حسن غفوری فرد، عضو کمیسیون انرژی مجلس هشتم که در کافه خبر حضور پیدا کرده بود درباره برخی موضوع های اقتصادی صحبت کرد.

نسرین وزیری، محمد هیراد حاتمی:

حضور در حزب «موتلفه اسلامی»، «جامعه اسلامی مهندسین» و «جامعه اسلامی دانشگاهیان» از حسن غفوری فرد یک چهره سیاسی ساخته است اما او در مجلس هشتم در جمع اعضای کمیسیون انرژی مجلس قرار داشت تا نمایان شود در حوزه اقتصاد نیز فعال است. گفت و گو با او در حوزه اقتصاد را  از کارآمدی مدیران آغاز کردیم و در نهایت با دور شدن طرح هدفمندی یارانه ها از اصالت خود به پایان بردیم. غفوری فرد که در کافه خبر حضور پیدا کرده بود اعتقاد دارد خیلی از هدف اولیه  طرح هدفمند شدن یارانه ها دور شده ایم اما نباید فراموش کرد که اجرای این طرح در کاهش میزان مصرف سوخت و انرژی خیلی موثر بوده است. آنچه در ادامه می خوانید متن کامل گفت و گو با حسن غفوری فرد، عضو کمیسیون انرژی مجلس هشتم در رابطه با موضعات اقتصادی است:  

  

فکر نمی کنید در چنین شرایطی که میان نیروهای با سابقه و خوشنام نظام فاصله می افتد، فرمان مدیریت اجرایی به دست افراد کم تجربه و ناکارآمد می افتد؟ کما اینکه چنین انتقادی به برخی مدیران کنونی دولت نیز وارد است؟
متاسفانه در چند سال اخیر این اتفاق بسیار رخ داده است. در دولت اصلاحات بسیاری از افراد با تجربه و کار آزموده به دلیل برخی ملاحظات سیاسی و جناحی کنار گذاشته شدند که خسارات فراوانی از این طریق برای نظام حاصل شد. شاید حدود چند هزارنفر مدیر با سابقه موفق و روشن کنار گذاشته شدند. البته بعضی از افرادی هم که به کار گرفته شدند علاوه بر ضعف مدیریت از ضعف شدید اعتقادات و خصوصیات انقلابی رنج می بردند که متاسفانه – یا شاید خوشبختانه - بعد از دولت اصلاحات مملکت را ترک کردند و به خارج پناهنده شدند و کارشان به لندن نشینی و مزدوری BBC منجر شد.
در دولت نهم و دهم هم با توجه به رویکرد جناب آقای دکتر احمدی نژاد، بعضی از جوانان بی تجربه و بدون سابقه مدیریت در راس کارها قرار گرفتند که حتی نتوانستند رضایت خود آقای احمدی نژاد را کسب کنند و بعدا کنار گذاشته شدند. اما در هر حال خسارات دوران مدیریت آنها همچنان باقی است. به عنوان نمونه در راس وزارت صنعت و معدن که از ادغام سه وزارتخانه بسیار مهم ایجاد شده بود، جوانی قرار گرفت که علیرغم برخی از توانایی های شخصی و انقلابی قادر به اداره این مجموعه بزرگ نبود و به ناچار بعد از مدتی جای خود را به دیگری داد. در حالیکه این وزارتخانه قبلا توسط افرادی چون نژادحسینیان، نعمت زاده، محلوجی یا بهزاد نبوی اداره می شد که هرکدام دارای توانایی های ویژه ای بودند و خدمات فراوانی به صنعت مملکت کردند.
به عنوان مثال علی رغم اختلافات فراوانی که اینجانب از ابتدای انقلاب با مهندس بهزاد نبوی داشته و دارم، اما نمی توان از توانایی های او چشم پوشید. من حتی به یاد دارم که مرحوم شهید رجایی به دلیل اعتقاد و شناختی که به توانایی های بهزاد نبوی داشت مایل بود که او وزیر کشور شود ولی با مخالفت های من و چند نفر دیگر مساله منتفی شد و حضرت آیتالله مهدوی کنی به عنوان وزیر کشور معرفی شدند. یا مهندس نعمت زاده که در زمان وزارت من مدیرعامل توانیر شد هم از توان علمی بسیار بالایی برخوردار است و هم تجربه بسیار فراوانی در صنعت داشت و هم یک مدیر قوی و سخت کوش و بسیار پرکار و دقیق بود. همینطور دکتر نژادحسینیان که هم در وزارت راه و ترابری و هم در وزارت صنایع سنگین به عنوان وزیر و در وزارت نفت به عنوان معاون وزیر خدمات فراوانی انجام داد. و یا مهندس محلوجی که در وزارت صنایع و معادن بسیار موفق عمل کرد و بسیاری از کارهای اساسی و زیر ساخت صنایع در زمان ایشان انجام شد.
استاندارهای دولت های قبل با استاندارهای کنونی و وزرای قبلی با مسئولین کنونی چندان قابل قیاس نیستند.
بگذارید نمونه ای از مدیریتهای متغیر در کشور را برایتان بگویم. در عرض همین یکی دو هفته اخیر ببینید که چند بار واردات و صادرات برخی کالاها مجاز و ممنوع شد. این چه بلایی بر سر ثبات بازار ما می آورد؟ شما حتما می دانید که در بازارهای جهانی، کسی که بخواهد بازاری را به دست بیاورد، باید در آن کلی زمینه سازی کرده و به اصطلاح دمپینگ کند. مثلا قیمت کالا را به کمتر از نرخ تمام شده ابتدا ارائه دهد تا پس از آنکه بازار را در اختیار گرفت بتواند قیمت کالا را بالا ببرد. شاید 10 بار این کار در مورد فروش گوجه فرنگی انجام شده اما به محض اینکه بازار آماده شده، صادرات گوجه فرنگی ممنوع شده است! برای همین بسیاری از خریداران خارجی با ما قرارداد بلند مدت نمی بندند. در بازارهای جهانی هم نمی توان یکباره بازاری را به دست آورد. چون بازارها تا قبل از 1990 خلاء داشت اما الان اشباع شده است و ورود در بازار اشباع شده جهانی و نفوذ در آن اکنون بسیار سخت شده است.
گفتند صادرات مرغ ممنوع است. دلیل شان هم این بود که دان مرغ وارداتی است و برای آن ارز خرج می شود. تخم مرغ اضافه داشتیم و قرار شد از خراسان به تاجیکستان صادر شود. اما لب مرز گفتند که صادرات تخم مرغ هم ممنوع است! تخم مرغها را برگداندند اما خراب شده و از بین رفت! این ها نمونه هایی از سوء مدیریتها است. حالا ببینید اینکه هر روز بگویند واردات این کالا یا صادرات آن یکی کالا ممنوع شد، فردا بگویند آزاد است بعد دوباره ممنوعش کنند، چه بلایی بر سر تجارت کشور می آورد!
به نظر من مجلس در این موارد می تواند وارد عمل شود و با استفاده از اهرمهای قانونی اش جلوی اینگونه سوء مدیریتها را بگیرد. من اقتصاد دان نیستم اما میدانم که در شرایط بدتر از این هم توانسته ایم کشور را اداره کنیم. زمانی که من وزیر بودم،نفت به 7 دلار رسید و زیر ساختهای کشور هم آماده نبود اما امور پیش رفت. جنگ هم وجود داشت اما اقتصاد از ثبات بیشتری برخوردار بود.
با توجه به اینکه سابقه عضویت در کمیسیون انرژی و وزارت نیرو را دارید، نظرتان درباره فروش تهاتری نفت به چین و برخی دیگر کشورها که این روزها در اخبار مطرح است، چیست؟
چینی ها گفته اند که در ازای خرید نفت ما «یوآن» می دهند نه دلار. تبدیل دلار به یوآن هم 12 درصد از ارزش پول را کم می کنند! تازه کار را به جایی رسانده اند که برای ما تعیین می کنند که با یوآن پرداختی آنها چه کالاهایی از چین بخریم. در حالیکه دیگر کشورها با همان یوآن می توانند چیزهای دیگری حتی نیروگاه بخرند! من فکر میکنم اگر نفت را صادر نکنیم و برای آیندگان یا ایجاد شرایط بهتر نگاه داریم، شاید بهتر باشد.
مجلس چه نظارتی بر درآمدهای نفتی دارد؟
کمیسیون انرژی هر هفته گزارشاتی از وزارت نفت دریافت می کند که چقدر نفت فروخته اند و چقدر درآمد کسب کرده اند. اما مساله اینجاست که دولت نفت را می فروشد، اما دلار آن را به بانک مرکزی می دهد. بانک مرکزی هم آن را به قیمت ارز دولتی 1250 تومان برمی دارد اما بعد به قیمت 2500 تومان در بازار می فروشد. بخشی از این دلار را هم به دیگر بانک ها می دهد که به هر قیمتی که می خواهند می فروشند. تفاوت این میزان قیمت هم معلوم نمی شود که کجا می رود و چه می شود. برخی می گویند که دولت می خواهد از این منبع پول یارانه ها را بدهد. این مساله اینقدر سرو صدا کرد که ناگزیر شدند، بخشی از حساب بانکها را بردارند که به برداشت شبانه از حساب بانک ها معروف شد. این حساب کتاب ها هم خیلی در هم پیچیده است.
آقای دکتر این تخلفات مالی دولت معمولا در گزارش های تفریغ بودجه دیوان محاسبات افشا می شود. اما آنقدر دیر این گزارش ها به مجلس می آید و قرائت می شود که دیگر مسئولان وقت در مسند نیستند! آن وقت چه کسی پاسخگوی این تخلفات است؟ دولت بعد پاسخگوی تخلفات مالی دولت آقای احمدی نژاد که نخواهد بود!
البته از زمان مدیریت آقای رحیمی و بعد هم رحمانی فضلی، گزارشات تفریغ بودجه تقریبا به روز شده و با فاصله کوتاهی پس از پایان سال مالی ارائه می شود. ولی در مجموع حرف شما درست است و افشای تخلفات پس از پایان یک دولت، هیچ فایده ای ندارد.
من چندین سال پس از آنکه از سازمان تربیت بدنی بیرون آمدم، برای من نامه ای آمد که شما 32 هزار تومان درآمد از فروش اجناس اسقاطی داشته ای که به جای حساب خزانه به حساب کمک های مردمی ریخته ای! من که فکر می کنم بیش از 32 هزارتومان هزینه کاغذهایی شده بود که این موضوع را بررسی کرده بودند!
32 هزار تومان در مقابل تخلفات میلیاردی در هزینه بودجه حاصل از فروش نفت که چیزی نیست؟
بله همین طور است. مجلس تصویب کرده است که از درآمدهای نفتی خرج تیم های حرفه ای نشود. اما همه تیمهای فوتبال وابسته به دستگاههای دولتی هستند و هر باشگاه سالانه دهها میلیارد تومان هزینه تیمداری می کند و کسی نمی داند این هزینه ها از کجا تامین می شود. به علاوه با توجه به آنکه از هزینه بیت المال است، دقت لازم در خرج آنها نمی شود. مثلا برای یک بازیکن یا مربی، یک میلیارد تومان در سال پرداخت می شود. در حالیکه درآمد یک استاد تمام دانشگاه با 30 سال سابقه علمی و صدها اثر علمی – پژوهشی به یک دهم ان هم نمیرسد.
به استناد گزارشات دیوان محاسبات می توان از رئیس دولت قبل که تخلف در دوره وی رخ داده، شکایت کرد؟
بله می توان شکایت کرد. برای خود من هم همین اتفاق افتاد. پس از پایان دوره ای که معاون رئیس جمهور بودم، دادگستری مرا احضار کرد. دیوان محاسبات مرا محکوم کرده بود اما بعد در دادگاه قوه قضاییه که توضیح دادم، گفتند که هدف سوئی مشاهده نشده و پرونده مختومه شد. بنابراین می توان از رئیس جمهور قبل هم شکایت کرد و پرونده ای در قوه قضاییه تشکیل داد.
البته در مجلس هشتم هم دست کم در سه مورد به دلیل عدم اجرای قانون از آقای احمدی نژاد طرح شکایت شد و بر اساس یکی از مفاد آیین نامه داخلی مجلس به قوه قضاییه ارجاع شد. اما هیچ نتیجه ای حاصل نشد.
بله متاسفانه همین طور است!
با توجه به آغاز دوباره قاچاق سوخت و چند نرخی بودن ارز که سبب می شود سوخت داخل به خارج قاچاق شود و سپس ارز حاصل از آن در داخل به چند برابر قیمت تبدیل به ریال شود؛ فکر نمی کنید به دوران قبل از هدفمندی یارانه ها رسیده ایم و این طرح از حیض انتفاء خارج شده؟
بله. خیلی از هدف اولیه این طرح دور شده ایم. البته در کاهش میزان مصرف سوخت و انرژی خیلی موثر بوده است. در سال 68 که من در دولت بودم، مصرف سرانه بنزین 28 میلیون لیتر بود. بعد به نزدیک 100 میلیون لیتر رسید اما خوشبختانه در حال حاضر در 60 میلیون ثابت نگه داشته شده است. متاسفانه با توجه به کاهش ارزش پول ملی؛ عملا میزان 45 هزار تومان یارانه نقدی هم ارزش خود را از دست داده است و قاچاق سوخت مجدد راه افتاده است.
دولت سال گذشته از محل هدفمندی یارانه ها 20 میلیارد تومان درآمد داشته اما 48 هزار میلیارد تومان یارانه نقدی پرداخته است! در حالیکه حداکثر نیمی از میزان درآمدش را مطابق قانون می توانسته به این بخش تخصیص دهد. تازه همان 10 هزار میلیارد تومان را هم نباید نقدی پرداخت می کرد. امسال که وضع به مراتب بدتر است و یارانه نقدی خیلی بیش از درآمد هدفمند سازی پرداخت شده است.
 3939

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 261144

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
8 + 7 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بدون نام EU ۲۱:۵۶ - ۱۳۹۱/۰۹/۱۵
    3 0
    آیندگان به تفکر نیاز دارند نه به نفت