مذاکرات ایران و گروه 1+5 در آلماتی قزاقستان اگر هیچ دستاوردی هم نداشت (که داشت) باز هم حلقهای مهم در زنجیره مذاکرات ناتمام ایران با این گروه و قابل دفاع بود. تلاش رسانههای غربی و بعضاً داخلی برای بینتیجه جلوه دادن هر دور از مذاکرات، فضایی ایجاد کرده که کمتر کسی حاضر است در دفاع از درستی اصل و نفس مذاکره نگاشته و بگوید. واقع آن است که مذاکرات پیشین هیچگاه بینتیجه نبوده بلکه ناتمام بوده و با وجود اختلافات، مذاکرات در مسیر تکامل و نزدیک شدن دیدگاهها قرار دارد.
اگر گزینه غرب اعمال فشار و مذاکره توأمان است، جمهوری اسلامی ایران نیز با هوشیاری گزینه مقاومت و مذاکره را پیش گرفته و در هر دو حوزه به توفیقات قابل توجه دست یافته است. بلند نشدن ایران از سر میز مذاکره و بلکه برعکس استقبال از آن، تاکنون دستاوردهای سترگی داشته که علیرغم ظالمانه بودن رفتار غرب، قابل کتمان نیستند. مذاکره و همکاری ایران تاکنون با 1+5 و آژانس اتمی صورت گرفته که همراه با سیاست مقاومت، دستاوردهایی به ارمغان آورده است از جمله: افزایش اجماع داخلی بر سر موضوع هستهای و اعمال حقوق قانونی کشور، همچنین افزایش اجماع جهانی خصوصاً در میان کشورهای جنبش عدم تعهد بر سر مواضع ایران، چون کشورمان نشان داده که در چارچوب قواعد بینالمللی و منطق از حقوق خود صیانت و آن را اعمال میکند.
برخی از مهمترین اتهامات به ایران نیز در پرتو سیاست مذاکره و همکاری خصوصاً با آژانس رفع شده است، مانند این که همه موارد فنی حل و فصل شده و دیگر هیچ کس نگران مواردی چون آلودگیهای اورانیومی با درصد بالا در ایران نیست و آژانس راستی آزمایی و اذعان کرده که منشأ آلودگیها خارجی بوده است. این دستاوردها بر سر میز مذاکرات سیاسی نیز قرار گرفته به طوری که کشورهای غربی نیز در مذاکرات دیگر بسیاری از موارد فنی را حل و فصل شده میبینند، البته برای عقب نماندن از قافله و دست پیش گرفتن یک سری مطالعات ادعایی مطرح کردهاند که خود نیز میدانند با همکاری، گفت و گو و تعامل ایران و آژانس بالاخره آنها نیز مهر باطل شد خواهند خورد، از این رو بیشتر فشار خود را روی کفه سیاسی موضوع گذاشتهاند که پاسخی جز مقامت، پیشرفتهای فنی هستهای ایران و البته لبخند و آمادگی برای مذاکره دریافت نکردهاند.
پرواضح است اگر ایران رفتاری غیر از این داشت و مثلاً از معاهده، N.P.T خارج شده یا از مذاکره گریزان بود، غربیها در اجماع سازی جهانی علیه ایران و اعمال سیاستهای خویش راحتتر بودند، اما حال در همین مذاکراتی که از منظری ته کیسه آن سوراخ است و سرکاری تلقی میشود (که این منظر هم ادله خود را دارد) این غربیها هستند که مجبورند از شعارها و ژستهای خود هر روز بیشتر از قبل فاصله بگیرند، آنها یک روز توقف کامل غنیسازی را شرط مذاکره با ایران معرفی میکردند ولی بعد به مذاکره بدون پیش شرط وارد شدند، بعد هم با پذیرش تلویحی حق ایران برای غنیسازی اورانیوم، امروز بر سر غنیسازی با غنای 20 درصد چانهزنی میکنند، آن هم در حالی که ایران همواره اعلام داشته حق قانونی خود در غنیسازی 20 درصد را پس از این که غربیها اورانیوم 20 درصد مورد نیازش را تأمین نکردند، تنها به اندازه نیاز برای تولید رادیو دارو اعمال خواهد کرد و نیاز بیشتر کشور به غنیسازی در درصدهای پایینتر است.
در آلماتی قزاقستان و پیش از آن در مسکو مذاکره کنندگان جمهوری اسلامی راهی پیش پای طرف غربی گذاشتند و آن این که در مورد غنیسازی 20 درصد مورد نیاز، ایران حاضر به همکاری با غرب است. مهمترین دستاورد مذاکرات در آلماتی را میتوان این مهم برشمرد که گروه 1+5 به گونهای سخن گفته که پیشنهاد آنها پاسخی به پیشنهاد ایران به گونهای است که قابل بازآرایی در قالب پیشنهاد ایران است، از اینجا به بعد علیالقاعده دیگر صحبت از توقف یا تعلیق غنیسازی چه 5 درصدی و یا 20 درصدی محلی از اعراب ندارد، چون ایران برای کمک به غرب و نجات مذاکرات فرمول همکاری و تعامل را به آنها رسانده است و غرب در حال کسب آمادگی برای بهره از این راه کمکی به نظر میآید. قرار است این مهم در مذاکرات کارشناسی استانبول و مذاکرات هیأت های عالی در فروردین ماه و دوباره در آلماتی به عینیت نزدیکتر شود.
مذاکره کنندگان ایرانی و رأس آنها سعید جلیلی و علی باقری پس از مذاکرات آلماتی 1 اعلام داشتند که پیشنهاد جدید گروه 1+5 به بعضی دیدگاههای ما نزدیک است، این بدین معناست که طرف غربی 1+5 استعداد درک راه نزدیک شدن به ایران و حل و فصل موضوع به طریق آبرومند را از خلال مذاکراتی طولانی از خود بروز داده است، اما دلیل این که چرا این اتفاق تاکنون کمتر رخ داده یا مجال بروز نیافته و در این مقطع خود را تا حدی نمایان ساخته، یکی به همان استمرار یافتن مذاکرات باز میگردد و در کنار آن عوامل مهم دیگری در کار است که به اجمال میتوان آنها را چنین برشمرد: پیشرفتهای علمی ایران بویژه در بخش هستهای و فضایی، برگزاری اجلاس جنبش عدم تعهد در تهران و ریاست ایران بر آن و عاملی که اهمیت بالاتر هم دارد، ایستادگی مردم است که با تحمل فشارها اجماع خود در مناقشه اتمی را هر چه بیشتر مستحکم ساختند. مجموع این عوامل در طول ماههای اخیر باعث شده تا طرف غربی با رویکردی نزدیک به رویکرد ایران در آلماتی حاضر شود و این تازه آغاز راه برای آنها در مسیر مذاکره منتج به همکاری و تعامل است. برای به نتیجه رسیدن مذاکرات شرط اول دفاع از تداوم آن است و بعد بروز و درک بیشتر این استعداد از طرف غربی گروه 1+5 که فرمول ایران برای همکاری و تعامل در زمینهای مانند غنیسازی 20 درصد بهترین فرصت برای آنهاست تا به راه حلی مرضیالطرفین دست یابند، راه حلی که در آن برای اعمال حق ایران در غنی سازی 20 درصد به اندازه مورد نیاز یا تأمین این نیاز با همکاری و تعامل با طرفهای غربی و کاسته شدن از دامنه تحریمها علیه ایران، تضمین عینی وجود داشته باشد.
با پایان مذاکرات آلماتی 1 و آغاز مذاکرات کارشناسی برای گردهمایی آلماتی 2 در فروردین ماه، طرفین در چنین وضعی یعنی در آستانه قدم گذاشتن به مرحله و فصل نوینی در مذاکرات قرار گرفتهاند. از این رو فضای مذاکره بیش از پیش نیاز به دفاع دارد، هر چند شاید خروجی تمام و کمال و مطلوب مذاکره به سادگی و در کوتاهمدت نیز حاصل نیاید. با این رویکرد به استقبال مذاکرات آلماتی 2 می رویم تا ببینیم آنچه از مذاکره حاصل میآید چقدر به افکار عمومی و رسانهها مجال تبیین و دفاع بیشتر خواهد داد.
/2727
جلال برزگر
کد خبر 280394
نظر شما