بخش هایی از گفت و گو ی سید عبدالجواد موسوی با نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی که در آن مسایل مختلفی از جمله آزادی بیان، مسئله حجاب و عفاف و انتقادها به دولتهای نهم و دهم مطرح شده است در ادامه می آید:
- از یک منبع موثق شنیدم که آقای احمدینژاد دو بار درخواست رفع حصر خانگی آقایان موسوی و کروبی را کرده است.
- در دولت نهم هم آزادی بیان در حد قابل قبولی بود. دستگیری چندانی نداشتیم و شخص رئیسجمهور هم از نظر تحمل انتقادها در آن دوره نمره خوبی میگرفت. اما بعد از انتخابات سال 88 فضا بسته شد آن هم به شدت.
- در مورد خود من چهار تا شکایت صورت گرفته یکی از طرف معاون اول رئیسجمهور، و سه تای دیگر از طرف خود رئیسجمهور که معاونت حقوقی رئیسجمهور این شکایتها را به جریان انداخته است. در حالی که حرف بنده صرفاً انتقاد بود ولی آنها این انتقاد را توهین و افترا تلقی کردند.
- شاید وجه اشتراک من با اصلاحطلبان همین تاکید بر آزادی بیان باشد و وجه اختلافم با آنها در همین حوزه آزادیهای اجتماعی است. از آن طرف هم وجه اختلاف من با اصولگرایان بحث آزادی بیان است که به نظرم آنها اهمیت لازم را به این موضوع نمیدهند و وجه اشتراکم با آنها در زمینه آزادیهای اجتماعی و مسائل فرهنگی است و در اینجا به آنها نزدیک میشوم. بنابراین بنده نه اصولگرا به حساب میآیم و نه اصلاحطلب و خلاصه [با خنده] معلوم نیست چی هستم.
- ما در اسلام تجسس نداریم. یک خانم و آقایی که دارند با هم میروند، اصلاً به ما ربطی ندارد که چه نسبتی با هم دارند. عکس آن هم صادق است، یعنی اگر زن و شوهری با هم باشند اما هیات آنها طوری باشد که با عرف و قانون همساز نباشد ما حق تذکر دادن داریم.
- مساله حجاب جنبههای مختلفی دارد، یکیاش جنبه سیاسی است. یکیاش جنبه رقابت بین خود خانمهاست که مساله کوچکی نیست. خانمها با هم رقابت دارند. یعنی اگر ببینند یک خانمی پوشش نامناسبی دارد و با نمایش بخشهایی از بدنش مورد توجه قرار گرفته، ممکن است بعضی از خانمها بگویند خب چرا ما این کار را نکنیم. در این صورت دیگر نمیتوانیم چنین وضعی را جمع و جور کنیم.
- فرض کنید ما مطمئن باشیم که با اختیاری شدن حجاب فقط بعضی از خانمها روسریشان را برمیدارند اما بقیه بدنشان پوشیده میماند، ممکن است فرضا بگوییم، خب این اشکالی ندارد، اما واقعیت این است که اختیاری شدن حجاب به حذف روسری محدود نمیماند.
- {درباره شایعه مخالفت شهید مطهری با اجباری شدن حجاب} نه، مخالف نبودند. وقتی ایشان شهید شدند، کاغذی از جیبشان بیرون آوردند که در آن، کارهایی را که با امام داشتند نوشته بودند از جمله اینکه نوشته بودند: «موقوف شدن مساله حجاب به استقرار نظامات اسلامی». شاید ایشان قصد طرح این مساله را با امام داشتند یا در همان روزها طرح کرده بودند.
- آقایان مشائی و احمدینژاد تعصب مثبت و غیرت قشر متدین و حزباللهی را از بین بردند، کاری که آقای خاتمی نمیتوانست انجام دهد، چون اینها به نام حزباللهی وارد شدند.
متن کامل این مصاحبه را ایــــــــنــــــــجــــــامطالعه بفرمایید.
27219
نظر شما