صنعت، با حالی نزار، بیرمق، فرتوت و ملول به آیندهای چشم دوخته است که نه چندان روشن است و این خود به تنهایی دلیلی است برای رکودی که دامنگیر صنایع امروز ایران شده است.
در چند سال گذشته یکی از مهمترین مشکلاتی که صنعت کشور با آن درگیر بوده است؛ نبود منابع و تسهیلات اعتباری بانکی است که به عنوان موتور محرک صنعت نامیده میشود.
دو رکن اساسی برای جان گرفتن صنعت همواره مورد تأکید خاص و عام بوده است. نخست وجود مواد اولیه تولید، دوم سرمایه در گردش. هر کارخانهای برای ارائه محصول تولید خود به جامعه نیازمند مواد اولیه تولیدی است که به صرفه باشد و توجیه اقتصادی داشته باشد. اما در حال حاضر اوضاع و احوال مواد اولیه چگونه است؟ حجم عظیمی از مواد اولیه تولیدات در کشور وارداتی است و گرانتر از نرخهای جهانی به دست تولیدکنندگان ما میرسد. از دیگر سو به دلیل قیمتگذاری روی مواد اولیه و سوخت در بورس و احتساب قیمت فوب خلیج فارس، قیمتها برای تولیدکنندگان مقرون به صرفه نیست.
در حال حاضر آنچه میتواند دلیلی باشد بر کندی حرکت صنعت، این است که با وجود توان نرمافزاری و سختافزاری و وجود نیروی انسانی متخصص و طرحهای دارای توجیه اقتصادی، نبود سرمایه در گردش است که صنعت را محاق برده است.
باید توجه داشت که تجربه طرحهای بزرگ صنعتی در کشور این مهم را به اثبات میرساند که طرحهایی که سرمایه در گردش بیشتری داشتهاند در مقایسه با دیگر طرحهای صنعتی از درصد موفقیت بالایی برخوردار بودهاند و سرمایه در گردش جزء لاینفک صنایع است.
از سویی دیگر در حال حاضر هزینههای جاری کارخانجات صنعتی حدود 400 درصد رشد کرده است و این درحالیاست که بانکها بر اساس مقیاس سابق به اعطای وام میپردازند.
شبکه بانکی کشور بدون در نظر گرفتن نیازهای مالی و اعتباری صنایع کشور جلوی پرداخت تسهیلات را گرفتهاند و صنعتی که باید چرخش با نقدینگی بچرخد را با مشکلات متعددی مواجه کرده است که با گذر زمان نه تنها از بار این مشکلات کاسته نمیشود که روز به روز بیشتر و بیشتر، چونان کوهی سد راه رشد و بالندگی صنعت کشور است.
اگر سرمایه اندکی نیز به دست مدیران صنعتی کشور برسد آن را در جای دیگری سرمایهگذاری میکنند تا بازده بیشتری داشته باشد و این در حالی است که سند چشمانداز 20 ساله کشور و قانون برنامه چهارم توسعه و نیز سند راهبردی توسعه، توجه ویژهای به هدفمندسازی سرمایه گذاریها در بخش صنعت و معدن داشته به گونهای که مزیتهای نسبی و رقابتی در هر یک از استانها مورد مطالعه قرار گرفته و قرار است با تنظیم سیاستهای کلی تعادل و توازن سرمایهگذاری در کشور ایجاد شود. حال با توجه به اینکه تنها چند ماهی به پایان برنامه چهارم توسعه زمان باقی است، سیاستهای اقتصادی مجموعه سیاستگذاران صنعتی بیش از پیش نادرست به نظر میرسد. از همین رو ضروری است با شناسایی طرحهای صنعتی و فراهم آوردن شرایط مناسب دریافت تسهیلات بانکی سرمایه گذاریهای صحیح در بخش صنعت انجام گیرد.
تولیدکننده برتر سال 88 در حوزه صنعت
نظر شما