در بخش سوم از تحلیل دیدگاه پوتین رئیس جمهوری روسیه در باره تحولات دو سال اخیر خاورمیانه به موضوع بررسی تحولات دیدگاه روسیه در باره بهار عربی توجه شده است در این موضوع بویژه مساله سوریه از اهمیت بیشتری برخوردار است زیرا دمشق مهم ترین متحد راهبردی روسیه در بین کشورهای عربی محسوب می شود

9- "بهار عربی": درس ها و نتایج آن برای روسیه
ازهمان شروع حرکت مردمی در تونس و مصر و لیبی روسیه نگاه بدبینانه ای به ریشه های این حرکت انقلابی داشت. کارشناسان روسی آنچه را که بهارعربی می خوانند ، دست پخت آشپزخانه کاخ سفید می دانند و معتقدند این حرکت ها در راستای همان سیاستی است که تحت عنوان" خاورمیانه جدید" توسط "کوندا لیزا رایس" وزیر خارجه بوش پسر در سال 2005 مطرح شده بود . در باره اشتباه بودن این ارزیابی نگارنده در مقاله ای جداگانه به این موضوع پرداخته ام که حرکت جدید در خاورمیانه برخاسته از خواست عمومی مردم بر ضد دیکتاتوری ، مخالفت با هرگونه وابستگی به بیگانگان است اکثریت مردم خاورمیانه خواهان  استقلال و ازادی  و مردم سالاری هستند. آمریکا در جایگاهی نیست که بتواند چنین ظرفیتی را در کشورهای شمال آفریقا و خاورمیانه ایجاد کند . آمریکایی ها تنها با مدیریت بحراتن تلاش دارند از تحولات به نفع خود بهره برداری کنند و در صورت امکان تحولات بعدی را به سمت منافع ملی خود هدایت کنند.
پوتین اصل حرکت  در کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا را اقدامی مثبت درجهت برکناری رژیم های خودکامه تفسیر می کند . اما مشکل او با این حرکتها از سه جهت کاملا متفاوت است . در این زمینه پوتین می نویسد:
« یک سال قبل جهانیان با پدیده جدیدی روبرو شدند. در بسیاری از کشورهای عربی تقریبا بطورهم زمان تظاهراتی علیه رژیم های خودکامه برگزارشد. ابتدا "بهار عربی" امید به تحولات مثبت را بوجود آورد شهروندان روسیه به کسانی که برای انجام اصلاحات دموکراتیک تلاش می ورزیدند،علاقه نشان می دادند. اما بزودی معلوم شد که رویدادها در بسیاری ازکشورهای عربی طبق سناریوی متمدنانه به پیش نمی رود. بجای برقراری دموکراسی و دفاع از حقوق اقلیت، کنار زدن مخالف و کودتا مشاهده می شودکه نیروی ستیزه جوتری بجای نیروی قبلی مسلط می شود. »
درواقع  به  باور پوتین تا زمانی که این حرکت های مردمی به سمت برکناری حکومت های خود کامه طرفدار آمریکا پیش می رفت، حرکتی متمدنانه بود . اما وقتی حاکمان جدید خود دست به خشونت علیه اقلیت زدند ، دیگر از مسیر دموکراسی خارج شده است با این وجود پوتین در ادامه مقاله خود به دلایل جالب تری برا ی مخالفت با این بیداری مردمی اشاره دارد . پوتین در ادامه مقاله خود می نویسد:
10- از دست رفتن منافع اقتصادی روسیه در بهار عربی
« شرکت های روسیه درکشورهایی که درآنها "بهار عربی" رخ داده، همچون سابق درعراق ، مواضع حاصله خود در بازارهای محلی در طول دهها سال را از دست داده و از قراردادهای بسیاربزرگ تجاری محروم می شوند.عوامل اقتصادی کشورهایی که درتغییر رژیم های حاکم دست داشتند، جاهای خالی شده را پر می کنند. ممکن است این اندیشه بوجود آید که نه توجه به حقوق بشر بلکه ذینفعی برخی از طرف ها در تجدید تقسیم بازارها این رویدادهای فاجعه بار را تا درجه ای تشویق کرده باشد. روسیه نباید با آرامش کامل ناظرتمام این رویدادها باشد.ما قصد داریم فعالانه با مقامات نوین کشورهای عربی کارکنیم تا مواضع اقتصادی خود را بطور ضربتی احیا نماییم.»
در این بخش پوتین بصورت غیر مستقیم دیدگاه خود را در باره نقش منافع اقتصادی سایر کشورها در جهت دهی به این حرکات بیان می کند . به باور پوتین قدرتهای غربی به بهانه دفاع از حقوق بشر در لیبی دست به ماجراجویی زدند تا بتوانند موقعیت خود را در آینده این کشور نفت خیز ، تثبیت کنند. به عبارت دیگر پوتین که از رای ممتنع روسیه به قطعنامه حمله ناتو به لیبی در شورای امنیت سازمان ملل پشیمان است می گوید درآینده روسیه نباید به عنوان ناظر بی طرف عمل کند بلکه روسیه تلاش می کند با رهبران جدید حاکم بر کشورهای عربی وارد تعامل شود تا منافع اقتصادی خود را در این کشورها احیاء کند.
11- محکومیت مداخله نظامی درلیبی
پوتین در ادامه می نویسد :
« دخالت خارجی برای حمایت از یکی از طرفهای درگیری داخلی و خود ماهیت چنین دخالتی ، به پیشرفت  اوضاع رنگ منفی بخشید. کاربه آنجا رسیده که تعدادی ازکشورها درزیرپوشش شعارهای انسان دوستانه با کمک نیروی هوایی با رژیم لیبی تسویه حساب کردند. صحنه نفرت انگیز سرکوب معمر قذافی که حتی نه قرون وسطایی بلکه همچون دوره انسان های بدوی بود، نقطه اوج این روند می باشد. »
دقیقا بر همین اساس است که روسیه تلاش کرد درمورد سوریه سیاست مقابله با آنچه که سناریوی لیبی می خواند ، در پیش بگیرد .
12- سیاست روسیه  در بحران سوریه
پوتین در این ارتباط می نویسد :
« نباید اجازه داد که کسانی برای اجرای"سناریوی لیبی" در"سوریه" تلاش کنند. تلاش های جامعه بین المللی باید مقدم برهمه درراستای نیل به آشتی سوری ها قرارداشته باشد. علاوه براین باید برای قطع خشونت ازهرجانبی تلاش شده وبالاخره گفتگوی سراسری ملی بدون شرایط مقدماتی، بدون دخالت خارجی وبا احترام به استقلال کشورآغازشود. این امر پیش درآمد هایی را برای آن بوجود خواهد آورد که تدابیراعلام شده ازسوی مقامات سوریه برای برقراری دموکراسی واقعا اجرا شود ومهم ترین نکته جلوگیری ازوقوع جنگ داخلی بزرگ ابعاد است. دیپلماسی روسیه دراین راستا کارکرده و خواهد کرد. »
روسیه در بحران سوریه بر چهار عامل اساسی تاکید دارد
الف: روسیه با هرگونه اقدام نظامی غرب در سوریه تحت پوشش حمایت از حقوق بشر و دموکراسی مخالف است . وبر راه حل مساله از طریق ابتکارات دیپلوماتیک تاکید دارد .
ب: روسیه بر احترام به استقلال سوریه و تعیین سرنوشت توسط مردم این کشور بدور از مداخله خارجی تاکید دارد.
پ: روسیه از ایجاد آشتی ملی بین سوری ها حمایت می کند و با هرگونه جنگ داخلی مخالف  است
ت: روسیه از اقدام ها وابتکارات سازمان ملل در ایجاد وفاق ملی در سوریه حمایت می کند.
13- مخالفت با اقدام های نظامی خارج از قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل
پوتین در باره  اتخاذ هر روشی خارج از شورای امنیت سازمان ملل هشدار می دهد و می نویسد:
« روسیه با درس گرفتن ازتجربه تلخ با تصویب چنان قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل متحد که به عنوان علامت برای دخالت در روندهای سیاسی داخلی تفسیر شوند، مخالفت ورزید. بسیارامیدوارم آمریکا ودیگرکشورها این تجربه غم انگیز را در نظر گرفته و برای استفاده ازسناریوی قهری در سوریه بدون اجازه شورای امنیت سازمان ملل متحد تلاش نکنند.  اصلا به هیچ وجه نمی توانم درک کنم که "خارش ستیزه جویانه" از کجا ناشی شده است .»
تعبیر "خارش ستیزه جویانه" ادبیات عامیانه سیاسی است که پوتین برای کنایه زدن به تحریکات نظامی آمریکا و غرب در خاورمیانه بکار می برد . اما او خود را به تجاهل می زند تا مجبور نباشد مقاله را به یک متن شعاری ضد آمریکایی تبدیل کند . وگرنه کیست که نداند  منشاء ستیزه گری نظامی آمریکا برتری طلبی و سلطه جویی بر منابع نفتتی منطقه راهبردی خاورمیانه است .
پوتین در باره توجیه وتوی قطعنامه مداخله نظامی در سوریه می نویسد :
« چرا برای تدوین راهکار جمعی سنجیده و متوازن صبر وتحمل نشان داده نمی شود؟مخصوصا که دررابطه با پیش نویس "قطعنامه در خصوص سوریه" چنین راهکاری عملا ظاهر شده بود. کافی بود از اپوزیسیون مسلح همان چیزی تقاضا می شد که از دولت سوریه تقاضا می شود  و از جمله از مخالفان نیز خواسته می شد گروه های مسلح خود ازشهرها خارج سازند. خودداری ازاین کار وقیحانه بود. اگر ما   می خواهیم  خطر را از شهروندان غیر نظامی دور کنیم که هدف درجه اول برای روسیه است، باید تمام شرکت کنندگان دررویارویی مسلحانه را بر سرعقل آورد.»
در قطعنامه تاریخی پیشنهادی  غرب به شورای امنیت،  روسیه درخواست داشت همانگونه که ارسال تجهیزات نظامی برای دولت سوریه منع شده است برای مخالفان اسد نیز منع شود تا با ایجاد محدودیت در دو طرف ، اولا مانع از ایجاد جنگ داخلی شوند و ثانیا به ایجاد انگیزه برای حل وفصل مشکل از طریق سیاسی کمک کنند. گذشت زمان هم نشان داد غرب با کمک لجستیکی ترکیه و مالی عربستان و قطر وضعیت جنگ داخلی را در سوریه به نام دفاع از حقوق بشر و دموکراسی بوجود آوردند .
14- مخالفت با برقراری دموکراسی از طریق مداخله نظامی در سایر کشورها
پوتین در ادامه مقاله خود ضمن مخالفت با دموکراسی وارداتی می نویسد:
« درمجموع  رویدادهای فعلی درجهان عرب بسیارعبرت آموزاست. این رویدادها نشان می دهند که پیاده کردن  دموکراسی با کمک روش های قهری می تواند نتایج مطلقا عکسی را ببارآورد و اغلب ببارمی آورد. چنان نیروهایی ازجمله تندروهای دینی اززیرزمین بیرون می آیند که تلاش می ورزند سمت گیری رشد کشورها و ماهیت عرفی و سکولار مدیریت آنها را تغییر دهند.»
15- مناسبات با کشورهای اسلامی و عربی
پوتین می داند برای آنکه بتواند تعامل سازنده ای با کشورهای اسلامی داشته باشد نباید از حضور بیش از سی میلیون مسلمان درروسیه غافل باشد . ازنگاه پوتین روسیه با تقویت آنچه که اسلام میانه رو می خواند آمادگی پیدا می کند تا بتواند مناسبات خود را با کشورهای اسلامی توسعه دهد. وی در این باره می نویسد:
« ما درروسیه همواره تماس های خوبی با نمایندگان میانه روی اسلام داشته ایم که جهان بینی آنها به سنتهای مسلمانان روسیه نزدیک است. ما آماده هستیم  به این تماس ها درشرایط فعلی ادامه دهیم. ما درتحرک بخشیدن به روابط سیاسی و تجاری ـ اقتصادی با تمام کشورهای  عربی ازجمله کشورهایی ذینفع هستیم که دوره تکان های داخلی راازسرگذرانده اند.علاوه براین من برای حفظ کامل مواضع پیشتازروسیه درخاورنزدیک که همواره درآنجا دوستان زیادی داشته ایم، پیش درآمدهای واقعی مشاهده می کنم.»
16- درگیری های اعراب و اسرائیل
روشن است که توسعه مناسبات با کشورهای عربی و اسلامی بدون حل وفصل مشکل فلسطینی ها در عمل با چالش های جدی روبرو است . روسیه که از یک طرف به دلیل نفوذ لابی اسرائیلی در مسکو نمی تواند به منافع اسرائیل بی توجه باشد در همان حال می کوشد در برابر سیاست های یکجانبه آمریکا در حمایت مطلق از تل آویو در برخورد با فلسطینی ها جانب احتیاط را نگه دارد . روسیه در همان حالی که در گروه چهار جانبه خاورمیانه منفعل است اما می کوشد با توسعه همکاریب با گروه های فلسطینی و حمایت از حقوق انها بصورت نسبی هم به بهبود مناسبات خود با کشورهای عربی طرفدار فلسطین کمک کند و هم توجه کشورهایی نظیر ایران را به سیاست همکاری بیشتر جلب نماید . پوتین در این باره بر ادامه تحرکات دیپلوماتیک تاکید دارد بدون انکه ابتکار جدیدی را مطرح سازد او می نویسد:
« دررابطه با درگیری اعراب و اسراییل تا به حال چنان"راهکارسحر آمیز" اختراع نشده که با آن بتوان بالاخره این درگیری را حل وفصل کرد اما به هیچ وجه نباید دست روی دست گذاشت. دیپلماسی روسیه با درنظرداشت مناسبات نزدیک ما با مقامات اسراییل وفلسطین به مساعدت فعال به ازسرگیری روند صلح درسطح دوجانبه ودرسطح گروه "چهارجانبه"خاورنزدیک ادامه داده وگام های خود را با اتحادیه عرب هماهنگ می سازد» 
ادامه دارد
کد خبر 272556

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =