* سوالی که مطرح میشود این است که اگر اصلاحطلبان خودشان نامزدی را معرفی بکنند، فرضا آقای دکتر عارف یا جهانگیری و نجفی یا بالاتر خود آقای خاتمی، چه اتفاقاتی ممکن است صورت بگیرد؟ بنده برای روشن شدن نظرم، چندین فرض در نظر میگیرم؛ فرض اولم این است که این افراد بدون مشکل وارد انتخابات شوند یعنی تایید صلاحیت شوند که البته احتمال آن بسیار ضعیف است. فرض دوم اینکه اصلاحطلبان بتوانند اتحاد و انسجامشان را حفظ کنند و با یک نامزد وارد انتخابات شوند. فرض سوم اینکه بدون هیچ گونه حادثه یی کاندیدای اصلاح طلبان رای بیاورد و انتخاب شود و بالاخره فرض آخرم هم این است که رییسجمهور اصلاحطلب از مجلس اصولگرای نهم هم رای اعتمادش را بگیرد. حالا الان مرداد و شهریور 92 است و دولت اصلاحطلب آغاز بهکار کرده است. یک سوال خیلی ساده: با توجه به بحث اهداف کوتاهمدت و بلندمدتی که در ابتدا گفتیم، آیا رییسجمهور اصلاحطلب میتواند این اهداف را تحقق ببخشد؟پاسخ بنده منفی است؛ یعنی اصولگرایان نخواهند گذاشت که یک گام در جهت تحقق آن اهداف کوتاهمدت یا بلندمدتش بردارد. یعنی از همان روز اول در برابر صف گسترده و نیرومندی از مخالفان قرار میگیرد؛ مجلس، شورای نگهبان، لباس شخصیها، ائمه جمعه و جماعات، جامعه مدرسین حوزه علمیه، علما، کاندیدای اصولگراهای رادیکال ، مطبوعات دولتی، رادیو تلویزیون و... همگی در برابر دولت صفآرایی خواهند کرد. به زبان سادهتر آقای خاتمی در سال 92 نمیتواند موجبات آزادی یک زندانی سیاسی را فراهم بیاورد؛ آقای خاتمی در سال 92 نمیتواند یک دانشجوی تحکیم وحدت را به دانشگاه بازگرداند، ایضا نمیتواند جبهه مشارکت و سازمان مجاهدین را از حالت انفعال خارج کند. این یک سناریو است و سناریوی دیگر این است که اصلاحطلبان در انتخابات شرکت میکنند اما نامزد معرفی نمیکنند و از یک نامزد اصولگرای میانهرو مثل آقای قالیباف یا ناطق نوری حمایت میکنند. اعتقاد من بر این است که اصلاحطلبان در شرایط موجود آرمانگرایی را کنار بگذارند و براساس واقعبینی شرایط موجود را بسنجند. بنده معتقدم اگر این نظریه مورد قبول رهبری اصلاحات قرار بگیرد کار اصلاحطلبان در خرداد 92 بسیار راحتتر خواهد بود. یعنی رهبری اصلاحات حامیان را مجاب کند که به یک کاندیدای اصولگرا رای بدهند و در این صورت شاید از هر 10 رای بالقوهیی که حاضر نیست به یک غیراصلاحطلب رای بدهد، حداقل 5 یا 6 نفر مجاب بشوند که به رهبری اصلاحطلبی گردن بنهند. به هر حال بخشی از مبارزه سیاسی این است که باید سازمان یافته باشد، خیلی از اخوانالمسلمین در مصر به محمد مرسی اعتقادی نداشتند ولی رهبری اخوانالمسلمین شرایطی را پیش آورد که به محمد مرسی رای بدهند.
/27217
نظر شما