وزرای کشورهای عربی که در جریان کنفرانس "وزرای کشور شورای اتحادیه عرب" در ریاض گردهم آمده بودند با صدور بیانیهای، ایران را به دلیل آنچه حمایت از عملیات تروریستی در یمن و بحرین توصیف شده محکوم کردند. شبکههای خبری الجزیره و العربیه که با بودجه قطر و عربستان اداره میشوند با انتشار این خبر و دامن زدن به آن، به موضوع واهی حمایت لجستیکی ارائه شده از سوی ایران به عملیات تروریستی در بحرین و یمن پرداخته و در این باره داد سخن دادهاند.
هر چند این اجلاس در ریاض برگزار شد تا اقبال همه کشورهای عرب را به دنبال داشته باشد ولی از آنجا که با استقبال قابل اعتنای کشورهای عرب مواجه نشد، وزیر خارجه شیخ نشین بحرین مهلت یافت در سخنانی مدعی انجام عملیات تروریستی توسط ایران در این جزیره کوچک شده و خواستار موضعگیری یکپارچه کشورهای عربی، فراتر از محکومیتهای بیانیهای، و در پیش گرفتن اقدامات تأثیرگذار و فعال برای حمایت از امنیت کشورهای عربی شود.
این بیانیه همانگونه که از مضمون اظهارات وزیر کشور بحرین پیداست، فاقد هرگونه ارزش سیاسی و حقوقی بوده و صرفاً براساس گزارشهای واهی و خیالپردازانه چند کشور عربی که فاقد امکانات مدیریتی بوده و مشکلات داخلی خود و ناتوانی در مقابله با اعتراضات مردمی را به مداخلات خارجی منتسب میکنند، صورت گرفته است. نکته مهمتر اینست که این بیانیه نشان دهنده عدم کارآیی شورای اتحادیه عرب و برخورد نادرست آن در رویارویی با مسائل منطقه و یافتن راههای منطقی برای حل بحرانهای جاری در جهان عرب است.
برای ریشه یابی این اتهامات واهی و توهمات مضحک علیه جمهوری اسلامی ایران، توجه به چند نکته اساسی در تجزیه و تحلیل دلایل صدور این بیانیه مفید به نظر میرسد.
1- اتحادیه عرب، علیرغم ژستهای ناسیونالیستی و پان عربیستی، بیش از آنکه یک نهاد سیاسی همگرایانه و در جهت خدمت به همگرایی و اتحاد کشورهای عربی و مقابله با تهدیدات اصلی و اساسی علیه کشورهای عربی باشد، یک سازمان کم تحرک، خام و ناکارآمد است که تحت تأثیر برخی شیوخ کشورهای ثروتمند نفتی عرب اداره میشود و از اینکه مقر سیاستگذاری آن در ریاض قرار دارد، میتوان به میزان بالای تاثیرگذاری رژیم آل سعود بر تصمیمات آن پی برد.
متأسفانه این اتحادیه علیرغم حیات 68 ساله خود از کمترین خاصیت و تاثیرگذاری بر جهان عرب و مسائل منطقهای برخوردار بوده و بیشتر به مسائل فرعی و حاشیهای پرداخته که بیانیه اخیر وزرای کشور این اتحادیه علیه ایران نیز مصداق بارز این انحراف است.
آنقدر که اتحادیه عرب، طی این سالها مشغول وقتگذرانی بوده، اگر به مسائل اساسی و حیاتی جهان اسلام و عرب میپرداخت، قطعاً تاکنون وضعیت کشورهای عرب به گونهای دیگر بود و موضوع فلسطین و مسأله اعراب و اسرائیل تا این اندازه دچار بغرنج نمیشد. آیا فلسطینیهایی که هر روز در مبارزه با رژیم صهیونیستی جان خود را از دست میدهند و زنان و کودکانی که در حملات وحشیانه صهیونیستها به خاک و خون کشیده میشوند، عرب نیستند که سالهای متمادی مورد بیمهری و بیتفاوتی اتحادیه عرب قرار گرفته و حتی قابلیت این را ندارند که در حد یک قطعنامه و بیانیه بیخاصیت از آنها حمایت بعمل آید؟!
2- این اتحادیه مفلوک و فرتوت اکنون دچار توهمی "به نام ایران هراسی" شده که توسط آمریکا و رژیم صهیونیستی برای منحرف کردن اذهان اعراب القاء میشود تا بدانجا که متأسفانه از نوع برخوردهای رژیمهای عرب هم بر میآید، بسیاری از آنان در شناخت دوست و دشمن و منافع ملی خود دچار اشتباه شدهاند. بدین ترتیب کاملاً قابل درک است که چرا اجلاسیههای شورای همکاری خلیج فارس و اتحادیه عرب در این سالها با بیانیههایی خاتمه مییابند که به جای آنکه باعث ایجاد کوچکترین نگرانی برای دشمنان جهان اسلام باشند، مایه نشاط و انبساط خاطر آنها میشوند.
3 - صدور بیانیه ضدایرانی اتحادیه عرب آنهم در آستانه سفر اوباما به منطقه، حرفهای زیادی برای گفتن دارد. شاید بهترین تعبیر برای این اقدام، خوشرقصی مرتجعین عرب برای شیطان بزرگ در راستای سیاست "ایران ستیزی" آمریکا و رژیم صهیونیستی باشد. این بیانیه دقیقاً همسویی با این سیاست و در راستای جاده صاف کنی این سفر صادر میشود و تشنج آفرینی علیه ایران را دنبال میکند. این قبیل اقدامات که پیش از این نیز نظایر آن را توسط اتحادیه عرب شاهد بودهایم، نه نشانی از منافع اعراب را در خود دارد و نه به منظور حفظ و صیانت از امنیت و آرامش واقعی منطقه صورت میپذیرد بلکه صرفاً در جهت منافع نامشروع رژیم صهیونیستی است که سران برخی کشورهای عرب در مسابقه سازش با این رژیم، گوی سبقت را از دیگران ربودهاند.
4 - اتحادیه عرب اگر به واقع به همان ادعای عربیت خود و حمایت از کشورهای عربی و منافع جهان عرب پایبند میبود، قطعاً در قبال موضوع سوریه اینچنین با دشمنان اسلام و جهان عرب همنوا نمیشد و از ویرانی سوریه و کشتار مردم این کشور، حمایت نمیکرد. اگر آمریکا و رژیم صهیونیستی قصد ویران کردن سوریه را داشتند، قطعاً بهتر از حالتی که اکنون رژیمهای عرب در این جهت گام بر میدارند نمیتوانستند کاری انجام دهند. اتحادیه عرب اگر از کوچکترین حدی از فهم و درک سیاسی برخوردار بود، اینگونه با مسائل سوریه برخورد نمیکرد و درصدد پیدا کردن راههای منطقی برای حل بحرانهای جاری در جهان عرب برمی آید.
برخورد خصمانه و دشمن شاد کن اتحادیه عرب با بحران سوریه و در کنار آن، رفتار بیتفاوت در قبال جنایتهای رژیم صهیونیستی با ملت مظلوم فلسطین، بیانگر عمق وابستگی این اتحادیه به دشمنان اسلام است و همین وابستگی موجب سردرگمی این نهاد طایفهای در برخورد با واقعیتهای جاری و مسائل مبرم منطقهای شده است.
5 - پس از فروپاشی رژیم مبارک در مصر که حکم جلو برنده و لوکوموتیو این اتحادیه را داشت، اکنون آل سعود که رویای رهبری جهان عرب را در سر میپروراند، این نقش را ایفا میکند و هدایت این اتحادیه را برعهده گرفته است. طبعاً از رژیمی که خود صادر کننده تروریسم به کشورهای جهان بوده و هست و هم اکنون نیز بحرین را تحت اشغال خود دارد و یمن را به مثابه حیاط خلوت خود میداند، این قبیل اتهام زنیها علیه جمهوری اسلامی ایران، چندان دور از انتظار نیست.
به واقع اگر جمهوری اسلامی ایران قصد دخالت در بحرین و دیگر شیخ نشینها را داشت و درصدد برخورد با شیوخ ضعیف و بیپشتوانه مردمی حاکم بر آنها را میداشت، قطعاً اوضاع به شکل دیگری رقم میخورد و شاید بسیاری از دهانهای گشادی که امروز به ناحق باز هستند و به عنوان بوقهای استکبار در منطقه عمل میکنند، امکان این یاوه گوئیها را نمییافتند.
/2727
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز خود نوشت:
کد خبر 282481
نظر شما