به گزارش خبرآنلاین، فرزاد جمشیدی که اجرای برنامه «یاد خدا» را بر عهده دارد در بخشی از این برنامه ضمن معرفی کتاب «این مردم نازنین» قبل از پخش آیتم ثابت «صلوات خاصه حضرت رضا علیه السلام»، بخشی از این کتاب را برای مردم بازگو کرد و بارها با نمایش جلد کتاب، از رضا کیانیان یاد کرد و بر مراقبت از ظاهرسنجی در قضاوت ها تاکید کرد و گفت نباید آدم ها را با متر و مقیاس ظاهر و شغل شان قضاوت کنیم.
جمشیدی در این برنامه گفت: جمعی از جوانان از رضا کیانیان می خواهند در جمع یک هیئت عزاداری حاضر شود و برای آنها سخنرانی کند. او پاپس می کشد و می گوید من سخنرانی نمی کنم آن هم در چنین جمعی و سخنرانی مذهبی. با زحمت زیاد جوانان و سماجت آنها قبول می کند که در مجلس حاضر شود اما سخنرانی نکند. شب مورد نظر به هیئت عزاداری آن جوانان که در خیابان حجاب دایر بوده، می رود. هیئتی که خیلی شلوغ بوده و او ماشینش را به زحمت در خیابان وصال پار می کند...مجلس خوبی بوده و بعد از زیارت خوانی و مداحی؛ یکی از مجریان تلویزیون که او هم در مجلس بوده، پشت تریبون می رود و از کیانیان دعوت می کند. او هم وقتی مجبور به سخنرانی می شود، با اشاره به اینکه هرکسی از اجداد خود یاد می کند، می گوید شاید اجداد ما هم به دوره گردی بازگردد که مطرب بوده اما... او در ادامه این خاطره را بیان می کند:
«در دوران دبستان، وقتی هشت، 9 ساله بودم، مطرب دورهگردی در مشهد بود به نام «جیکی جیکی ننهخانم». نه اینکه اسمش همین باشد، میان مردم به این اسم معروف بود. مرد لاغراندام و بلندی بود با موهای صاف و لخت. سیهچرده بود و لباسهای رنگی ژندهای داشت. شاید از اهالی جنوب خراسان بود.
دوتاری داشت و تختهچوب کوچکی که روی آن عروسک بُزی بود که مفاصلش تکان میخورد. یک تکه نخ به یکی از انگشتان دست راستش بسته بود. همان دستی که با آن به سیمهای دوتار ضربه میزد. سر دیگر نخ به بُز روی تخته وصل بود. وقتی به سیمها ضربه میزد، نخ کشیده میشد و بُزی تکان تکان میخورد. مثل اینکه با آهنگ دوتار میرقصید. آوازی به همراه تار میخواند که ترجیعبندش «جیکی جیکی ننهخانم» بود. صدای خسته و خشدار او هنوز از ذهنم پاک نشده.
وقتی مُرد، قرار بود شهرداری جسد او را به قبرستان گُلشور که خارج از شهر بود، ببرد. همزمان با او، یکی از سرهنگهای عالیرتبه هم فوت کرده بود. قرار بود او را در صحن حرم امام رضا(ع) دفن کنند. وقتی خانواده سرهنگ مرحوم، سر قبر او بودند و میخواستند آخرین وداع را انجام دهند، کسی کفن را از صورت سرهنگ که در گور بود پس میزند. همه میبینند به جای سرهنگ این «جیکی جیکی ننهخانم» است که در گوری در صحن حرم امام رضا(ع) خفته است. جنازه سرهنگ اشتباها به گلشور رفته بود. زمانی که جنازهای در قبر گذاشته میشود، دیگر کسی حق ندارد آن را بیرون بیاورد و به قبر دیگری منتقل کند. «جیکی جیکی ننه خانم» برای همیشه در صحن حرم امام رضا(ع) که میگویند قطعهای از بهشت است، در رحمت امام هشتم(ع) ماند».»
کتاب «این مردم نازنین» خاطرات رضا کیانیان از ملاقات های روزمره با مردم، تا کنون هفت بار تجدید چاپ شده و نشر مشکی آن را منتشر کرده است. در پشت جلد کتاب می خوانیم: «شهرت، تنهایی را میدزدد. همهجا نگاهات میکنند. همهجا با تو هستند. زیر ذرهبین هستی. فقط در خانه میشود تنها بود. اگر تلفنهای علاقهمندان بگذارند! در خانه هم باید همیشه پردهها کشیده باشد. همسایهی علاقهمند هم زیاد است. من هم مثل هر آدم دیگری تنهایی میخواهم. من هم به تنهایی نیاز دارم. بازیگری در هر شکلاش تنهایی ندارد. بازیگر، پشت صحنه و روی صحنه همیشه با عدهای دمخور است. تنها نیست...
من در خیلی قلبها، خانهای دارم. هیچوقت آواره نمیشوم. بیسرپناه نمیمانم. این همه قلب، این همه خون، این همه تپش. اینهمه عشق، اینهمه تنهایی و ا ینهمه مردم. این مردم نازنین.
ماجراهایی را که میخوانید، بهلحاظ تاریخ وقوع مرتب نشدهاند. پس و پیش هستند. مهم نیست. مهمتر نکتههاییاست که دارند. در این مدت هر برخورد جالبی که با مردم برایام پیش آمده رایادداشت کردم و سعی کردم خاطرات گذشته را هم بهیاد بیاورم. بههرحال هرچه را به یاد آوردم و هرچه را قابل چاپ بود، در این دفتر آوردم. امیدوارم سالهای بعد، دفترهای دیگرش را هم چاپ کنم اما نمیدانم تا دفتر چندم وقت خواهم داشت.»
برنامه «یاد خدا» نیز شب های جمعه حدود ساعت 24 به صورت زنده از شبکه اول سیما پخش می شود که جزء برنامه های پربیننده شبکه اول و گروه معارف این شبکه است.
6060
نظر شما