نقش آدم بدرو، فقط مواظب باشيم تو اين نمايش زندگي به كسي پشت پا نزنيم. علي كريمي آدميه كه هم نقش آدم خوبرو بازي مي كنه و هم نقش آدم بدرو.
  • امین IR ۰۹:۵۳ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۵
    48 55
    چقدر پول گرفتی این چرت و پرت ها رو نوشتی... این داستان ها رو از کجا در میارین... این نون ها خوردن نداره به خدا... انگشت کوچیکه علی کریمی هم نیستین
  • استیو IR ۱۰:۳۶ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۵
    93 20
    جالب بود
  • nilofar EU ۱۲:۴۱ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۵
    همه می خواند خرابت کنند ولی اون که بهت عزت داد نمی زاره خدا با توست
  • محمد هادی IR ۱۲:۵۴ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۵
    ما حامی علی کریمی هستیم! یعنی حامی حامی مردم! :-)
  • ياس IR ۱۵:۰۲ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۵
    علي كريمي داداش تو قلب مايي ........
  • مرتضی 37 IR ۱۷:۰۳ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۵
    آقای mojib شما خودت اول متنی را که میخواهید بنویسید را یکبار مرور کنید که غلط املائی نداشته باشه ، بعدا" از سواد دیگران ایراد بگیرید.بله این یک واقعیت تلخ از خصوصیات بعضی از (متاسفانه)اسطوره های ورزشی ماست.کجاست آن روحیه جوانمردی پوریای ولی،تختی،دهداری وهزاران نمونه دیگر..............؟
  • وحید US ۱۶:۲۱ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۶
    25 6
    علی کریمی رو مردم دوستش دارن بخاطر اینه که رنگ مردمه... نمیدونی عزیزم برو بدون. یاد بگیر.. مردم فهمیده هستند.. خدا رو شکر حداقل توی این فوتبال بی در و پیکر این خود استعداد ناب علی کریمی بود که اونو تا پوشیدن پیراهن بایرن هم رسوند... همونی که قرار نبود برف مونیخ رو ببینه!!! وگر نه از دست شما ها به کجا باید پناه میبرد تا به امروز... میدونین از سکوت علی کریمی تا صحبت های فردوسی پور در 90 و عصبانیت همه خبرنگاران تازه متوجه شدم واقعا اونی که بیشتر نیازمنده صحبته، شما ها هستین نه علی کریمی تا جایی که حتی بدترین الفاظ رو در مورد کریمی بکار گرفتید... اما مردم علی کریمی رو دوست دارند نه برای فوتبالش بلکه واسه...... اما شما دوست من اینو نفهمیدی.... علی رنگه مردومه....
  • بدون نام IR ۰۸:۲۳ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۷
    4 24
    آواز دهل (علی کریمی) از دور شنیدن خوش است . خیلی علاقمندم از نزدیک باهاش باشید اگر بوی رفتارهای ناشایست اذیتتان نکرد؟ جلو دوربین عمه من هم کار خوب انجام میدهد همش دریبل کردن نیست عزیزان دست ابراهیم استاد نوشتن مطالبی که هرکس توان درکش را ندارد است درد نکنه ما منتظر مطالب دیگرت هستیم
  • علیرضا IR ۱۰:۱۷ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۷
    4 15
    علی کریمی هم میره پرسپولیس میمونه کریمی که از همایون سرطلاو کلانی و پروین ومحمدخانی و.....گنده تر نیست پرسپولیس مثل سنگ کف رودخونه میمونه واین بازیکنا مثل اب رودخونه میان ومیرن این پرسپولیس که میمونه
  • علیرضا IR ۱۰:۱۷ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۷
    3 20
    علی کریمی هم میره پرسپولیس میمونه کریمی که از همایون سرطلاو کلانی و پروین ومحمدخانی و.....گنده تر نیست پرسپولیس مثل سنگ کف رودخونه میمونه واین بازیکنا مثل اب رودخونه میان ومیرن این پرسپولیس که میمونه
  • بدون نام IR ۰۹:۰۲ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۸
    6 23
    اقای افشار از نویسنده های خوب ابرانه . علی کریمی ها فقط پول رو خوب میشناسن . نه ادب حالیش میشه نه احترام . خیلی مغرورهد . اونم یه روز پیر میشه
  • مريم IR ۱۶:۰۷ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۹
    8 3
    يه خبرگزاري، سايت يا روزنامه در قبال يه موضوع نظر واحدي رو بايد داشته باشه. اين اختلاف نظر هاي متفاوت نويسنده هاي شما درباره ي موضوع علي كريمي فقط خواننده هاتون رو گيج ميكنه. يه روز خواهان اخراجش و برخورد قاطعانه سردار و نترسيدن هستين و يه روز مقصر رو كسان ديگه مي دونيد و ازش حمايت مي كنيد.. شايد هدفتون از اين كار جذب همه ي مخاطبان باشه ولي اينم بدونيد كه بعضي خواننده هاتون حس مي كنن با موضع گيري متفاوت به شعورشون توهين شده..وقتي براي روشن شدن ذهن خواننده مطلب ميذاريد و من براي داشتن تفكر درست درمورد موضوعي كه شك برانگيز شده، به اينجا مراجعه مي كنم و هر روز يه مطلب متفاوت مي بينم ، به اعتبار سايت شما شك مي كنم. وقتي وضعيت فرهيخته هاي ما اينطور باشه، چه انتظاري از تماشاچي داريد؟
  • محمد IR ۲۰:۱۶ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۹
    5 6
    عالی بود

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین