به گزارش خبرآنلاین، متن نامه این مستندساز خطاب به مدیرعامل مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی به این شرح است:
« بیش از سه ماه است، طرح مستند «بزرگراه سبز» را در راستای «صد سند مستند» به این مرکز ارائه دادهام، اما هنوز هیچ پاسخ روشنی دربارهی سرانجام ساخت این مستند دریافت نکردهام.
آقای آقامحمدیان با توجه به بلاتکلیفی اغلب طرحهای «صد سند مستند» لازم میدانم برخی نکات را برای ثبت در تاریخ برشمرم.
در پی جلسات متمادی که تابستان امسال از سوی مرکز تحت مدیریت شما با حضور مستندسازان از طیفها و قشرهای مختلف برگزار شد و اینجانب هم در یکی از آن جلسات حضور داشتم امید میرفت، طرح «صد سند مستند» با توجه به عنوان و ضرورت ثبت تاریخی با سرعت بیشتری به سرانجام برسد اما همچنان با روند کندی پیش میرود و شاید بتوان گفت که اساسا متوقف شده است.
ای کاش به احترام حداقل فرصتی که جمعی از مستندسازان پیشکسوت و جوان برای جلسات «صد سند مستند» گذاشتند، شرایط اجرایی شدن طرحهای پیشنهادی فراهم میشد و حداقل با برگزاری جلسات دیگری، طرحهای پیشنهادی با حضور مستندسازان مورد بررسی قرار میگرفت و دلایل نپذیرفتن آنها یا کند طی شدن مراحل تولید آنها شفاف اعلام میشد، نه اینکه در پشت اتاقهای دربسته و بدون هیچ دیالوگی درباره سرنوشت این طرحها تصمیمگیری شود و سرانجام هم پاسخ شفافی ارایه نشود.
و ای کاش رسانههای مکتوب و تصویری و اختتامیه جشنوارهها محل مطرح کردند، دغدغههای ما و پاسخهای مدیران نمیشد و ما با هم دیالوگ بهتری برقرارمیکردیم. (در اختتامیه اخیر جشنوارهی سینما حقیقت پس از دریافت جایزهام خطاب به جنابعالی و ریاست سازمان سینمایی خواستار سرانجام طرح «صد سند مستند» شدم)
البته باید انصاف داشته باشم چون در مورد طرح اینجانب «بزرگراه سبز» همانطور که در نامههای قبلیام مطرح کردم، من با شما، اوایل آبان ماه جلسهای داشتم و اتفاقا هم با قول مساعد جنابعالی و مدیر فرهنگی مرکز گسترش درباره ساخته شدن این طرح مواجه شدم.
اما متاسفانه با مراجعات بعدی به مرکز متوجه شدم هیچ دستورالعمل اجرایی برای این طرح نیست و ای کاش میدانستم علی رغم نظر مساعد شما در آن جلسه چگونه به یکباره در مراجعات بعدی اینجانب به مرکز گسترش، قول مساعد اولیه به فراموشی سپرده شد و با پاسخ «نوبت کار شما نیست» مواجه شدم.
آیا فکر نمیکنید این تغییرذائقه ناگهانی حاصل سمپاشیهای یک تفکر یا یک شخص باشد نه یک جمع؟! چرا که اطمینان دارم این جمع و یا شورا وجود خارجی ندارد وگرنه چطور ممکن است یک جمع نظر خود را به ناگهان تغییر دهد. آیا فکر نمیکنید نظر یک شخص بتواند سیستم پویای یک روند فیلمسازی را در حد تفکرات شخصی نزول دهد؟!
اما آنچه این روزها مرا بیشتر به فکر وا میدارد، پاسخ به برخی پرسشهایی است که ذهن من و همکارانم را مشغول کرده است، پرسشهایی که این روزها در گفتوگوهای رسمی و غیررسمی همصنفیهایم میشنوم.
1 ـ تقریبا از تیر ماه و تاریخ برگزاری اولین جلسات «صد سند مستند» شش ماه میگذرد آیا در این شش ماه نباید از بین «صد سند مستند» حداقل 20 طرح اجرایی میشد؟ البته شما در تاریخ 11 آذر ماه در پی طرح نقطه نظرات برخی مستندسازها دربارهی سرانجام طرح «صد سند مستند» در یک نشست مطبوعاتی با رسانهها از هشت پروژه نام بردید که البته قطعی شدن ساخت یکی از پروژهها به نام «تاریخ ترجمه در ایران» از سوی یک مستندساز در رسانهها پس از چند روز تکذیب شد حال به نظر خودتان بعد از شش ماه با قطعی شدن ساخت 7 پروژه از پروژه «صد سند مستند» اقدام موثری انجام شده است؟!
2ـ یادآوری برخی موارد مطرح شده در نشست خبری 11 آذر ماه حائز اهمیت است.
در آن نشست معاون محترم فرهنگی مرکز گسترش مطرح کردند که حداقل پروسهی تولید «صد سند مستند» سه سال طول خواهد کشید سئوال من این است چه ضمانتی وجود دارد که مدیریت مرکز در این سه سال تغییر نکند و مدیریت بعدی هم پروژه «صد سند مستند» در اولویت کاریش باشد؟ چون روند پاک کردن و فراموش کردن طرحها و کارهای مدیران قبلی به امر مرسومی در جامعه ما تبدیل شده است.
نکته دیگری اینکه معاونت محترم فرهنگی مرکزگسترش در آن نشست به خبرنگاران گفتند که افرادی به اجرایی نشدن طرح «صد سند مستند» معترض هستند که با مرکز قرارداد طولانیمدت دارند، ای کاش شفاف میکردید هرکدام از معترضها چه طرحهایی در دست ساخت دارند؟!
آقای آقامحمدیان
3 ـ ای کاش به رسانهها و مستندسازان بودجه واقعی طرح «صد سند مستند» را اعلام میکردید و شفافتر میگفتید آیا این بودجه را سازمان سینمایی در اختیارتان گذاشته است؟ اوایل آذر ماه در رسانهها از قول آقای شمقدری گفتوگویی درباره بودجه سینمای مستند منتشر شد که حکایت از کاهش سی درصدی بودجه این بخش از سینما مانند سایر بخشها داشت. ریاست محترم سازمان سینمایی در آن گفتوگو اعلام کردند که اگر طرح قابل توجه مستندی وجود داشته باشد و مرکز گسترش بودجهی ساخت آن را در اختیار نداشته باشد،سازمان سینمایی سعی میکند از آن طرح حمایت کند اما آیا بهتر نیست شما به عنوان متولی سینمای مستند پیگیر باشید که بودجه مستقیما از سوی مرکز به طرحهای اینچنینی ، تزریق شود؟
4 ـ در جلسات طرح «صد سند مستند» که تابستان برگزار شد، مطرح کردید که با توجه به تشکیل سازمان سینمایی برای مرکز گسترش ماموریتهای جدیدی تعریف شده است، لطفا شفافتر ماموریتهای مرکز گسترش را در چارت جدید سازمان سینمایی برای ما مستندسازان تشریح کنید تا ما هم سطح توقعاتمان را بدانیم.
در جلسه طرح «صد سند مستند» اعلام کردید که به دنبال ارتقاء کیفیت آثار هستید و قصد برگزاری همایش «دور از سایه» را دارید که به بازتعریف سینمای تجربی بپردازید. پرسشم این است که پس از برگزاری این همایش به هدفتان برای بازتعریف رسیدید؟! و اگر به این تعریف دست یافتید، قرار است ما از این پس در روند تولیدات مستند چه تغییراتی را شاهد باشیم؟
آقای آقامحمدیان
مدیرعامل محترم مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی از شما به عنوان مدیری که در بخش تولید فیلم مستند فعالیت داشتهاید، انتظار میرود که به فکر مستندسازان جوانی باشید که این روزها بیکار هستند و طرحهایشان در مراکز مختلف تولید پشت درهای بسته مانده است، بخصوص پشت در مرکزی که متولی سینمای مستند و تجربی است! مستندسازان بیکارند آنها را دریابید و به جای پیگیری تولید فیلمهای فاخر سینمایی،موتور فیلمسازی مستند را روشن کنید که دیگر رو به خاموشی است.
در بخش پایانی این نوشتار که به قصد بهبود یافتن شرایط و روشن شدن برخی ابهامات نوشته شده است، لازم میدانم تاکید کنم من هیچ قرارداد طولانیمدتی با این مرکز ندارم.
آقای آقامحمدیان شما بهتر از من مستندساز میدانید که میز و صندلی مدیریت خیلی پایدار نیست پس فرصتی را که دارید دریابید و فرصت ثبت طرحهای صد سند مستند را در دورهی مدیریت خود ثبت کنید.
امیدوارم به زودی فضای گفتوگو با مستندسازان دربارهی سرانجام طرح («صد سند مستند») و به راه افتادن موتور مستندسازی در مرکز فراهم شود و این نامه جوابیههای معمول و بدون راهحل را به دنبال نداشته باشد.
اینجانب محسن خانجهانی سازنده آثاری چون صندلی شماره 257 شهرپولکی کلاه شیشهای و... طبق روال سه ماه گذشته در نوزدهم هر ماه نامهای برای پیگیری و ساخت یک سند از «صد سند مستند» نوشتهام و باز هم خواهم نوشت تا پیگیریهایم به نتیجه برسد.»
58246
نظر شما