سحر عصرآزاد

جشنواره سی و یکم هم به پایان رسید و با اینکه یک روز هم کمتر از جشنواره‌ سال‌های قبل بود به شکلی غریب خسته‌کننده بود که البته ربطی به کیفیت پایین بخش عمده‌ای از فیلم‌های حاضر نداشت بلکه به مواردی مثل عادت نداشتن ما به دیجیتال و ... برمی‌گردد! هرچه باشد افتخار جشنواره امسال حضور نداشتن فیلم‌های روشنفکری و خیانتی و تماشای یک جشنواره استاندارد دیجیتالی با فیلم‌های استاندارد بود!
 
روز پایانی جشنواره با نمایش فیلمی دور از انتظار از مجتبی راعی گذشت. هرچند «ترنج» نتوانست یادآور فیلم‌های خوب کارنامه این فیلمساز باشد اما حرف‌های او در نشست مطبوعاتی پاسخگوی بسیاری از علامت‌های سوال درباره وضعیت حال حاضر این سینما و سینماگران به حاشیه رفته، بود.
 
انیمیشن شعاری «9:20 در بوشهر» نیز با همان تفکر حاکم بر آنونس جشنواره‌ای وزارت اطلاعات، نگاه ابتدایی و سیاه و سفید سازندگان را متوجه یک داستان غیر واقعی در ارتباط با نیروگاه هسته‌ای بوشهر با حضور تخیلی خبرنگار شبکه بی.بی.سی فارسی در ایران کرده بود که تابع همان نگاه دهه شصتی بود.
 
اینکه همه طاغوتیان و ضد انقلاب‌ها -که امروز رسانه‌های بیگانه جای آنها را گرفته‌اند-، یا بی‌جهت فحش می‌دهند و بددهنی می‌کنند یا ظاهری دارند که از یک کیلومتری معلوم است آدم بَده هستند. اما در این قصه که به واسطه الگوی مستعمل آن همه برگ‌ها از ابتدا رو است، فقط یک دختربچه است که می‌تواند خوبها و بدها را از نگاه کردن به چشم‌هایشان تشخیص دهد و فرمانده خوب عملیات را از وجود آنها آگاه کند!
 
«زیباتر از زندگی» انسیه شاه‌حسینی هم حرفی برای گفتن نداشت هرچند هنوز هزاران قصه ناگفته از دفاع مقدس و آدم‌های نادیده درگیر این حماسه وجود دارد. دیگر نمی‌توان یک فرمانده عملیات جنگی را برای متفاوت شدن با قهرمانان این‌چنینی صاحب یک روح لطیف و حساس و شاعرمسلک کرد که در لحظه بحران بیشتر دلش نگران راه طولانی است که نسیم برای وزیدن به صورتش طی کرده تا بحران پیش رو!
 
اندیشیدن به مولفه‌های انسانی برای زمینی و ملموس کردن قهرمانان جنگ ایده شریف و قابل احترامی است که برای باورپذیر شدن از نگاه مخاطب امروز نیاز به ظرافت‌هایی در پرداخت دارد که متأسفانه فیلم واجد آن نیست و نمی‌تواند لزوم و اهمیت روایت چنین قصه‌ای را در این مقطع برجسته کند.
 
«هیس، دخترها فریاد نمی‌زنند» پوران درخشنده هم به عنوان حسن ختام این جشنواره استاندارد به نمایش درآمد آنهم با کمی جرح و تعدیل در فینال قصه تا به قصاص پایانی قطعیت ندهد و امید برای نجات قهرمان وجود داشته باشد تا روح امید و خوش‌بینی به جامعه‌ای بدهد که مخاطبان رسانه ای حاضر در سالن 1700 نفری برج میلاد اشلی کوچک از این جامعه بودند.
 
جامعه کوچکی که با وجود محق بودن در این 10 روز نتوانست حق خود را بستاند و با در دست داشتن کارت مجبور به تماشای فیلم‌ها از روی پله‌ها بود! جامعه‌ای که جمعی کوچک از آن به نشانه اعتراض به تضییع این حق و غیر فرهنگی بودن جو و شرایط سالن، این فیلم ملتهب را از روی سن به تماشا نشستند تا به دیگرانی که پشت سر آنها نگاهشان به پرده سفید با مزاحمت سایه‌های لرزان نشسته در مقابل آن بود، یادآوری کنند (از ماست که برماست)!
 
اتفاقات نمادین روز پایانی جشنواره به همینجا ختم نشد و اعلام نامزدهای بخش مسابقه سینمای ایران آنهم در ساعت‌های پایانی شب (و دیرهنگام‌تر از هر سال) بی‌اختیار ذهن را به سمت بحث و جدل‌های احتمالی برای برجسته شدن چند فیلم از پیش‌ تعیین‌شده می‌برد.
 
نامزدهای اصلح هیئت داوران یا کاندیداهایی که باید اصلح دیده شوند خود گویای همه چیز هستند. اما غایبان نیز با عدم حضورشان سلامت این فهرست را زیر سوال بردند. نامزدهایی مثل طناز طباطبایی برای بازی در «هیس، دخترها فریاد نمی‌زنند» و شهاب حسینی برای «حوض نقاشی».
 
حضور نداشتن فیلم‌های «حوض نقاشی» -که تا این لحظه به عنوان بهترین فیلم از نگاه مخاطبان جشنواره انتخاب شده- و «خسته نباشید» در رشته‌هایی که لایق نامزد شدن به عنوان برترین‌های جشنواره استاندارد امسال را داشتند در کنار حضور فیلمی مثل «گناهکاران» که حرفی برای گفتن ندارد –و این ربطی به احترامی که برای یک عمر بازیگری فرامرز قریبیان قائل هستیم، ندارد- و برگ سوال‌برانگیز این فهرست که حضور «استرداد» با نامزدی در 14 رشته است، به نوعی وجاهت این فهرست را زیر سوال می‌برند.
 

بالاخره اینکه دغدغه‌مندی نگارنده نسبت به فیلمنامه‌های جشنواره استاندارد امسال هم در برخورد با نامزدهای این فهرست به سردی گرایید. جایی که فیلمنامه «استرداد» و «گناهکاران» با «دربند» و «دهلیز» و «قاعده تصادف» در رقابت باشند و جسارت فیلمنامه‌هایی مثل «حوض نقاشی»، «هیس، دخترها فریاد نمی‌زنند»، «خسته نباشید» نادیده گرفته می‌شود دیگر جای بحث و گله‌مندی نیست... این دو خط موازی هیچ‌وقت به هم نمی‌رسند و انگار بهتر است که به هم نرسند!

کد خبر 276147

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
7 + 2 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 4
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بدون نام IR ۱۴:۳۳ - ۱۳۹۱/۱۱/۲۲
    4 1
    وقتی سینما یا هر نهاد دیگری توسط افرادی غیر سینمایی، و بیشتر با دیدگاه سیاسی کنترل شود و نه تخصصی، حتی بسته شدن خانه سینما عجیب نیست.
  • بدون نام US ۱۵:۰۸ - ۱۳۹۱/۱۱/۲۲
    3 1
    عالی
  • شیش IR ۲۲:۲۵ - ۱۳۹۱/۱۱/۲۲
    2 3
    متاسفانه جشنواره کاملا سفارشی بود.حوض نقاشی و هیس دخترها فریاد نمیزنن بهترین های این جشنواره بودن.بقیه فیلم ها نظیر استرداد بی گناهان و امثالش همگی سفارشی بودن !
  • ناشناس IR ۱۳:۴۵ - ۱۳۹۱/۱۱/۲۳
    1 0
    فیلمهای "هیس...دخترها فریاد نمیزنن" و "حوض نقاشی" عالی بودن ولی انصافا "استرداد" فراتر از سطح سینمای ایران بود.