در اصول روزنامهنگاری آمده است خبر برای انتشار باید حائز مواردی باشد که از آنها به عنوان «ارزشهای خبری» یاد میشود. هر چه خبری ارزشهای بیشتری داشته باشد، از اهمیت بیشتری برخوردار است. (البته وزن این ارزشها یکسان نیست)
به عنوان فردی که چندین سال است در این حوزه تدریس میکنم، کمتر پیش آمده به خبری برخورد کنم که دارای هفت ارزش خبری معروف ـ آن هم در حد لالیگا! ـ باشد. این روزها خبر صعود دلار به مرز 4 هزار تومان، خبری است که همة 7 ارزش را یکجا دارد.
1ـ دربرگیری: دربرگیری این خبر 75 میلیون ایرانی را دربرمیگیرد و تمام ابعاد زندگی آنان را دربرمی گیرد؛ حتی این موضوع در زندگی بیشتر 4 میلیون ایرانی خارج کشور نیز تاثیرگذار است.
2ـ شهرت: شهرت موضوع هم از نظر افرادی که در این زمینه اظهارنظر میکنند؛ هم سازمانها، نهادها و وزارتخانههایی همچون بانک مرکزی، وزارت اقتصاد و همچنین صنعت و معدن و تجارت و هم قسمت های مختلف بخش خصوصی اظهر من الشمس است.
3ـ برخورد: نوسان دائم نرخ ارز و متلاطم بودن وضعیت آن و اظهارنظرهایی مانند سخنان سخنگوی دستگاه قضا و دادستان کل کشور مبنی بر برخورد با اخلالگران بازار ارز، این ارزش را پررنگتر کرده است؛ این موضوع هم شامل دانهدرشتهایی میشود که در هیچ توری نمیگنجند و هم دلالان خردهپایی که از سوی نیروی انتظامی در میدان فردوسی دستگیر میشوند.
4ـ مجاورت: مجاورت این خبر، نه در نزدیکی من و شما، بلکه در مویرگهای من و شما جاری است. کافی است قصد خرید یک قلم لوازم خانگی را بفرمایید تا متوجه عرض حقیر بشوید. نگارنده تجربه موفقی در دو روز گذشته در خرید دو قلم لوازم خانگی داشته است که فروشنده محترم فرمودند: «فعلا نمیفروشیم؛ نرخهای جدید باید در بیاید!»
5ـ فراوانی: رسیدن قیمت دلار به مرز 4 هزار تومان، ارزش فراوانی این خبر را چند برابر کرده است، بویژه هنگامی که به خاطر بیاوریم دلار سال پیش در چنین ایامی، حدود یکسوم رقم فعلی بود. برای اطلاعات بیشتر قیمتهای زیر را مقایسه فرمایید:
ـ قیمت دلار قبل از انقلاب: 7 تومان
ـ قیمت دلار در سال 67 (پایان دفاع مقدس): 96 تومان
ـ قیمت دلار در سال 68 (آغاز به کار دولت هاشمیرفسنجانی): 120 تومان
ـ قیمت دلار در سال (پایان دوره اول دولت هاشمیرفسنجانی): 180 تومان
ـ قیمت دلار در سال 76 (پایان دوره دوم دولت هاشمی و آغاز دولت خاتمی): 480 تومان
ـ قیمت دلار در سال 80 (پایان دوره اول دولت خاتمی): 790 تومان
ـ قیمت دلار در سال 84 (پایان دوره دوم دولت خاتمی و آغاز دولت احمدینژاد): 900 تومان
ـ قیمت دلار در سال88 (پایان دوره اول دولت احمدینژاد): 1000 تومان
ـ قیمت امروز دلار (حدود یک سال مانده به پایان دولت دوم احمدینژاد): 4000 تومان
6ـ شگفتی: ارزش خبری «شگفتی» از دو جنبه در این خبر حائز اهمیت است:
نخست؛ هر چند بالا رفتن مستمر قیمت ارز و یا به عبارتی، کم شدن ارزش پول ملی، در کمال تاسف دیگر «شگفتی» ندارد، اما دیروز قیمت دلار در یک روز 160 تومان بالا رفت که بالاترین نرخ رشد روزانه در تاریخ کشورمان را تجربه کرد.
دوم؛ نکته شگفتآور دیگر اینکه قیمت نفت در زمان خاتمی به 9 دلار در هر بشکه هم رسید و متوسط قیمت نفت در دوران او، 18 دلار بود. قیمت نفت در دوره احمدینژاد به طور متوسط بالای 100 دلار بود. مجموع درآمد نفتی ایران در 6 سال دوران احمدینژاد از مجموع درآمد نفتی ایران از ابتدای کشف نفت تاکنون بیشتر بوده است. مسئولان نیز از ذخایر فراوان ارزی بهرغم تحریمها سخن میگویند؛ الله اعلم! این دولت نیز که برخلاف دولت قبلی که شعارش «توسعه سیاسی» بود، با شعار «توسعه اقتصادی» و وعده آوردن نفت سر سفرههای مردم بر سر کار آمد! پس چرا هزار وعده خوبان یکی وفا نکند!
7ـ تازگی: صعود نرخ ارز با سرعتی در حال اتفاق است که بعضی سایتها کم آوردهاند؛ بیشتر صرافیها که بیخیال تغییر تابلوها شدهاند، چون اگر بخواهند تابلوهایشان را «بهروز» کنند باید یک نفر را ثابت برای این کار استخدام میکردند. (به دلیل سرعت و سختی کار، هیچ وقت دوست نداشتم جای آن فرد باشم.)
در این میان، تعجب میکنم از روزنامههایی که به هر دلیلی، امروز خبری غیر از خبر نرخ ارز را به عنوان «تیتر یک» انتخاب کردند؛ کدام تیتر آنان نصف اهمیت این موضوع را داشت!
در پایان لازم میدانم به خاطر عمل به ضربالمثل شیرین «عیب مِی جمله بگفتی، هنرش نیز بگو» از مسئولان ارجمند و دلسوزی که با تلاشهای خستگیناپذیرشان در مقابل انواع هجمهها و انتقادها، این خبر استثنایی را به عالم روزنامهنگاری هدیه کردند، سپاسگزاری کنم!
*روزنامهنگار و مدرس روزنامهنگاری
5717
نظر شما