شاید برای همه ما اتفاق افتاده باشد که گاهی از موارد در مقابل فرد یا افرادی خجالت بکشیم و همین کمرویی در پارهای از موارد باعث بروز مشکلات مختلف برای ما میشود.
خجالت باعث میشود بسیاری از آسیب ها و جرایم اتفاق بیفتد به عنوان مثال در مواردی که فرد توانایی رد تعارف دیگران را نداشته باشد، آبمیوه آلوده را بخورد و بیهوش شود یا در مورد نوجوانان و جوانان این ناهنجاری بیشتر موجب مشکلات رفتاری میشود و کمرویی در مقابل تعارف سیگار یا مواد مخدر به استفاده از آنها منجر شود. به طور کلی می توان گفت خجالت کشیدن از مسخره شدن پایه گرایش به آسیبهای رفتاری و اجتماعی است.
در خجالت، همواره فرد ناتوان از کنار آمدن با زندگی فردی، اجتماعی، خانوادگی و حرفهای است. در واقع یک فرد خجالتی از تطبیق خود با شرایط و وضعیتی که به نظرش خطرناک میآید عاجز میشود. شخص کمرو در حضور جمع و در محافل جدید وحشتزده است به این دلیل که میترسد مورد قضاوت یا تمسخر قرار گیرد.
درمورد علت خجالت باید گفت از نگاه رفتارشناسی عواملی مثل احساس حقارت، یعنی تنبیه و توهین و تحقیر در دوران کودکی، ضعف خودآگاهی، خود را ناچیز شمردن در مقایسه با دیگران، وحشت و عدم توانایی در تطبیق با محیط و ضعف مهارت برقراری روابط اجتماعی اصلیترین علل کمرویی است.
اغلب پرسیده میشود که آیا اصولا خجالت و کمرویی قابل درمان است؟ در جواب باید گفت بله، مطمئنا قابل درمان است اما زمانی که به ریشه و منبع اصلی آن پی برده شود و از ریشه این ناهنجاری مورد روانکاوی و بهبود قرار گیرد.
نشانههای خجالت کدامند؟ عرق کردن شدید، خشک شدن بزاق دهان، لرزش دست و پا، عرق کردن کف دست، سرخ شدن یا رنگ پریدگی صورت، تمایل به گوشهگیری، دلتنگی و خشم از خود و نفرت از خجالت، صحبت کردن سریعتر از معمول و بیان کلمات خارج از کنترل، تفکر منفی و احساس حقارت، ضعف عزت نفس و اعتماد به نفس مثل عدم توانایی در پاسخ به یک تعارف، احساس مبهم و گنگ در رابطه با گناهکار بودن نسبت به چیزی، ترس دائم از مسخره شدن توسط دیگران، وحشت از مخالفت با نظرات دیگران یا بیان نقطه نظر و منطق خود.
آثار اصلی خجالت کدامند؟ کمرویی و خجالت دارای آثار جسمی و روانی است. آثار جسمی آن عبارتند از این که ترس باعث گرفتگی در گلو و احساس تهی بودن شکم میشود. دشواری در گفتار و حرف زدن به صورتی که یک نوع انقباض در قفسه سینه ایجاد میشود که در نتیجه آن فرد هنگام سخن گفتن صدایش شنیده نمیشود یا بریده بریده و لرزان حرف میزند. تارهای صوتی سخت و کشیده میشوند، صدا عوض میشود و حرف زدن با لکنت و بعضا نامفهوم میشود. شخص خجالتی دچار انقباضات عضلانی شده و فکر میکند همه به او نگاه میکنند و به حرکات او توجه دارند. در نتیجه پاهایش سفت و سخت میشود و ممکن است به وسایل برخورد کرده و باعث واژگون شدن آنها شود. احساس ضعف مفرط و خستگی که ناشی از این انقباض عضلانی است موجب کسالت روحی و جسمی میشود. فرد خجالتی هشیاریاش کم شده و ادراک حسی او کاهش مییابد و موقع حرف زدن فقط به یک نقطه یا یک فرد نگاه میکند و به خاطر توجه بیش از حد به دیگران ممکن است حرف خود را فراموش کند. اختلالات عروقی باعث سرخ شدن یا زردی صورت شده که علت آن انبساط یا انقباض رگهای خونی است. ترشح بزاق متوقف شده و اختلالات ترشحی باعث خشک شدن شدید لبها و زبان میشود.
اما آثار روانی خجالت چه مواردی هستند؟ یک فرد خجالتی همیشه دلهره دارد و میترسد توسط دیگران دست کم گرفته شود. این احساس غلط همواره او را مثل یک پرنده در قفس نگه میدارد. اگر از یک فرد خجالتی اما باهوش سوالی شود، اغلب ساکت میماند مثل این که مبهوت شده چرا که مغزش در آن لحظه درست کار نمیکند، میخواهد حرف بزند اما نمیتواند، بنابراین در پشت تعارفات بیش از حد خود را مخفی میکند تا مجبور به مبارزه نشود.
روشهای مقابله با خجالت: اکثر افرادی که برای مشاوره به اینجانب یا همکاران دیگر مراجعه میکنند درباره خجالت فرزندان یا اعضای خانواده خود حرف زده و درخواست راهکار میکنند. یعنی فرد آنقدر احساس خجالت میکند که کمرویی به او اجازه آمدن به نزد مشاور را هم نمیدهد.
این فرد چگونه میتواند خود را درمان کند؟ در اینجا روشهایی را که در عرض 30 سال جمعآوری کردهام عرض میکنم. اول از همه آن که برای مقابله با خجالت، باید باورها و عقاید غلط خود را اصلاح کنیم. تفکیک آنچه حقیقتا هستیم از آنچه تصور میکنیم یعنی نقش خودآگاهی واقعی و دوری جستن از نقش خیالی و در این مورد صادق بودن با خود و شناخت واقعی نقاط قوت و ضعفها. بیشتر به حال توجه کنیم، گذشته را فراموش کنیم چون دیگر کاری درباره آن نمیتوان کرد. واقع بین باشیم و از زندگی در دنیای فرضی و خیالی دست برداریم. سعی کنیم از گوشه گیری و انزوا دوری کنیم و به بهانههای مختلف از محافل خانوادگی، مهمانیها یا جمع دوستانه فرار نکنیم. با موقعیتهای جدید سریعا سازگاری پیدا کنیم و باور کنیم افرادی که آنها را ملاقات کردهایم خیلی قویتر از ما نیستند و شاید در بین آنها کسانی باشند که سواد و توانایی فکری و تجربیشان خیلی از ما کمتر باشد. سعی کنیم احساسات و عواطف خود را از طریق استراحت، ورزش و مطالعه کنترل کنیم. قبل از بیان یک مطلب درمورد آن فکر کنیم آن هم نه چندساعت بلکه از این به بعد تلاش کنیم تفکر رایانهای داشته باشیم. تلاش کنیم ارتباط چهره به چهره داشته باشیم. در مقابل تمایل به تفکر منفی مقاومت کنیم و از نظر رفتاری سیستم تفکر جایگزین داشته باشیم. به جای منفی بافی و بزرگنمایی نقاط ضعف به نقاط مثبت خود توجه کنیم. سعی کنیم با آرامش و خونسردی شرایطی را که قبلا برای ما غیرقابل تحمل بوده کنترل کنیم. سکوت کامل، سر به زیر انداختن، به نقاط مختلف خیره شدن، با انگشتان بازی کردن، پشت گردن را خاراندن از نکاتی است که باعث جلب توجه دیگران به ضعف ما میشود. به جستجوی دوستان صمیمی که رفتار تحکمآمیز نداشته و هیچوقت از کمرویی شما حرف نمیزنند بپردازید یعنی در مقابل کسانی که ما را مسخره می کنند محکم ایستاده و خود را به آنها بقبولانیم. احساس مسوولیت کنیم، به آینده نگاه کنیم و از فرصتها به بهترین صورت استفاده کنیم. خوشبین باشیم، مثبت بیندیشیم، به جای گفتن خسته شدم، بگوییم به استراحت نیاز دارم. سعی کنیم کار و وظیفه خود را با لذت انجام دهیم. حالا که قرار است در سر کلاس نشسته یا در محل کار حاضر باشیم چرا این فرصت را تبدیل به زمانی شاد و پرلذت نکنیم؟ از مهارتهای اجتماعی خود در برقراری روابط و بهبود کیفی رفتار استفاده کنیم و با رفتارشناسان، مشاوران و روانشناسان ارتباط برقرار کرده و از آنها برای حل اینگونه مشکلات کمک بگیریم.
*آسیب شناس و رفتارشناس اجتماعی
45234
نظر شما