«نمیگویم نمیآیم» این آخرین موضعگیری اکبر هاشمی رفسنجانی درباره حضورش در انتخابات ریاست جمهوری است. رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، اخیرا مواضع مهمی را در دیدار با جمعی از حامیانش بیان کرده است. در این راستا و به منظور واکاوی کنشهای سیاسی اخیر هاشمی با حجت الاسلام مهدی طائب استاد حوزه و دانشگاه و کارشناس مسائل سیاسی گفتوگو کردهایم. وی در این مصاحبه با بیان اینکه دوران هاشمی تمام شده است؛ آمدنش به عرصه انتخابات را بعید دانست و البته تأکید کرد که هاشمی از کاندیدای غربگرای این دوره حمایت خواهد کرد. طائب ضمن اشاره به برخی مسائل ماههای پایانی ریاست جمهوری هاشمی، دولت سازندگی را در انتخاب گفتمان اشتباه مورد نقد قرار داد و بر منسوخ شدن تفکرات کارگزارانی تأکید کرد. همچنین به گفته وی دو جریان فتنه و انحراف در عمل مشترکات زیادی داشته و دوقطبی شدن فضای انتخاباتی دیگر در کشور تکرار نخواهد شد.این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
در رابطه با حضور آقایهاشمی دو مطلب قابل بیان است. اول اینکه در صورت حضور ایشان چه اتفاقاتی میافتد و دیگر اینکه خود ایشان میخواهد بیاید یا نه؟
در خصوص نکته اول عقیده من این است که آمدن یا نیامدن وی هیچگونه اثری نخواهد داشت. با شناختی که بنده از مردم ایران دارم و با توجه به رشد بصیرت مردم در عرصههای مختلف، این نکته قطعی است که ملت خیلی وقت است که از آقای هاشمی و تفکرات و زمانه او عبور کردهاند. به عبارتی تفکراتی که زیربنای گفتمان هاشمی و حامیانش را تشکیل میدهد، دیگر خیلی قدیمی شده است و این ویژگی ذاتی زمان است. ضمن این که هر کسی در مدیریت اجرایی یک دوره ظهور و بروزی دارد و از محدوده سنیای به بعد دیگر انسان برای انجام بسیاری از کارهای اجرایی ناتوان میشود ولو اینکه خود آن فرد این تغییر را نپذیرد. در مجموع معتقدم که هاشمی در فضای سیاسی امروز هیچگونه جایگاهی ندارد.
اما در خصوص نکته دوم نظر بنده این است که خود آقای هاشمی هم بر این نکته واقف است که زمان او و تفکراتش به پایان رسیده و بیشتر به دنبال اثر گذاری بر فرایند انتخابات و روی کارآمدن کسی است که از آن تفکر عدالتمدارانهای که در هشت سال گذشته حاکم شده، دور باشد و منشیعملگرایانه و تکنوکرات داشته باشد. کسانی که نگاهشان به غرب است و در زمان هاشمی به مستضعف میگفتند آسیبپذیر، قطعا برای آقای هاشمی در این دوره از انتخابات مطلوبند. با توجه به این مطالب معتقدم که خود هاشمی نخواهد آمد.
آقای هاشمی در سخنان اخیر بازهم مطرح کردند که اگر به توصیههای من عمل میشد، گرفتار شرارتهای سال 88 نمیشدیم. این سخن با توجه به عملکرد وی در فتنه چقدر باورپذیر است؟
ببینید در این چند سال ما انتظار نداشتیم که موضع هاشمی در این خصوص تغییر کند و متوجه شود که عملکرد و تصمیمات وی و خانوادهاش در آن سال اشتباه بوده است. آن چیزی که در فتنه 88 رخ داد به میدان آمدن جریانی بود که از سالها قبل برنامهریزی و کار کرده و مصمم بود که نظام اسلامی را از مسیر درست خودش منحرف کند. این جریان همچنین از سوی سرویسهای جاسوسی مهم غرب پشتیبانی شده و بهشدت مورد تأیید و پشتیبانی بیگانگان بود. مخاطب این توطئه هم شخص آقای احمدینژاد نبود. آنها با این هدف آمده بودند و ملت ما نیز در یک برهه زمانی دشمن را خوب شناخت و مقابل او ایستاد. با توجه به اینها توصیههای آن زمان هاشمی نه تنها در مقابل این جریان نبود که حتی تقویت آن را هم به دنبال داشت، مانند توصیه ایشان به آزادی محکومان امنیتی آن دوره. در نهایت هم با تدبیر مقام معظم رهبری و بصیرت مردم، جریان فتنه شکست خورد و امروز که به آن دوره نگاه میکنیم، ناکارآمدی توصیههای هاشمی روشن شده است.
با توجه به نقش آقای هاشمی در فتنه 88، آیا در رفتارها و سخنان اخیر وی برنامهریزی برای نظیر آنچه که در سال 88 رخ داد مشاهده میشود؟
امروز و پس از گذشت 4 سال از فتنه 88، نه آمریکا قدرت آن زمانش را دارد؛ چرا که در اقصی نقاط جهان و از جمله در خود آمریکا ضربات زیادی خورده و نه آقای هاشمی نقش و نفوذ سال 88 را داراست. فراموش نکنید که او در آن زمان رئیس مجلس خبرگان رهبری نیز بود. از همه مهمتر بصیرت روزافزون ملت تقریبا وقوع چنین مسائلی را در کشور غیرممکن کرده است. در نتیجه من چنین برداشتی ندارم؛ چرا که قلههای فتنه سرخورده و زمینگیر شدهاند.
یکی از مسائلی که شاید برای نخستینبار اخیرا از سوی هاشمی رفسنجانی بیان شده این بود که ما با اسراییل سر جنگ نداریم. از نگاه شما این موضوع این سخنان با گفتمان امام و رهبری در خصوص فلسطین و رژیم صهیونیستی تناسبی دارد؟
اگر هاشمی واقعا چنین حرفی زده و مراد و منظور وی نیز این بوده که به هر نحوی هویتبخشی برای اسراییل صورت بگیرد، این نهتنها ارتباطی به فرمایشات حضرت امام در این راستا ندارد که حتی با بینات قرآنی مخالف است. امروز تردیدی نیست که اسراییل همان یهودی است که در قرآن خداوند به ما امر کرده از آنها بیزار بوده و با آنها بجنگیم و همچنین در قرآن به ما گزارش داده شده هرگونه تهدید و رنج و مشقت، چه درباره شما و چه درباره صالحان دنیا، از ناحیه همینهاست. در نتیجه یک انسان سیاسی حتی اگر آگاه هم نباشد نمیتواند بگوید که ما با این جرثومه سر ستیز نداریم. امروز کسی که با اسراییل سر ستیز ندارد یا جاهل مطلق است یا همراه با آنهاست یا ترسیده و دنیاطلب است.
اتکای آقای هاشمی بر مشکلات و انحرافات دولت فعلی جهت اثبات درستی مواضع 4 سال قبلش منطقی و قابل قبول است؟
اگر ایشان انتظار دارند که دولتی معصوم و بدون خطا در کشور سرکار بیاید، باید گفت تا زمانی که شیطان روی زمین است؛ چنین مسئلهای محقق نخواهد شد اما اگر مراد وی این باشد که دولت خود وی بهتر بود و نواقص دولت فعلی را نداشت، به ایشان پیشنهاد میکنم که یکبار دیگر بروند و کارنامه چند ماه پایانی دولت دومشان را بررسی کنند. حقیقتا اگر مسائل آن دوره نبشقبر شود، به نفع او نخواهد بود.
27301
پنجره نوشت:
کد خبر 290856
نظر شما