حسین رویوران

مقاومت و پایداری 22 روزه حماس در برابر ماشین جنگی رژیم صهیونیستی، تحقق اهداف این جنگ را ناممکن ساخت، بویژه حذف حماس از صحنه سیاسی که مهمترین هدف رژیم صهیونیستی بود.

پیروزی حماس و دیگر نیروهای مقاومت در این نبرد نابرابر از طریق پایداری و حفظ ساختار سازمانی، شرایط سیاسی تازه ای فراهم کرد که قطعا تحولاتی را در سطوح مختلف اجتناب ناپذیر می سازد.

در سطح داخلی فلسطین، حماسه مقاومت مردم غزه، حکایت از ریشه دار بودن نیروهای اسلامگرای مقاومت (حماس و جهاد) داشت و سناریوی حذف این نیروها از معادله، برای همیشه از بین رفت. در حال حاضر دولت فلسطین مستقر در رام الله به رهبری محمود عباس به تنهایی در این جنگ مشروعیت سیاسی خود را چنان زیر سوال برد که راهی برای بازسازی این مشروعیت ندارد جز از طریق گفتگو با حماس و در پیش گرفتن راهکار آشتی داخلی .

دولتهای وابسته عربی نیز این واقعیت را به خوبی می دانند و به همین علت آنها در اجلاس اخیر سران عرب در کویت اعلام کردند که کمک های مالی خود را به محمود عباس خواهند داد و به عبارتی او را سوار بلدوزری کردند تا بعنوان مهندس بازسازی معرفی گردد! تا با این نقشه ، حماس ناچار به گفتگو با او شود.

در چنین شرایطی، شناسایی حماس از سوی محمود عباس، امری اجتناب ناپذیر است و راهی جز قبول این بازیگر سیاسی برای او باقی نمانده است. این آشتی سیاسی داخلی در فلسطین زمانی ارزش سیاسی می یابد که راهکار سیاسی در سطح ملی یکسان و مورد اجماع قرار گیرد. در غیر این صورت، هرگونه آشتی سیاسی به علت نگاه متفاوت نسبت به دو مقوله اساسی مقاومت یا سازش و انتخاب راهکار مناسب برای آزاد سازی فلسطین، ناپایدار و سطحی خواهد ماند وزمینه زایش مجدد شرایط اختلاف را در آینده خواهد داشت، مگر آنکه انتخابات آینده مورد توافق قرار گیرد و مردم، داور نهایی حل این اختلاف از طریق انتخاب باشند.

البته در اینجا ذکر این مسئله ضروری است که اکثریت مردم فلسطین در انتخابات گذشته، حماس را به عنوان نماینده خود برگزیدند اما مشکل اینجا بود که فتح و شخص ابومازن در برابر انتخاب قاطع و شفاف مردم تمکین نکرده و غرب محرک اصلی این رفتار بود و حل و فصل این بحران سیاسی کنونی و دوگانگی در صحنه فلسطین زمانی امکان پذیر است که هر دو طرف در برابر رای مردم تمکین کنند و از دخالت عنصر خارجی در مسائل داخلی فلسیطین جلوگیری کنند.
در سطح تضاد فلسطینی - اسرائیلی، پیروزی حماس و شکست اسرائیل در جنگ 22 روزه تحولات بسیاری در سطح تعامل این دو و نیز در سطح داخلی اسرائیل به دنبال خواهد داشت. رژیم صهیونیستی اکنون دریافته است که معادله رویارویی کاملا دو سویه شده است و دیگر رژیم صهیونیستی نمی تواند آنگونه که در گذشته بود یکجانبه رفتار کند . اسرائیل از شصت سال پیش ، زمان اعلام موجودیت غاصبانه خود، قتل عام های گوناگونی را در دیریاسین، طنطور، کفر قاسم، صبرا و شتیلا و ... انجام داده است، با این حال جامعه فلسطینی در آن زمانها قادر به تشکیل معادله دو سویه مبتنی بر موازنه وحشت نشده بود. اما اکنون مقاومت اسلامی در چند سال اخیر این معادله را شکل داده و در جنگ غزه آن را کاملا تثبیت کرده است و رژیم صهیونیستی در آینده قادر به نادیده گرفتن این وضعیت جدید (معادله وحشت) نیست.

در سطح تاثیر، محاسبه جنگ 22 روزه بر اسرائیل نیز می توان گفت که این بار بر خلاف جنگ 33 روزه سال 2006 نیازی به انتظار ماههای طولانی نیست تا کمیته وینوگراد گزارش خود را منتشر سازد و علل شکست اسرائیل در جنگ را از زبان آنها بشنویم .انتخابات پارلمانی زودرس اسرائیل که در بهمن ماه جاری برگزار خواهد شد، وینوگراد زود رسی برای احزاب حاکم (کادیما و کار) خواهد بود تا سرخوردگی دیگری به شکستها و ناکامیهای نظامی اسرائیل بیفزاید و آرایش سیاسی این رژیم متجاوز را ناپایدار و پراکنده تر از گذشته کند.

پیروزی حماس در سطح منطقه‌ای وعربی نیز تاثیرات بسیاری خواهد گذاشت. منطقه خاورمیانه میان دو جریان طرفدار تغییر وضع موجود از طریق مقاومت، و جریان حفظ وضع موجود و وابستگی از طریق همپیمانی با غرب و اسرائیل از زمان جنگ 33 روزه دو قطبی شده بود و در جنگ 22 روزه این شکاف سیاسی آشکارتر گردید و از ابعاد نظامی محدود در غزه به ابعاد پردامنه سیاسی ، دیپلماتیک و رسانه ای در سطح منطقه گسترش یافت.

پایان جنگ با پیروزی جریان مقاومت فلسطین، جبهه مقابل را وادار کرد تا گامهایی عقب نشینی کند. اجلاسهای بی خاصیت اتحادیه عرب و سیاست التماس سازمانهای بین المللی شدیدا مورد اعتراض مردم منطقه و حامیان منطقه ای مقاومت قرار گرفت و برگزاری اجلاس دوحه در قطر و تصمیم قاطع در قطع هرگونه رابطه با دشمن صهیونیستی و تلاش برای کمک به بازسازی غزه، این دو گانگی را در ابعاد سیاسی نمایان ساخت و پیروزی مقاومت فلسطینی در غزه ، عقب نشینی هایی را بر جبهه محافظه کار حفظ وضع موجود تحمیل کرد.

برگزاری اجلاس سران عرب در کویت و ارائه کمک دو میلیارد دلاری به بازسازی غزه و اعلام اینکه طرح عربی برای همیشه روی میز باقی نمی ماند ، تحولی سیاسی در جهان عرب بشمار می رود. بسیاری از کشورهای محافظه کار عرب در گذشته اعلام می کردند که تنها راهکار، حل بحران سیاسی است و از طریق گفتگو با دشمن (نه مقاومت) و طرح عربی می تواند چارچوب حل و فصل بحران باشد .

تشکیک در این طرح عربی برای همیشه روی میز باقی نمی ماند، به معنای این است که اگر راه حل سیاسی به نتیجه نرسد، مقاومت راهکار جایگزین خواهد بود و این در معیار های منطقه ای تحول سیاسی قابل توجهی در جبهه حفظ وضع موجود به شمار می آید .طرح عربی در سال 2002 در اجلاس سران عرب در بیروت مطرح شد ولی اسرائیل با چند جنگ به آن پاسخ داد اما جهان عرب همچنان به این طرح پایبند هستند. در ابعاد بین المللی ، تاکنون تحولات تحت تاثیر جنگ غزه ضعیف است اما قطعا می توان گفت که شرایط قبل از حمله به غزه با شرایط پس از آن متفاوت است، اسرائیل بالاترین میزان آتش در هر جنگی را در غزه به کار برد و این رفتار بی سابقه همراه با نقض اعلامیه های حقوق بشر ، حقوق بشر دوستانه، کنوانسیون های چهار گانه ژنو و عهدنامه های منع تولید و به کار گیری سلاح های کشتار جمعی (فسفری، خوشه ای، خفه کننده) بود و قطعا کشورهای آزاده و آزادیخواهان جهان در برابر این رفتار ناقض مقررات بین المللی سکوت نخواهند کرد و اسرائیل و حامیان آن در آینده به شدت تحت فشار جبهه جدید حقوقی، سیاسی و دادگاه های بین المللی قرار خواهند گرفت و بالا رفتن هزینه سیاسی حمایت غرب از اسرائیل، در آینده تاثیراتی بر این همپیمانی جنایتکارانه خواهد داشت.

حمله جنایتکارانه اسرائیل به غزه به حجمی بی سابقه، نفرت از اسرائیل و حامیان بین المللی آن در سراسر جهان را دامن زد و غرب، هیچگاه اینگونه منفور ملت ها در سطح جهان بویژه در جهان اسلام نبوده است. از این روغرب راهی برای بازسازی آّبروی خود ندارد مگر از طریق تغییر سیاست های خاور میانه خود، بویژه در بحران فلسطین و در پیش گرفتن سیاستی متفاوت در این منطقه از جهان.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 2904

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
7 + 0 =