دکتر رسول جعفریان در یادداشتی با عنوان «نشانه های (4)» در خبرآنلاین، مطلبی را درباره تحریم راه حج از طریق بصره توسط شاه سلیمان صفوی را آورده که نشانگر زوایای مثبت این تحریم است. در ادامه این بخش از کتاب «سفرنامه» شاردن را بخوانید.
«روز شانزدهم فرستاده متشخصى از طرف پادشاه بصره براى عرض ابلاغ مراتب یگانگى و آشتى و صفا وارد اصفهان شد. شخصیّت مهمى به نام میرحاجى یا امیر الحاج نیز همراه وى بود. امیر الحاج عنوان رؤساى کاروانهاى بزرگى مىباشد که به زیارت مکّه مىروند. مکّه از جمله شهرهاى عربستان است، و تا شعاع بیست فرسنگى آن براى مسلمانان آن سرزمین مقدس است. قصد و هدف این دو از آمدن به پایتخت ایران این بود تا از شاهنشاه استدعا و التماس کنند منع سفر کردن زائران را به مکّه از راه بصره لغو کند. توضیح این که چون عاملان بصره به زائران ایرانى هنگام درآمدن و عبور از آن شهر آزار بسیار مىکردند، و ناروا عوارض سنگینى از ایشان مىگرفتند دربار ایران دستور داده بود از راه دیگر به مکه سفر کنند. اتخاذ این تصمیم و اجراى آن مردم بصره را از درآمد زیادى که از این راه نصیبشان مىکرد محروم کرد و بسى نگذشت بر اثر نقصان این عواید سرشار زندگى قاطبه مردم بصره به تنگدستى و سختى انجامید. پیش از آن هر سال قریب ده هزار نفر از راه بصره به مکه مشرف مىشدند، و از چند سال پیش زائران راهى دیگر اختیار کرده بودند. پاشاى بصره ضمن نامهاى که همراه این دو شخصیّت به دربار ایران فرستاده بود معروض داشته بود که وى خطاکارانى را که مایه ایذاء و آزار زائران ایرانى مىشدهاند به سختى مجازات کرده و همهگونه موجبات آسایش و رفاه و رضاى زائرانى را که از بصره مىگذرند فراهم آورده، و از این پس مىتوانند بىهیچ نگرانى از پرداخت عوارض سنگین و مزاحمتهاى دیگر با خیال راحت از این راه به زیارت مکّه بروند.
امیر الحاج متعهد شد که از آن پس هیچیک از زائران ایرانى از مأموران بصره گله و شکایت نداشته باشد، و چندان در اینباره پافشارى کرد که استدعایش پذیرفته شد. از آن پس خیمه بزرگى در بازار کهنه شهر برپا داشت، و اعلام کرد کسانى که مایل به زیارت خانه خدا مىباشند اعم از زن یا مرد مىتوانند به آنجا مراجعه و نامنویسى کنند، و او با هزینهاى نه بسیار زیاد، وسایل مسافرت ایشان را فراهم مىکند.» (سفرنامه شاردن ج 2، ص 615 ـ 617)
/6262
نظر شما