زهرا خدایی
با آزاد شدن شماری از زندانیان ترک در بندِ کردهای پ.ک.ک به ظاهر روند مصالحۀ آنکارا با کردها وارد فاز اجرایی شده است. با گذشت بیش از یک قرن مبارزه مسلحانه، به رغم همۀ بدبینیهای موجود منابع رسمی خبر از عقبنشینی مبارزان مسلح کرد از جنوب ترکیه میدهند. احمد داوود اوغلو وزیر خارجۀ ترکیه در آخرین مصاحبۀ خود پیرامون این مسئله میگوید: ترکیه در مرحلهای خطرناک به سر میبرد و به تاخیر انداختن راه حل مساله ترویستها در ترکیه، مشکلات داخلی کشور را افزایش میدهد. اما پرسش اینجاست چه عاملی سبب شده تا طرفین به پای میز مذاکره بنشینند؟ چگونه است که اوجالان، پس از سالها مبارزه مسلحانه، یاران خود را به عقبنشینی فرا میخواند؟
واقعیت اینست که برخی ناظران و کارشناسان مسائل خاورمیانه بر این باورند که ترکیه بازی جدیدی را در منطقه آغاز کرده که تا اندازۀ زیادی متأثر از تحولات منطقه و بالاخص حوادث سوریه است. آنها بر این اعتقادند که ترکیه از بیم تسری بحرانهای منطقه و سرازیر شدن آنها به مرزهای کشورش، تلاش میکند تا با مصالحه با کردهای شمال عراق، از گزند تبعات منفی بحرانهای منطقه در امان بماند. اینکه آنکارا تا چه میزان میتواند این پروژه را اجرایی کند، باید منتظر آینده بود. خبرآنلاین در گفتگویی با قاسم محبعلی، کارشناس جهان عرب، پیامدهای سیاست جدید ترکیه در قبال کردها و تبعات منطقهای آن را مورد بررسی قرار داده است.
چه اتفاقی رخ داده که ترکیه بعد از یک قرن مبارزه با کردها، اجرای توافق را با چنین سرعتی عملی میکند؟
اینکه این تصمیم چطور و چگونه محقق شود، همچنان باید منتظر بود؛ اما در مجموع این مسئله به مولفههای متعددی بستگی دارد:
اولاً ترکیه به خاطر روابطی که با اروپا دارد و قصد دارد به اتحادیه اروپا بپیوندد ناگزیر باید مسائل داخلی خود را در سه زمینه حل و فصل کند:
اول در زمینۀ ساختار سیاسی؛ بدین معنا که باید روند دمکراتیک را در کشور تکمیل کند. حقوق بشر و ساختار اقتصادی از دیگر مسائلی هستند که ترکیه برای پیوستن به اتحادیه باید آنها را اصلاح و یا اجرا کند.
مسئلۀ کردها تقریباً در دو مقولۀ اول میگنجد؛ کردها به عنوان اقلیتی بزرگ در داخل ترکیه از نگاه اتحادیه اروپا و روابطی که با اروپا دارد، باید به ساختار سیاسی ترکیه ورود پیدا کنند و در ساختار سیاسی ترکیه شرکت داشته باشند. همین طور در بُعد رعایت قوانین حقوق بشری اقلیتها مسائلی از جمله داشتن زبان محلی، پوشش، انتخاب دین و ... در مورد کردها باید رعایت شود و این مسئله در ترکیه معضلی بوده است که دهها این کشور را با خود درگیر کرده است.
نکتۀ دوم تحولات منطقه و به خصوص شمال عراق و سوریه است که طبیعتاً موقعیت کردها و علویها را تحت تأثیر قرار میدهد. باید توجه داشت که کردها و علویهای ترکیه تقریباً با هم همپوشانی دارند. بخش بزرگی از کردهای ترکیه از نظر مذهبی علوی هستند. بنابراین تحولات جاری، ترکیه را ناچار میکند که به این مسئله توجه خاص داشته باشد و تا حد ممکن این مسئله را حل و فصل کند تا بتواند هم در تحولات منطقه و عرصۀ داخلی نقش مثبتتری ایفا کند و هم زمینههای پیوستن به اتحادیه اروپا را فراهم کند.
آنکارا بازی چندگانه را با کردهای شمال عراق در پیش گرفته است. در یک جبهه با کردهای شمال عراق روابط محکمی برقرار میکند، اما در جبههای دیگر با کردها مبارزه میکند.
وضعیت ترکیه نسبت به مسائل منطقه وضعیتی پارادوکسیکال است. بدین معنا که ترکیه هم مشکلات داخلی دارد و هم این دغدغه را دارد که روابطش را با کشورهای منطقه توسعه دهد. این مسئله با هم وضعیت متضادی را ایجاد کردهاند. کردهای شمال عراق هم با ایران و هم با دولت مرکزی عراق نزدیکی دارند و از سویی میتوانند در بسیاری از مقاطع به صورت مستقل عمل کنند. اگر همۀ این سه حالت رخ دهد، ترکیه احساس زیان میکند و منافع ملی خود را در خطر میبیند. از این رو راه چهارم برای ترکیه جهت کاهش تهدیدات موجود اینست که به کردهای شمال عراق نزدیک شود تا اگر کردهای عراق به هر سمتی رفتند آثار آن در حوزۀ داخلی ترکیه سرریز پیدا نکند. زمانی که کردها احساس کنند که بیشترین منافع را با ترکها دارند، حمایت خود را از پ.ک.ک کاهش میدهند، نزدیکی خود با دولت مرکزی عراق را نیز تقلیل میدهند و هم روابط خود را با ایران در قالب تعریفشدهای قرار میدهند. کردها نیز همین بازی را دارند و میدانند که برای تداوم باید با همۀ بازیگران منطقهای اعم از ایران، اقوام عراقی، دولت مرکزی عراق، ترکیه، سوریه و حتی اسراییل و اروپا و غرب روابط خوبی داشته باشند تا بتوانند به حیات خود ادامه بدهند. لذا این یک بازی دو طرفه است تا هم کردها و هم ترکیه بتوانند منافع و بازیهای منطقهای را به نفع خود مدیریت کنند.
در این میان چه وضعیتی در انتظار کردهای سوریه است؟
در مورد آیندۀ سوریه چند سناریو وجود دارد که دو گزینه از اهمیت بیشتری برخوردار است:
اول اینکه در سوریه یک دولت وحدت ملی روی کار بیاید که همۀ اقوام، مذاهب و اقلیتهای داخلی را پوشش بدهد که به نظر میرسد این سناریو بیش از همه مدنظر آمریکاییهاست و آنها به دنبال این گزینه هستند تا در دمشق یک دولتی تشکیل شود تا همۀ مسائل داخلی سوریه را پوشش بدهد و وحدت ارضی و ملی سوریه را حفظ کند که البته این گزینه نزدیکی بیشتری با سیاست روسها دارد. اما شاید این گزینه برخلاف نظر کشورهای عربی و حتی اسراییل باشد.
سناریوی دوم تجزیۀ سوریه است بدین معنا که این کشور به سه قسمت سوریۀ کردنشین، سوریۀ سنینشین و سوریۀ علوینشین تقسیم شود. در این حالت وضعیت خاصی پیش خواهد آمد که در آن کردهای سوریه میتوانند با کردهای شمال عراق وحدت پیدا کنند و از این منظر دولت کردی بزرگی تشکیل میشود که خطر بزرگی برای ترکیه خواهد بود.
بنابراین ترکیه در این وضعیت انتخابها و گزینههای زیادی ندارد، بنابراین برای کاهش این تهدید، باید به کردهای شمال عراق نزدیک شود. اما آنها با توجه به منافعی که در ارتباط با ترکیه دارند شاید خیلی علاقمند نباشند که به این سمت بروند یعنی اتحادی با کردهای سوریه با حضور خودشان و احتمالا پ.ک.ک در آینده تشکیل بدهند.
و گزینۀ دوم اینکه آنها کمک کنند به اینکه کردهای شمال عراق به سمت دولت واحدی در دمشق بروند که همۀ گروهها و اقوام را پوشش بدهد. این به نفع ترکیه است.
غرب با کدام سناریو بهتر کنار میآید؟
اختلافی که ترکیه با آمریکا دارد در اینست که ترکیه میخواهد دولت سنی متحد ترکیه در دمشق تشکیل شود، در واقع دولتی قوی که بتوانند مجدداً آنها را تحت سلطۀ خود بگیرند. این مسئله با مواضع آمریکا کمی متفاوت است.
فکر میکنید کدام سناریو امکان اجرایی شدن در آینده را داشته باشد؟
باید توجه داشت که تجزیۀ سوریه، بحرانهای بزرگی را در منطقه ایجاد خواهد کرد که هیچیک از بازیگران خواهان آن نیستند. ادامۀ بحران سوریه میتواند به لبنان، ترکیه، عراق و حتی اردن سرایت کند. بنابراین شاید نفع آینده منطقه این باشد که مسائل سوریه به نحوی حل و فصل شود که وحدت ارضی و ملی سوریه حفظ شود تا کشورهای همسایه از آسیبها و خطرات سر ریز شدن بحران سوریه در امان بمانند.
5249
قاسم محبعلی میگوید: اختلاف ترکیه با آمریکا در اینست که ترکها میخواهند دولتِ سنیِ متحدِ ترکیه در دمشق تشکیل شود تا بتوانند آنها را تحت سلطۀ خود بگیرد که این مسئله با مواضع آمریکا کمی متفاوت است.
کد خبر 280590
نظر شما