مهدی چمران که در سالهای آغازین دهه هفتم زندگیاش قرار دارد به شدت مراقب است تا گفتههایش مقابل خبرنگاران یک مجله سیاسی برای او و فضای سیاست جنجال درست نکند. در مقابل این سؤال که آیا نامزد انتخابات ریاست جمهوری میشود هم خونسردیاش را از دست نمیدهد و بسنده میکند به اینکه مایل نیستم در این باره سخن بگویم و سخن هم نگفت و این سؤال همچنان باقی است که آیا او نامزد انتخابات 92 میشود.
فکر میکنید اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری 92 چه استراتژیای را در پیش خواهند گرفت تا بتوانند در عرصه قدرت باقی بمانند؟ به هرحال نمیتوانیم این مسئله را نادیده بگیریم که با چند گرایش در میان اصولگرایان مواجه هستیم.
من فکر میکنم که باید به یکدیگر نزدیک شوند. البته تکثر از این لحاظ که افراد زیادی خود را برای این کار آماده ببینند، ارزش دارد و بیانگر این است که در کشور ما شخصیتهای فراوانی هستند که توانمندی اداره کشور را دارند. از همین منظر ممکن است برخی معتقد باشند که تکثر خوب است. زمانی که بحث انتخابات مطرح میشود، قاعدتاً برای مردم سهلتر و قابل دسترسیتر خواهد بود که ببینند این افراد توانستهاند با یکدیگر کنار بیایند و به افراد کمتری برسند تا کاندیداهای متعدد. البته بازهم تکرار میکنم ما با این مسئله را مدنظر داشته باشیم که دشمنان ما خصوصاً صهیونیستها - همیشه در انتظار یافتن مسیرهای نفوذ به درون ما هستند و این راه نفوذ را باید بست. اگر بستن راه نفوذ اینگونه باشد که ما بیاییم و سعی کنیم که این افراد متکثر هرچه بیشتر با یکدیگر متحد شوند، حتماً باید این کار را انجام دهیم.
پیش بینی شما چیست؟ آیا واقعاً چنین وضعیتی در جریان اصولگرایان شکل خواهد گرفت.
در این شرایط من زیاد امیدوار نیستم، اما واقعاً از خدا میخواهم چنین امیدواریای به وجود بیاید و این اتفاق بیفتد.
در مورد اصلاحطلبان و گرایشهای مختلفی که میان آنها وجود دارد چگونه فکر میکنید؟
به هرحال آنها هم برای خودش روشها و برنامههایی دارند و راههای را دنبال میکنند که من فکر میکنم در نهایت به یک نتیجه واحد خواهند رسید.
یعنی از نظر شما در انتخابات شرکت میکنند؟
بله.
با گزینه حداکثری؟
من فکر میکنم به یک گزینه واحد برسند.
طیف حامیان دولت چگونه وارد انتخابات ریاست جمهوری خواهند شد؟
به عقیده من آنها هم در طیف اصولگرایان هستند و نمیتوانند خود را از این طیف جدا کنند.
اما نه آقای احمدینژاد اصولگراها را قبول دارد و نه اصولگراه ایشان را...
ما بحث لفظی نمیکنیم. واقعیت این است که مردم چنین نگاهی دارند.
شما فکر میکنید آرای مردم تهران به سمت کدام گفتمان خواهد رفت؟ آیا گفتمان اصولگرایی میتواند همچنان به آرای مردم تهران امیدوار باشد؟
این مسئله بستگی دارد به شرایط روز و افرادی که کاندیدا میشوند. شرایط اقتصادی هم بسیار اهمیت دارد.
شاید چهرهها بیشتر از گفتمانها تأثیرگذار باشند.
نه من زیاد به این مسئله معتقد نیستم. مردم به چهرهها براساس اعتقادات و عملکرد آنهاست.
باتوجه به اتفاقاتی که بعد از انتخابات 88 رخ داد، برخی افراد در درون حاکمیت معتقدند که باید برای حضور اصلاحطلبان در انتخابات شرایطی را تعیین کرد، اما گروهی هم در حاکمیت هستند که نظر دیگری دارند. شما در این باره چگونه فکر میکنید؟
من فکر میکنم که باید براساس قانون رفتار شود سلیقهای نیست؛ باید آنگونه قانون میگوید عمل کنیم.
در انتخابات 84 شما از نزدیکترنی افراد به آقای احمدنژاد بودید. آیا ایشان شخصاً به این تصمیم رسید که در انتخابات شرکت کند یا با شما هم مشورت کرد؟
آقای احمدینژاد از مدتها قبل خودش را آماده کرده بود و مشورت هم زیاد میکرد ولی پیشنهاد من نبود.
شما هم طرف مشورت ایشان قرار گرفتید؟
بله، ایشان عموماً با ما مشورت میکرد.
آقای قالیباف برای حضور در انتخابات 92 با شما مشورت کرده است؟
خیر.
گویا هنوز در بر همان پاشنه میچرخد و بعد حدود 8 سال همچنان شورای شهر و شهرداری تهران در قلب سیاست ایران قرار دارد.
ما چه در زمان آقای دکتر احمدینژاد و چه در زمان آقای دکتر قالیباف سعی کردیم برای پرهیز از سیاسی شدن شورا مسئله انتخابات ریاست جمهوری را درون شورا نیاوریم. به همین دلیل تاکنون با آقای قالیباف هیچ صحبتی در این زمینه نداشتهایم. ممکن است من نظرات رسانهای را در این خصوص جمعآوری کنم. اما چه در شورا و چه به صورت خصوصی در اینبار صحبتی با آقای قالیباف نداشتهایم تا شورا از این قضیه دور باشد.
آقای احمدینژاد شما را به عنوان رئیس شورای شهر مورد مشورت قرار میداد یا به عنوان شخص مهندس چمران؟
به عنوان یک دوست. این مسئله هیچگاه به شورا کشیده نشد.
از هفت سال پیش که اقای احمدینژاد به ریاست جمهوری رسید تا امروز تصویر شما ا رابطه با دولت چقدر تغییر کرده است؟
اینها به شخص خودم بستگی دارد.
به عنوان رئیس شورای شهر چطور؟
در مورد شورای شهر تفاوت زیادی نکرده است؛ همان رابطهای که در آن زمان وجود داشت، امروز هم هست. اگر مشکلی پیش بیاید. یا نیازی احساس کنیم این ارتباط برقرار میشود و برای حل مشکلات اقدام میکنیم. بهخصوص مسائل مالی. البته نیازی به بازگو کردن این مسائل نیست و من نمیخواهم آنها را بازگو کنم. به هر صورت برخی گرهها گشوده میشود، مشکلات حل میشود و خدواند به ما کمک میکند که در این مسیر جلو برویم.
نظرتان درباره دولت وحدت ملی که آقای هاشمی آن را مطرح کردند، چیست؟
من نمیدانم طرح وحدت ملی یعنی چه. من خودم از وحدت صحبت میکردم. اما نمیدانم منظور ازوحدت ملی چیست. اگر قرار است آش شلهقلمکار درست شود وحدت ایجاد نمیشود و کسانی که میخواهند با یکدیگر وحدت کنند باید نقاط و نکات مشترکی داشته باشند.
19 301
نظر شما