به گزارش خبرآنلاین، چاپ چهارم کتاب «سفر به قلهها» که شامل پنج گزارش جنگی از هدایتالله بهبودی، مرتضی سرهنگی و سیدیاسر هشترودی در نمایشگاه کتاب تهران عرضه خواهد شد. دو گزارش ابتدایی این کتاب را هدایتالله بهبودی، مدیر دفتر ادبیات انقلاب اسلامی حوزه هنری با عنوان «حلبچه» و «سفر به قلهها» نوشته است. سومین گزارش با عنوان «کردستان عراق، حکایت ناگفتهها» به قلم سیدیاسر هشترودی است و دو گزارش پایانی این کتاب با عنوان «خاکریزهای ایمان» و «بهار در آبان» از مرتضی سرهنگی، مدیر دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری است.
در بخشی از مقدمه کتاب «سفر به قلهها» درباره گزارشنویسی جنگی در ایران آمده است: «اوج گزارش نویسی جنگ در عملیات کربلای 5 ظاهر شد. شکوه این عملیات که از آن به عنوان کوره ذوب ارتش عراق یاد شد، موجب گردید تا نویسندگان و گزارشگران رسانهها با ولع بیشتری کلمات را به کام صفحات بکشند. اما آنچه بیش از هر چیز گزارشهای این عملیات را خواندنیتر میکرد، ادبیاتی بود که قبل از آن فاصله زیادی با گزارش نویسی داشت. با برچیده شدن این فاصله شیوه گزارش نویسی در عملیات و الفجر 10 به نوعی پختگی رسید که ضمن حفظ بار ادبی خود توانست به مرزهای ادبیات داستانی نیز وارد شود، مرزهایی که به اعتقاد بعضی محل جولان گزارشگر است.»
رهبر انقلاب در سال 1370 در تقریظی بر این کتاب نوشتهاند: «گزارش اول، حرفهای و هنرمندانه، شرح کوتاهی از اولین ساعت بمباران سیانوری حلبچه، ارایه کرده است که بسیار مغتنم است، و نیز اشارهای به وضع اسرای عراقی در پشت خط اول دارد که آن هم جالب و مهم است. گزارش کوتاه دوم از همان نویسنده است. گزارش بعدی که به زبان روزنامهای و در سبک گزارشهای مطبوعات غربی و به تقلید از آنها نوشته شده حاوی مطلبی چندان مهم نیست، به علاوه که گسیختگی در ذهن و نارسائی در زبان هم گاه در آن هست، ولی از این جهت که تصویری ـ گرچه مبهم ـ از کردهای اتحادیه میهنی ارائه کرده، مغتنم است. گزارش چهارم درباره حمله عراق به جنوب پس از قبول قطعنامه (تیرماه 67) و از آن جالبتر، شرح انهدام منافقین در غرب کشور و تپه حسنآباد است. گزارش خوبی است. تکیه بر بچههای جنوب (فقط) برایم مفهوم نشد هرچند ناگفته ماندن چیز مهمی در آن واقعه، برایم کاملاً مفهوم بوده و هست! گزارش آخر ـ از همان نویسنده ـ چیزی نیست جز قلمانداز یک نویسنده خوشذوق که جز پاسخ به احساسات، هدفی از نوشتن ندارد... این گزارشها را در 18 اسفند 70 تمام کردم و نه چندان خوشحال! ...»
بخشهایی از متن گزارش بهبودی بدین شرح است: «آخرین تصویرهای غیر جنگی، تا اولین دژبانی منطقه جنگی، تصاویری است از: زنان زحمتکش با کولهبار هیزم و حفظ تعادل بارهای سنگین که با مهارت کامل روی سرهایشان قرار میگیرد و بازی دختران کوچک با لباسهای زری و پسر بچه های بازیگوش که با کفش محلی «اسکی» میکنند...هوا کاملا «میگی» است، و به همین دلیل صدای خشن ضدهواییها خیلی زود دیوار صوتی افکار ما را می شکند..»
1366.12.26
هفت صبح
صبحانه با خراش های متعددی که سنگک بیات دوباره تست شده رستوران بر دهان و گلویمان انداخت، همراه شد. در خیابان، ماموران شهرداری با بیل شیشه های خردشده مغازه ها را جمع می کنند. کمی پایین تر، آنجایی که به مرکز شهر نزدیک تر است، کرکره مغازه ها، شاید زودتر از روزهای قبل، یکی پس از دیگری بالا می رود. تصویر دیشب همدان با آنچه امروز شاهد آن هستیم کاملا متفاوت است. خیابان های خلوت و بی رنگ دیشب امروز با چهارراه های شلوغ و صف مسافران تاکسی رنگ عادی به خود می گیرد. خرید مردم برای بزرگترین عید ملی خیلی زود شروع شده است...»
*
همچنین در بخشی از گزارش «خاکریزهای ایمان» مرتضی سرهنگی نیز می خوانیم:
«ستوانیار اسیر، یاسین جواد فیاض العامری، که با تانک خود نزدیک ریل های راه آهن اهواز - خرمشهر اسیر بچه های ما شده بود، می گفت: به ما گفته بودند که تا می توانید به داخل خاک ایران نفوذ کنید و نیروهای ایرانی را اسیر و آنها را به پشت جبهه منتقل کنید زیرا ما در اردوگاه های ایران، اسیر زیادی داریم و باید هنگام مبادله، اختلاف تعداد اسرا به حداقل برسد...»
همچنین این ناشر،«کوچه نقاشها» در برگیرنده زندگینامه و خاطرات سیدابوالفضل کاظمی از دوران کودکی تا پایان سال 1367 و با تمرکز بیشتر بر سالهای حضور وی در جبهههای دفاع مقدس است. ابوالفضل کاظمی، از رزمندگانی است که در کنار شهید دکتر مصطفی چمران و در گروه شهید اصغر وصالی با عنوان «دستمال سرخها» در کردستان فعال بوده است. کاظمی با شروع فعالیت ضدانقلاب در کردستان، همراه شهید قاسم دهباشی و شهید محمد بروجردی به کردستان رفت. آنان همچنین به گروه شهید چمران در درگیریهای سنندج و پاوه پیوستند.
کاظمی سال 1365 فرماندهی گردان میثم لشکر 27 محمدرسول الله (ص) را برعهده گرفت و همراه شهید اصغر ارسنجانی در عملیاتهای کربلای 5 و 8 حضوری فعال داشتند. او در دورههای مختلف زندگی، تجربههای متعدد و متنوعی داشت.
راحله صبوری؛ تدوینگر کتاب درباره نوع تدوین کتاب خاطرات ابوالفضل کاظمی خاطرنشان کرد: کتاب «کوچه نقاشها» در 16 فصل و بر اساس تاریخ وقایع و مکان آنها تدوین و به دلیل تمرکز بر حوادث جنگ، رخدادهای انقلاب خلاصه شده است.
همچنین مرتضی سرهنگی؛ نویسنده و مدیر دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری، درباره این کتاب میگوید: «کوچه نقاشها» کتاب بسیار متفاوتی در حوزه ادبیات دفاع مقدس است. اصل مهم در سند بودن کتاب، لهجه اصیل تهرانی سید ابوالفضل است که توسط خانم صبوری در این کتاب رعایت شده است.
6060
نظر شما