به این چند عکس دقت کنید تا آدم ها را در میان آرماتور، بتن، قالب های فلزی و چوبی سنگین و بزرگ، سنگ ریزشی، دیواره های تونل ها، بدنه ی عظیم سد و ده ها چیز دیگر پیدا کنید. کارگرانی که در محاصره ی خطر دارند کار می کنند و کسی هم مزاحم آنها نیست که چرا کلاه ایمنی ندارید؟ به چه دلیل لباس روشن به تن ندارید؟ چرا کفش معمولی پوشیده اید؟! چرا در لبه های پرتگاه ها نوار زرد رنگ نیست؟ و ده ها چرای بی پاسخ دیگر! یکی هم شاید از آن میان جوابی دهد که مرگ و زندگی ما که دست من و شما نیست برادر برو بگذار کارمان را بکنیم!
عکس ها مربوط به دو طرح بزرگ سد و نیروگاه کارون ٣ و گتوند هستند که هر دو بر روی رود کارون به دست شرکت های پیمانکار ایرانی در ١٥ سال اخیر ساخته شده اند.
در هر دوی این کار گاه ها به مدت چندین سال حضور داشتم.
امروز که خاطرات را مرور می کنم می بینم به غیر از چند نفر از میان چندین هزار نفر شاغل در این کار گاه ها کسی از کلاه و دیگر لوازم ایمنی استفاده نمی کرد و این کار به عبارت ساده تر اصلا مد نبود یا رواج نداشت!
مطلب قبلی ام در مورد استاندارد ایمنی در کار گاه های ساختمانی در کشور عمان بود.
در کارگاه های ساختمانی عمان مسئول ایمنی هر کارگاه دارای اختیاراتی در حد معاون مدیر پروژه است و سرپرست کارگاه گرفتاری زیادی با بازرسان ایمنی دارد که مبادا قسمتی از کار را به خاطر عدم رعایت یک مورد کوچک ایمنی متوقف کنند!
حتی در پروژه های کوچک خانه سازی در داخل شهر هم کارگران که معمولا از کشور های آسیای دور هستند همگی کلاه و سایر لوازم ایمنی دارند به طوری که به راحتی می توان تشخیص داد چه کسی از کارگران و کارکنان یک طرح ساختمانی است.
یعنی اینطور نیست که کارگران و تکنسین ها و مهندسین لباس های شخصی خود را به تن داشته باشند.
شرط لازم برای افزایش استاندارد بالا بردن توقع از روند و نتیجه ی کار است. همان گونه که انتظار داریم ایرانی بتواند سد و نیروگاه های برق آبی پیچیده ای مانند کارون ٣، گتوند، کرخه و مسجد سلیمان را بسازد باید این انتظار را هم ایجاد کنیم که محیط کار کارگران کارگاه های ایرانی ایمن سازی شود.
البته نقش نهاد های نظارتی دولت در این میان بسیار مهم است که بر رعایت اصول ایمنی در پروژه های کوچک و بزرگ اصرار کنند چرا که اجرای کامل قوانین ایمنی برای پیمانکار و کارفرما هزینه ساز است و اگر الزام نباشد راه حل طبیعی و ساده در نادیده گرفتن ایمنی به قیمت سلامتی و جان کارگران و کارکنان است.
شرکت های ایرانی اگر می خواهند به دنیای خارج از مرز های کشور راه پیدا کنند و توانایی خود را به رخ رقیبان بکشند نیاز دارند که با روش های نوین در دنیا آشنا شوند.
ایمنی امروز دیگر یک موضوع حاشیه ای نیست که اصل کار است چون مسئله ی اصلی سلامتی انسانهاست. این سوال مهم کارفرمای مدرن و متعهد امروزی است: پیمانکاری که برای جان کارکنان خود اهمیت قائل نباشد چگونه ممکن است برای پروژه ی من دل بسوزاند و درستکار باشد؟!
نظر شما