فورواردها در فوتبال نوین امروزنقشی پررنگتر از همیشه و وظایفی نسبتاً متفاوت را به عهده گرفتهاند. آنچنان که از شانزده تیم حاضر در دوردوم لیگ قهرمانان اروپا، یازده تیم حاضر در مرحله حذفی از سیستم تکمهاجم استفاده کردند.
در این سیستم، تکمهاجم، تمامی ویژگیهای یک بازیکن تمام کننده را دارا است و در کنار آن باید تواناییهای دیگری نیز داشته باشد تا بتواند نقش خود را بخوبی ایفا کند. فراموش نکنیمدر سالهای گذشته در اروپا، هر فصلِ فوتبال،تعدادگلهای به ثمر رسیده در یک فصل نسبت به فصل قبل، مرتب بیشتر شده و در این بین بازیکنانی مثل مسی،رونالدو وفالکائو به طور متوسط در هر بازی یک گل به ثمر میرسانند. دربازیهای مقدماتی لیگ قهرمانان اروپا، نسبت گلهای زده شده در هر بازی 2.96 درصد بود که از گلهای به ثمر رسیده در لالیگا، لیگ فوتبال اسپانیا،دو درصد بیشتر است.
البته سیستم استفاده از تک مهاجم،سیستمی کاملاً جدیدی نیست.حدود چهل و شش سال پیش، سال 1967، مالکوم الیسون،سرمربی منچسترسیتی،میگفت بعضی تیمهای آن زمان با یک مهاجم در خط حمله بازی میکنند. شیوهای که تیمها از طریق آن میتوانستند با پاسهای بلند از هر نقطه از زمین،«بازیکن هدف» یا همان تکمهاجم خود را به دلیل فضای حرکتی زیادش، براحتی صاحب توپ کنند. در این مواقع،بازیکن مورد نظر در خط حمله، به عنوان یک بازیساز عمل می کرد و با قدرتِ حفظِ توپ خود، این موقعیت را برای دیگر بازیکنان اضافه شده به خط حمله به وجود میآورد تا گل بزنند.
در فوتبال مدرن فعلی،این استراتژی، بار دیگر مورد علاقه باشگاههای معتبر زیادی قرار گرفته.با این تفاوت کوچک که تکمهاجم مورد نظر، نقش تمامکنندگی بیشتری برعهده گرفته، هرچند که هنوز این بازیکن، در واقع برای ایجاد فرصت گل برای دیگران، نقشی فعال دارد.ویژگیهای اصلیاین بازیکنان، تیزهوشی است و ابتکار در برهم زدن خط دفاعی حریفان. در این مواقع، او بادویدن به مسیرهایی متفاوت، مدافعان مقابلش را فریب میدهد، نظم خط دفاعی را بههم میریزد و تمرکز آنها را برهم میزند. علاوه بر این نکات، او باید توانایی حفظ توپ زیر فشار مدافعان حریف را داشته باشد، به تنهایی قدرت تمامکنندگی داشته باشد و ضمناً بتواند در زمان حمله باحرکات و پاسهایش، هافبکهای «پیشتاخته» را صاحب فرصت کند.
در عین حال، نقش دفاعی تکمهاجم در جلوگیری از بازیسازی حریفان از خط دفاعی نیز نباید فراموش شود. این مهاجم باید در صورت نیاز، بعنوان مغز متفکر تیم در زمان حمله، دستورات تاکتیکی تیم را به اجرا بگذارد وبا حرکات عرضی و عمقی فضای لازم را برای دیگرهمبازیانش فراهم کند.
استراتژی تازه بوروسیا دورتموند، نقش پررنگ لواندوفسکی
در این فصل از لیگ قهرمانان فوتبال اروپا و در مرحله گروهی، رئال مادرید و بوروسیا دورتموند، دو تیمی بودند که با کسب نتایج مطلوب توانستند، از گروه دشواری که به گروه مرگ معروف بود، صعود کنند. هر دو تیم، از سیستم تک مهاجم، سود بردهاند. البته دو تیم رئال مادرید و بوروسیا دورتموند، دراستفاده از این تکمهاجم تا حدودی متفاوت عمل کردهاند. در دورتموند، لواندوفسکی،مثال روشنی از یک فوروارد ماهر و کاملاً مدرن در این سیستم تکمهاجم نشان داده.او مهاجم سریعی است در مرکز زمین، با تواناییهای فراوان در جدالهای هوایی. این مهاجم لهستانی، قادر است در موقعیتهای سخت، توپ را کنترل کند و آن را در فضاهای کوچک، بخوبی حفظ کند. ضمن این که توانایی بالای او در زدن ضربات پایانی، حتی در شرایطی که پشت به دروازه حریف استاورا به یک شماره 9 کامل تبدیل کرده.
بازیکن بیست و چهار ساله دورتموند وقتی سه سال پیش به این تیم ملحق شد، با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم میکرد. مربیان تیم، بیشتر او را برای بازیسازی به کار میگرفتند و او نمیتوانست از همه تواناییهایش استفاده کند. اما او مدتهاست که مهارتش را در تمام جنبهها، افزایش داده.این مهاجم لهستانی، در دو گلی که دورتموند در ورزشگاه سانتیاگو برنابئو برابر رئال زد، نقش چشمگیر خود را در حملات تیمش نشان داد. هردو گل بوروسیا با پاسهای بلند و تاثیرگذاری مثبت این بازیکن در توپهایی هوایی بدست آمد. او با تغییر مسیر توپ به سمت فضاها و کانالهایی که هافبکهای دورتموند در حال دویدن بودند، آنها را صاحب فرصت گل کرد.
یورگن کلوپ،سرمربی بوروسیا دورتموند، در شرایطی وارد رقابتهای لیگ قهرمانان اروپا شد که ظاهراً از فصل پیش درس بزرگی گرفته بود. او پایان فصل گذشته، در مصاحبه با خبرنگارها گفت به این نتیجه رسیده که بالا بودن درصد مالکیت توپ، از عوامل اصلی موفقیت در لیگ قهرمانان نیست.پارسال تیم او در مرحله مقدماتی این رقابتها، در شرایطی نتوانست به مرحله حذفی صعود کند که در تمامی این مسابقات، درصد مالکیت بازیکنانش از حریفان، بیشتر بود.کلوپ معتقد است که شکست در یک یا دو دیدار اروپایی، با وجود درصد بالای مالکیت توپ ممکن است به دلیل بخت و اقبال باشد، اما وقتی در چندین مسابقه، این موضوع بارها دیده میشود، گویای این نکته است که مطمئناً مشکلی در سیستم بازی تیم وجود دارد که باید آنرا برطرف کرد. دورتموند به همین دلیل دراین فصل، با تغیراستراتژی خود به ضد حمله روی آوردهو کمتر تلاش میکند با حفظ توپ، بازی را در دست بگیرد. در این شیوه جدید، لواندوفسکی، تنها مهاجم تیم، نقشی حیاتی ایفا میکند. در هر مسابقه مرتب به طرف خط دفاعی خود برمیگردد و به محض اینکه مدافعان حریف، صاحب توپ میشوند، کاردفاعی خود را آغاز میکند. او دائم میدودو همیشه با حرکاتش، بلای جان مدافعان روبرو است.
تفاوت بازی بنزما با لواندوفسکی
برخلاف روبرت لواندوفسکی نقش کریم بنزما در رئال تا حدودی متفاوت است. شعاع حرکتی این مهاجم فرانسوی، بیشتر در عمق خط دفاعی حریفان است. برخلافِ لواندوفسکی که بیشتر در عرض زمین حرکت میکند، بنزما قلب خط دفاعی را نشانه میگیرد. او با حرکات عمقیاش، کانالهایی کوچک بین مدافعان مرکزی و کناری تیمهای مقابل ایجاد میکند. این فضاهای خالی باریک، مورد استفاده هافبکهای پشت سرش قرار میگیرد.او نسبت به مهاجمان شبیه به خود، توانایی خوبی در دریبل و عبور از بازیکنان روبرویش دارد. بنزما به لطف مهارت و قدرتِ«دریبلینگ» خود، میتواند نظم هر خط دفاعی را بهم بریزد. این نکتهدر بازی رئال مادرید با آژاکس در مرحله گروهی لیگ قهرمانان اروپا و گلی که کریستانو رونالدو بهثمر رساند، به وضوح مشهود بود. مرد شماره 9 رئال مادرید، برعکس روبرت لواندوفسکی، گلزن اصلی تیمش محسوب نمیشود و رونالدو پرتغالی، به جای او، این نقش را برعهده دارد.درمسابقات، کریم بنزما به جای این که پیوسته به فکر بازکردن دروازه حریفان باشد، بیشتر با حرکات بدون توپ خود، فضاهایی خالی مناسب، بین مدافع کناری راست و دفاع مرکزی متمایل به راست، ایجاد میکند که مورد استفاده رونالدو قرار میگیرد. ستارهای که با توجه به قدرت،سرعت وتکنیک منحصر بفردش می تواند از سمت چپ تیم خودی نفوذ کند، با وجود حضور مدافعان پرتعداد حریف با توپ به داخل هجده قدم برود و ، دروازه را باز کند.
با همه این اوصاف، نقشهای متفاوت شماره 9 یا همان تکمهاجم در فوتبال نوین جهان جا افتاده است. امروز دیگر نمیتوان برای ارزیابی کارنامه یک فوروارد، به تعداد گلهای زده او بسنده کرد. اگر این مهاجم نتواند وظایفش تازه خود در فوتبال مدرن را بدرستی انجام دهد، تیمهایشان هم از نتایج دلخواه دور میشوند.
4141
نظر شما