فرانسیس فوکویاما، سیاستشناس، جامعهشناس و فلیسوف آمریکایی، دگرگونیهای سیاسی مهم جاری در جهان را تحلیل میکند. این روشنفکر، که بتدریج از نومحافظهکاران آمریکا فاصله گرفته است، به تازگی کتابی به زبان فرانسه با عنوان "آغاز تاریخ، خاستگاه های سیاست از آغاز تا به امروز"، منتشر کرده است. این رساله درباره شکلگیری نهادهای سیاسی در جهان نوشته شده است و بیست سال پس از کتاب پرخواننده "پایان تاریخ و واپسین انسان" منتشر میشود.
چکیدهای از نظرات فوکویاما به نقل از شفقنا به شرح زیر است:
• در تاریخ، مذهب همیشه منبع مهم هویت سیاسی و بسیج همگانی بوده است. بنابراین نباید شگفتزده شد اگر در خاورمیانه، دموکراسی از این طریق بیاید. آنچه همه از آن بیم دارند این است که دموکراسی لیبرال با سلفیگری و دیگر تفسیرهای تندروانه از اسلام خیلی سازگار نیست.
• در مورد مصر، پارهای رفتارها خیلی نگرانکننده و برخی دیگر امیدبخشاند. مصر با معمایی واقعی روبرو خواهد شد. ولی هنوز برای پیشبینی آنچه اتفاق خواهد افتاد خیلی زود است.
• تنها تمدن در جهان که در آن حاکمیت قانون از مذهب منشأ نمیگیرد چین است که در واقع هرگز مذهب حکومتی نداشته است. ولی در جهان اسلام و در هندوستان، مذهب منبع قانون بوده همچنانکه یهودیت و مسیحیت در غرب چنین بودهاند.
• جالب است، اگر نام های احزاب اسلامگرا را نگاه کنیم این نام ها تقریباً همیشه با واژه «عدالت» همراه است، مانند حزب عدالت و توسعه در مراکش. عدالت به شریعت و قانونخواهی وابسته است. ما گرایش داریم که شریعت را همراه با مجازاتهای افراطی ببینیم شبیه آنچه در عربستان اعمال میشود یا به دست طالبان در افغانستان اجرا میشد. ولی در حقیقت، در بسیاری از کشورهای مسلمان قانونخواهی مترادف است با این خواست مردم که کسانی که بر آنها حکم میرانند به قانون احترام بگذارند. ولی میل به پیروزی شریعت همان میل مسیحیان غربی است در زمانی که میخواستند مقررات اخلاقی سختگیرانهتر را به رهبران خود تحمیل کنند و مانع از آن شوند که آنان هرکاری دوست دارند بکنند. البته محتوای مقررات متفاوت است. ولی از نظر ساختاری، موقعیت همان است: مردم خواهان قوانینی هستند که قدرت رهبران را محدود کند. بنابراین این گرایش به شریعت میتواند نقش مثبتی ایفا کند.
• قانون نقش مهمی بازی میکند زیرا مانع از بیدادگری دولتها میشوند. این اصل میتواند در جهان اسلام نیز کارساز باشد همچنان که در غرب کارساز بوده است.
• در غربِ مسیحی، در جهان اسلام و در هندوستان، مذهب همواره وزنه متعادلکننده قدرت حکومت بوده است. در این سه تمدن، قانونی بوده که نه به دست حکومت بلکه بوسیله روحانیان کنترل میشده است. این همان چیزی است که منشأ حاکمیت قانون در غرب بوده است.
• روند امور در غرب خیلی نامعمول بوده، زیرا اول قانون آمده و قانون پیش از ایجاد نخستین حکومت نیرومند شکل گرفته است. این است که آلمان تا پیش از سال های دهه 1870 متحد نشده است: الزامات قانونی تحمیلی از سوی واتیکان مانع از این وحدت میشده است.
• چین اما هرگز نخبگان مذهبی نداشته است که توانایی جلوگیری از انجام امور صرفا توسط امپراتور را داشته باشند. سازوکار قضایی جداگانهای وجود نداشت. در چین، حکومت نیرومند متکی به خود بود و مانع از آن شد که در درون جامعه گروههایی تشکیل شود که توانایی مخالفت با امپراتور را داشته باشند. این وضع طی 2000 سال نخست تاریخ چین حاکم بوده است.
/30462
فرانسیس فوکویاما در گفت وگو با خبرگزاری فرانسه گفت: مذهب همیشه منبع مهم هویت سیاسی و بسیج همگانی بوده است.
کد خبر 263085
نظر شما