این افراد در یک ماه اخیر کیفهای پر از پولی را پیدا کرده بودند که میتوانست زندگی همه آنها را زیر و رو کند. پولهایی که آنها میتوانستند برای خودشان بردارند و تا سالها زندگی خوبی داشته باشند. اما ماجرا طور دیگری رقم خورد و هر سه مرد وظیفهشناس، چشم روی وسوسه بستند و گشتند و گشتند تا صاحب کیفها را پیدا کرده و حق را به حقدار برسانند.
اولین کیف
محسن دیریزاده، جوان 27 ساله بوشهری است که دو سال پیش در واحد صادرات و واردات اداره کل استاندارد بوشهر مشغول به کار شده است. او در این دو سال به حدی در کارش موفقیت کسب کرده که مهرماه امسال از وی به عنوان کارمند نمونه این اداره تجلیل شد. اما آنچه که باعث شد نام او آورده شود، کار بزرگی بود که چند روز پیش انجام داد. مرد جوان بعد از پیدا کردن یک کیف پر از پول، آن را به صاحبش بازگرداند. این کارمند نمونه بوشهری میگوید: «آبان ماه بود و من صبح زود برای رفتن به سر کار از خانه خارج شدم. وقتی سوار تاکسی شدم ناگهان چشمم به کیفی افتاد که پشت صندلی راننده افتاده بود. به غیر از من تاکسی مسافر دیگری نداشت و راننده همه حواسش به خیابان بود. کیف را برداشتم. معلوم بود که داخل آن پول زیادی است. آن را به راننده تاکسی نشان دادم اما او گفت که نمیداند صاحب کیف چه کسی است.» وی ادامه میدهد: برای یافتن نشانهای از صاحب کیف و مشخص شدن محتویات آن در کیف را باز کردم. چیزی که میدیدم باور نکردنی بود. داخل کیف تعداد زیادی چک پول و اسکناس بود. وقتی آنها را شمردم حدود 25 میلیون تومان چک پول بود با یک چک بانکی در وجه حامل به مبلغ 210 میلیون تومان. یعنی آن کیف کوچک 235 میلیون تومان میارزید.» مرد جوان میگوید: «گرچه پولهای داخل کیف حسابی وسوسهبرانگیز بود اما حتی یک لحظه هم وسوسه نشدم پولها را برای خودم بردارم. از همان لحظه اول فقط در فکر صاحب بختبرگشته کیف بودم که وقتی متوجه گم شدن پولهایش شده به چه روز و حالی افتاده است. تصمیم خودم را گرفته بودم تا هر طوری که هست صاحب کیف را پیدا کنم.» پسر جوان دوباره داخل کیف را جستوجو کرد و این بار توانست یک کارت ملی، گواهینامه و یک دفترچه تلفن نیز در آن پیدا کند. سرانجام محسن توانست از طریق همان دفترچه تلفن مالباخته را پیدا کند.
صاحب کیف که اهل شهر میاندوآب است وقتی کیف پول را تحویل گرفت 2 میلیون تومان به مرد جوان پاداش داد که وی آن را قبول نکرد. چراکه به گفته خودش «من این کار را فقط برای رضای خدا انجام داده بودم.»
دومین کیف
اما هنوز یک هفته از ماجرای پیدا شدن کیف پر از پول توسط کارمند جوان بوشهری نگذشته بود که یک راننده تاکسی 10 میلیون پول نقدی را که در تاکسیاش جا مانده بود به صاحبش بازگرداند. محمد کلانتری که چند سالی است به شغل تاکسی داری در بوشهر مشغول است درباره ماجرای آن روز میگوید: «13 آبان ماه برای انجام کاری به حوالی پارک پرندگان بوشهر رفته بودم. از ماشین پیاده شده بودم تا کارم را انجام دهم که چششم به یک کیف مشکی رنگ افتاد. کیف تمیز و نو بود. از ظاهر کیف معلوم بود حتما صاحبش آن را گم کرده است. به سمت آن رفتم و کیف را برداشتم. درش را که باز کردم پر بود از مدارک و چند شی قیمتی و مقدار زیادی پول. وقتی پولها را شمردم حدوداً 10 میلیون تومانی میشد. حالا دیگر مطمئن شده بودم که صاحب کیف، آن را گم کرده و حدس زدم که وقتی از گم شدن کیفش باخبر شده، به حال و روز بدی افتاده و حسابی نگران است. برای همین تصمیم گرفتم هرچه سریعتر صاحب کیف را پیدا کرده و کیف را به صاحبش بازگردانم.» راننده تاکسی داخل کیف را گشت و بعد از چند دقیقه، یک شماره تلفن پیدا کرد. شماره تلفنی که متعلق به صاحب کیف بود.
صاحب کیف که پسر جوانی بود وقتی کیف را از من تحویل گرفت از خوشحالی اشک در چشمانش حلقه زده بود. او به من گفت آن روز وقتی جلوی بیمارستان فاطمه زهرا (س) بوشهر برای مداوای پدر بیمارش، خودرو پرایدش را با عجله پارک کرده متوجه پایین بودن شیشه عقب ماشین نشده و سارقان هم از این فرصت استفاده کرده بودند و کیفش را دزدیده بودند. اما معلوم نیست چطور آنها کیف را بیآنکه به محتویاتش دست بزنند، در محل دیگری رها کرده یا جا گذاشته بودند.
ماجرای سومین کیف
بوشهریها تنها کسانی نبودند که در یک ماه گذشته به وظیفهشناسی خودشان اسمشان را در فهرست قهرمان هفته ما ثبت کردند. در شهر کرج نیز یک سرباز نیروی انتظامی چندی قبل کیف پر از پولی را پیدا کرد و آن را به صاحبش برگرداند. علی نوروزی که چند ماهی از خدمتش در معاونت انتظامی وظیفه استان البرز میگذرد درباره ماجرای پیدا کردن کیف میلیونی در خیابان میگوید: «آن روز صبح وقتی از خانه به سمت محل خدمتم در حرکت بودم در بین راه متوجه کیف زنانهای شدم که در گوشهای از خیابان افتاده بود.» کیف را برداشتم و نگاهی به داخل آن اندختم، داخل کیف مقدار زیادی چک مسافرتی به همراه چند کارت عابر بانک با رمزشان بود. شوکه شده بودم و نمیدانستم چه کاری باید انجام دهم. با خودم گفتم حتماً باید داخل کیف مدرک شناسایی یا شماره تلفنی هم باشد. برای همین کیف را به محل خدمتم بردم تا صاحب آن را پیدا کنیم. سرباز جوان موضوع پیدا شدن کیف را با فرمانده خود در میان گذاشت و با پیگیریهای زیادی که انجام داد توانست از روی شماره تلفنهایی که از داخل کیف به دست آورده بود سرانجام صاحب آن را پیدا کند. او میگوید: «وقتی کیف را به صاحبش برگردانم. او قصد داشت به من پاداش بدهد اما قبول نکردم چراکه بهترین پاداش من، خوشحالی خانمی بود که دوباره به پولهای از دست رفتهاش رسیده بود.» سردار احمدعلی گودرزی فرماندهی نیروی انتظامی استان البرز با توجه به جوانمردی این سرباز وی را با تشویق نقدی و اهدای لوح، مورد تقدیر و تشکر قرار داد.
19 301
نظر شما