۰ نفر
۲۹ آذر ۱۳۹۱ - ۱۰:۱۷

جواد نوری در این قطعه شعر که در ماهنامه خط​خطی منتشر شده، اوضاع کشور را از دریچه نگاه خودش به نظم در آورده است.

هرنفس آواز عشق میرسد از چپ و راست

ما به کجا می‌رویم؟ منزل ماها کجاست؟

هرکی نمی‌خواد نیاد، خب نیاد هرکی نخواست

می‌شنوه گوش فلک هم زچپ و هم ز راست

همهمه ی دوست دوست زمزمه ی یار یار
 

 

نوبت دعوا گذشت وقت وطن سازیه

دشمن ما در پی تفرقه اندازیه

مهر و وفا و ادب رمز سرافرازیه

خنده به اونجاش زده هرکی که ناراضیه

قسمت ما پول پول سهم شما کار کار
 

 

دوره ی آبادیه سهم همه شادیه

آهای نسل جوان نوبت دامادیه

فصل رهایی شده نوبت آزادیه

به هر کجا که می‌ری، شهر و ده و بادیه

فقر و بلا یوخدی یوخ، رحم و وفا وار وار
 

 

ماشین فقر و بلا چارتایرش پنچره

اومده توسفره ها نفت به جای کره

اهل وطن گشته اند میلیونر یکسره

خب یارو پولدار شده وقتی داره می‌خره

بنز و پژو پنج پنج میتسوبیشی چار چار
 

 

بازیه شطرنجیه چه کیش و ماتی شده

چه بلبشویی شده عجب بساطی شده

داهاتی شهری شده شهری داهاتی شده

عصرشلم شور باست همه چی قاطی شده

کلاغه میگه میو میو گربه میگه قار قار

***
***


آقای دلار
محمد رضا عالی پیام


به دلار گفت تومان
به کجا چنین شتابان
نفسم گرفت از بس
ز پی ات دویدم این سان
سفرت به خیر اما ...
برو اندکی خرامان
به سلامت ار گذشتی
ز غبار ملک ایران
برو و سلام ما را
برسان به پول افغان
 


6060

کد خبر 264797

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 6 =