تفکرات سیاسی - اجتماعی رهبران این جنبش را، در پرتوی مبانی مذهبی - اعتقادی آن می‌توان دریافت. از این رو، به گوشه‌ای از این مبانی اشاره می‌شود.

جنبش الحوثی، شیعیان زیدی یا شیعیان دوازده امامی؟
مخالفان جنبش، تلاش وافر دارند تا این جریان را، شیعه دوازده امامی بدانند. با این انگیزه که اولا انتساب آن را به ایران، موجه‌تر سازند و ثانیا مخالفت زیدیان یمن را با آن برانگیزانند یا حداقل ایشان را نسبت به حمایت جدی آن بدگمان سازند.
اما شواهد متعدد، نشانگر آنند که رهبران اصلی جنبش، از زیدیان هستند. بدرالدین الحوثی، از عالمان بنام زیدی است و در نگاشته‌ها و بیانات او و فرزندانش، نکاتی که نشانگر فاصله‌ی او از باورهای شیعیان زیدی باشد، دیده نمی‌شود.

 

حضور تفکرات زیدیه جارودی در باورهای حوثیان نمایان است
همان‌گونه که در جستار سوم با عنوان (زیدیان یمن، عقاید و باورها) یاد شد، شاخه جارودی زیدیان، در باورها و عقاید خود در باب امامت و مسائل تاریخی صدر اسلام، با شیعه دوازده امامی قرابت دارد. اینان چونان شیعه امامیه، معتقدند که پیامبر (ص) خلیفه خود یعنی امام علی (ع) را به نصّ منصوب داشت، با این دیدگاه به کفر یا فسق کسانی می‌پردازند که با نصّ به مخالفت پرداختند. در این دیدگاه خلفای سه‌گانه و معارضان امام علی (ع) (چونان معاویه، عایشه و ...) مورد نقد و طعن قرار می‌گیرند.
این دیدگاه‌ها با قرائت‌های دیگر از زیدیه - که در شاخه‌هایی چون صالحیه و ... مطرح است - تفاوت آشکار دارد. در آن گرایش‌ها، در مساله خلافت پیامبر (ص) مساله «نصّ» مطرح نمی‌شود و خلفا و صحابه مورد طعن و نقد قرار نمی‌گیرند.
در رهبران جنبش الحوثی، حضور نگرش‌های زیدیه جارودی مشهود است. حسین الحوثی (رهبر مقتول جنبش) به صراحت به نقد خلیفه دوم می‌پردازد و او را مقصر رخدادهای نادرست از صدر اسلام تا حوادث کنونی می‌داند. هم چنین بر اساس همین نگرش، روزهایی چونان «عید غدیر» و «روز عاشورا» و ...... مورد توجه جدی‌تر این جنبش قرار گرفته است و با مراسمات ویژه به احیا وقایعی می‌پردازند که به امامت امام علی (ع) و مصائب اهل بیت (ع) ارتباط می‌یابد.
به نظر می‌رسد که بخشی از تصورات مربوط به شیعه دوازده امامی بودن حوثیان، برخاسته از عدم درک درست در موارد تشابه باور زیدیه جارودی با شیعه امامی است.

 

حوثیان به نقد زیدیه سلفی می‌پردازند
در جریان زیدیان یمن، از قرن 15 میلادی، جریان دومی شکل گرفت که با مسیر و جهت گیری نخستین دولت علویان زیدیان یمن در تعارض (و یا حداقل تفاوت) بود. این جریان با ابن وزیر یمنی صنعانی (وفات 1436 م) آغاز شد. او از «ابن حزم ظاهری» و «ابن تیمیه» متاثر بود. این جریان تداوم یافت تا قرن 18، به امام امیر صنعانی (وفات 1770م) رسید که از بزرگان دانشوران حدیث بود. در قرن 19، این جریان به اوج رسید و به کسانی چونان امام شوکانی (وفات 1832م) منتهی شد.
این جریان فکری، با تفکرات اهل سنت در اصول و فروع، قرابت‌های بیشتری یافت. به گونه‌ای که تمایزات این قرائت از زیدیه با اهل سنت، به حداقل رسید و تفاوت‌های آن با تشیع امامی گسترده‌تر شد. این جریان به گونه‌ای تحت تاثیر جریان‌های سلفی و وهابی قرار گرفت.
جنبش الحوثی، در تعارض آشکار با این جریان فکری زیدی است. زیدیان حوثی، ادامه دهنده همان شاخه فکری زیدیان موسس دولت علویان یمن‌اند و خود را دارای قرابت بیش‌تر با شیعه امامیه در مقایسه با اهل سنت می‌دانند. در حالی که برخی از زیدیان - که ادامه دهنده تفکر متقارب با سنیان سلفی‌اند - از این موضع، با ایشان در فضای متفاوت و یا متضاد قرار دارند. جالب توجه است که در حزب «التجمع الیمن للاصلاح» که اخوان المسلمین سنی و سلفی یمن آن را تشکیل داده‌اند- برخی از زیدیان نامور چونان شیخ عبدالله احمر و .. در زمره‌ی رهبران آن قرار دارند. یا حارث شوکانی مسئول شاخه سیاسی آن تجمع، از زیدیان سلفی گراست که به تعارض و نقد حوثیان در مقالات و ... پرداخته و می‌پردازد.

 

نقدهای حوثیان به زیدیان یمن جدی و صریح است
جنبش الحوثی در یمن را، می توان جنبش اصلاحی و احیایی در شاخه شیعی زیدی یمن دانست برخی از رهبران جنبش، معطوف به بازسازی و نوسازی این فرقه مذهبی تاریخی است. به عنوان نمونه به این دو مطلب از «حسین الحوثی» توجه کنید:
• زیدیان شرایط مشابه تیه بنی اسرائیل (سرگردانی چهل ساله بنی‌اسرائیل در بیابان سینا) را پیدا کرده‌اند. چون ما مسئولیت را رها کرده‌ایم و ...
• فکر و فرهنگ زیدیان «سنّّی زده» است. اصول فقه را، از سنیان گرفته‌ایم. دانش کلام را از معتزله آموخته‌ایم. کتاب‌های ترغیب و ترهیب ما عمدتا از اهل سنت است. دانش ما عمدتا از گروه‌های گمراه اخذ شده‌اند.
در پایان می‌توان گفت که مجموعه‌ای از باورها و برداشت‌های حوثیان، موجب شده است که حتی برخی از عالمان زیدی در یمن، با ایشان همراهی نکنند و یا به مخالفت بپردازند.
مهم‌ترین این موارد عبارتند از :
1. تاکید و اهتمام به مقوله امامت منصوص امام علی (ع) و ولایت اهل بیت (ع)
2. نقد و طعن در مورد خلفا و صحابه معارض با اهل بیت (ع) (در این مورد، به عنوان نمونه ر.ک به الایجاز فی الرد علی فتاوی الحجاز از بدرالدین الحوثی که در ردّ علی عبدالعزیز بن باز نوشته شده است و نقد نسبت به خلفاست.)
3. عدم اعتقاد به منابع روایی اهل سنت (حتی صحیح بخاری و مسلم) و نقد آن منابع
4. تاکید بر احیای شعائری چونان: عید غدیر، روز عاشورا، شهادت امام علی (ع) و ...
5. تعبیرات تند و صریح نسبت به زیدیان سنّی زده متاخر
6. احساس اشتراک بیشتر با شیعیان امامی در مقایسه با اهل سنّت


ادامه دارد

 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 25704

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 2 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بدون نام IR ۱۰:۳۷ - ۱۳۸۹/۰۹/۰۶
    0 3
    ماکه نفهمیدیم چی نوشته
  • بدون نام IR ۱۷:۵۰ - ۱۳۹۱/۰۹/۰۵
    3 0
    بسيار قوي نوشته شده است.تشكر