زهرا خدایی
رابطۀ آنکارا- بغداد مدتی است متعاقب تحولات منطقه رو به سردی گرائیده و مقامات دو کشور هر از گاهی با لفاظیهای تند، رویکرد طرف مقابل را زیر سوال میبرد. چندی پیش مالکی، ترکیه را به تشدید منازعات قومی در عراق متهم کرده بود و چند روز داوود اوغلو، وزیر خارجۀ ترکیه نیز اعلام کرده بود که"مالکی در حدی نیست که بتواند در خصوص نقش ترکیه در منطقه به اظهار نظر بپردازد". ترکیه که رویکرد متفاوتی را از آغاز تحولات سوریه در پیش گرفته، تلاش میکند با وارد کردن کردهای اقلیم کردستان در بازیهای منطقهای، موجودیت دولت مرکزی عراق را زیر سوال برده و با نادیده گرفتن بغداد، بر بحرانهای منطقهای فائق آید. تقابل و تضاد میان قدرتهای منطقهای به عنوان یکی از تبعات بحران سوریه، شکل جدیدی به سیاست و رویکرد دولتها داده و مشخص نیست تا پایان جنگ داخلی در سوریه، چنین رویکردی چه هزینههایی را در کوتاه مدت برای همسایگان این کشور به همراه داشته باشد. خبرآنلاین در گفتگویی با علیرضا آیتی، کارشناس ارشد مسائل خاورمیانه، رابطه آنکارا- بغداد و زمینههای تشدید تنش میان دو کشور را مورد بررسی قرار داده است. آیتی معتقد است تنشهای فعلی در عراق که پشت آن برخی کشورهای منطقه و رژیم صهیونیستی قرار دارند، در تلاشند تا از رویکرد مقاومتی مالکی انتقام بگیرند.
زمینههای تشدید تنش میان آنکارا-بغداد چیست؟
زمینههای اختلاف نظر میان ترکیه و عراق در طی ماههای اخیر متأثر از 3 پارامتر است: تحولات سوریه، فشار غرب بر ترکیه در قبال تحولات منطقه و در نهایت تحولات داخلی عراق. همانطور که مستحضرید مالکی از زمانی که در عراق روی کار آمده، با تعامل با همۀ گروههای مخالف و موافق، سیاست معتدلی را در پیش گرفته و تلاش داشته به رغم فشارهای موجود از سوی برخی طرفها، توازن معقولی را میان درخواستهای اکراد در عراق و اهل تسنن و شیعیان ایجاد کند.
از سویی متعاقب اتخاذ سیاستهایی که مالکی در قبال سوریه و مردم این کشور گرفت، شاهد بودیم که برخی از کشورها از جمله ترکیه که سیاست تهاجمی در قبال سوریه گرفته بود، شروع به انتقاد از مالکی کردند و سیاست نخست وزیر عراق را برنتابیدند و شروع به افزایش فشارها کردند تا بغداد را مجبور به تغییر رویکرد کنند.
از طرفی، تنش و اختلاف نظرها میان ترکیه و عراق به ویژه دولت مالکی به خاطر فشارهایی است که غرب روی ترکیه میآورد و درخواستهایی است که باعث میشود که به طور خواسته یا ناخواسته ترکها در برخی ابعاد داخلی عراق وارد شوند.
تحولات داخلی عراق بخش دیگری از موضوع و چالش ها می باشد. برخوردی که مالکی نسبت به برخی گروهها و احزاب گرفته و سیاست آنها را در قبال انجام وظایفشان مورد انتقاد قرار داده، نیز زمینهساز بحران در این کشور شده است. ماجرای دستگیری طارق الهاشمی و یا محافظان رافع العیساوی و پروندههای آنها پیرامون حمایت از تروریسم نیز بر اختلافات دامن زد. فرار طارق الهاشمی به ترکیه و پناهنده شدن وی در این کشور و متعاقبا موضع گیری های منفی و مداخله آمیز ترکیه در عراق در این پرونده بر زمینههای اختلاف میان دو کشور افزود.
ترکیه قرار است با وساطت کردهای اقلیم کردستان تا پایان ماه مارس کردهای اقدام به عقب نشینی کردهای پ.ک.ک به شمال عراق کند. دیپلماسی مستقل کردها و تصمیم ترکیه در تحقق این هدف تا چه میزان میتواند روابط دو کشور را تنشزا کند. تأثیرات منطقهای این اقدام چه خواهد بود؟
در موضوع اکراد مالکی تلاش میکند خط اعتدال و توازن را در جامعۀ عراق پیگیری کند. اکراد از قدیم به دنبال ارتقاء منافع و مصالح خود در شمال عراق بودهاند. مالکی به عنوان نخست وزیر ملی باید بتواند مصالح ملت، احزاب و گروههای دیگر در عراق را با درخواستهای و سهمخواهی اکراد متوازن کند. به نظر میرسد اکراد ذاتا و در برخی مقاطع به خاطر مشورتهایی که با برخی از طرفهای منطقهای و فرامطنقهای دارند در برخی موارد سهمخواهی بیش از حدی را(در حوزۀ بودجه، نفت و مسائل کرکوک) از مالکی خواستهاند. نخست وزیر تاکنون سعی کرده به این خواستهها در حد معقول پاسخ دهد. اما مالکی و مجلس ملی عراق معتقدند که برخی از خواستههای اکراد خارج از مصالح و منافع ملی عراق بوده است. در این چارچوب اکراد نیز برای رسیدن به هدف خود و برای فشار بر مالکی، برخی ارتباطات خارجی خود را فعال کنند و از این مسئله از مالکی امتیاز بگیرند.
روابط ترکیه با اکراد نیز وارد مراحل جدیدی شده است. ترکیه با استفاده از ظرفیت کردهای اقلیم کردستان درصدد مقابله با بحران کردهای پ.ک.ک، سرایت بحران کردهای سوریه به این کشور و همچنین فشار بر دولت مالکی و مواضع او در قبال بحران سوریه است.
با توجه به تشدید تنشها در بعد داخلی که منجر به تضعیف موقعیت نخست وزیر شده است، مالکی چگونه خواهد توانست در بحرانهای داخلی و متعاقباً منطقهای نقش قویتری ایفا کند؟
من معتقد نیستم که موقعیت مالکی در عراق تضعیف شده است. بخش کوچکی از اهل تسنن در بخش کوچکی از مناطق سنی نشین به واسطه تحریکات خارجی، اعتراضاتی را صورت داده اند. در حالیکه غالب اهل تسنن و بیش از 80 درصد در این تظاهراتها مشارکتی ندارند. چرا که خواهان آن نیستند که کشورشان به واسطه دخالتها و تزریق پول و سلاح بعثیها، القاعده و برخی از کشورهای منطقهای و فرامنطقهای به کشوری بحرانی تبدیل شود. آنها تجربه عراق دوران اشغال و افغانستان و دخالت های خارجی کنونی در سوریه را دارند و می ترسند که وارد گردابی از چالش ها شوند. مردم عراق دوران سختی را پشت سر نهادهاند و می خواهند آرامش و ثبات در کشور برقرار باشد.
از سویی هم دیده میشود که در اعتراضات اخیر، بتدریج سیاسیون عقب گرد می کنند ولی متاسفانه برخی از عناصر مذهبی در این میان تلاش میکنند از مسئله مذهب استفاده کرده و برخی از مناطق عراق را متشنج کنند.
من تصور میکنم که مالکی با درایت در حال مدیریت چالش های داخلی و برخورد با طرفهای منطقه ای است. هم اینک همه گروهها با توزیع نقشهای ملی در حال رایزنی و حل مشکلات هستند و آنهائی هم که به درخواست طرفهای منطقهای و فرامنطقهای به خیابانهای بغداد میآیند تاکنون به اهداف خود نرسیدهاند. طرفهای منطقه ای از جمله ترکیه و اردن می دانند ثبات و امنیت عراق به نفع همۀ آنهاست(با توجه به پتانسیلهای اقتصادی و سرمایه گذاری که در عراق وجود دارد)
یک نکته مهم منطقه ای هم نباید نادیده انگاشته شود. بخشی از بحران فعلی عراق را باید در بحران سوریه جستجو کرد. وقتی طرفهای منطقهای و فرامنطقه نتوانستند رویکرد دولت عراق را نسبت به بحران سوریه تغییر دهند، برای انتقام از پیوستن مالکی به محور مقاومت ضد صهیونیستی، بحران را به داخل عراق سر ریز کردند و ناامنیها به سمت عراق کشیده شد.
ضمن اینکه مردم عراق، القاعده و بعثیها را به خوبی میشناسند. از همین رو بود زمانی که عزة الدوری، یکی از سران بعثی عراق در حین تظاهراتهای مردمی پیام و بیانیه داد، شاهد بودیم که بخشی از سنی ها کنار کشیدند و در واقع اظهارات مالکی ثابت شد. مالکی از همان ابتدا میگفت که این تظاهرات از سوی القاعده و بعثیها هدایت میشود.
5252
نظر شما