کتاب «عصر فریب» خاطرات محمد البرادعی با ترجمه ای از فیروزه درشتی در 13 فصل و 352 صفحه صبح امروز در غرفه انتشارات موسسه ایران رونمایی شد.

 

به گزارش خبرآنلاين، کتاب «عصر فریب» با عنوان فرعي «ديپلماسي اتمي در دوران خيانت» خاطرات محمد البرادعی، در برگیرنده سه دوره ریاست البرادعی بر آژانس است و بیش از هرچیز نمایش تلاش های وی در راه خلع سلاح هسته ای و همزمان بهره برداری صلح آمیز همه کشورهای عضو آژانس از انرژی هسته‌ای. البرادعی به طور خاص در 4 فصل از 13 فصل کتاب به موضوع ایران پرداخته است. وی در این بخش‌ها به مشکلاتی که غربی‌ها بر سر راه ورود ایران به کلوپ کشورهای صاحب فناوری هسته‌ای ایجاد کرده‌اند؛ اشاره کرده و از فشارها، دخالتها و سیاسی کاری‌های آمریکا در این پروسه پرده بر می‌دارد. داین کتاب که اردیبهشت سال گذشته ( 2012 میلادی) و توسط انتشارات «بلومزبری» منتشر شده بود؛ اکنون با قیمت 11 هزار تومان در غرفه ايران واقع در راهروی 9 سالن شبستان قابل خریداری است.

در بخشی از فصل یازده کتاب با عنوان: «ایران، 2007-2008 /فرصت‌های از دست رفته» مي خوانيم:

 

یکی از نظریاتم که در داووس مطرح کردم، این بود که آیا ایران می‌تواند براحتی دست از تغذیه مواد اتمی به سانتریفیوژها بردارد. این، به عنوان «انتظار گرم» شناخته می‌شود: ماشین‌ها به کار خود ادامه می‌دهند، اما بدون مواد اولیه. مطمئن نبودم که آیا امریکایی‌ها و بقیه این پیشنهاد را می‌پذیرند یا خیر، پیشنهادی که به من اجازه می‌داد گزارش کنم ایران غنی‌سازی را به درخواست شورای امنیت تعلیق کرده و تنها به فعالیت تحقیق و توسعه مشغول است. سوئیس موافقت کرد این ایده را با ایران در میان بگذارد.

چند هفته بی‌نظم با چرخه آشفته‌ای از تماس‌های تلفنی، نشست‌ها و جلسه‌های مشکل‌گشای گروهی با طرف‌های متعددی دنبال شد. بین رایس و بقیه از ایالات متحده در رفت و آمد بودم و سعی داشتم تا راهی برای ملحق شدن آنها به گفت‌وگوها پیدا کنم و لاریجانی و دیگر ایرانی‌ها به دنبال نوعی تعلیق بودند که در جبهه داخلی ایران قابل قبول باشد.

...

همه می‌خواستند مشارکت کنند. همه یک چیز را می‌خواستند. اما به نظر می‌رسید کسی نمی‌تواند راهی برای گفت‌وگوی معقول با محافظه‌کاران سرسخت در دو طرف مقابل معادله پیدا کند. یک بار دیگر چهار «اصل مذاکره» را تغییر شکل دادم، سعی کردم آنها را آن‌قدر دقیق جور کنم که به نگرانی‌های اصلی در هر دو طرف پاسخ دهد: اعتماد، شفافیت و مقاصد آینده. حالا تنها سه اصل وجود داشت. نخست، تصدیق و تأیید صریح همه طرف‌های مذاکره درباره حق ایران برای داشتن چرخه سوخت اتمی، از جمله غنی‌سازی، با به رسمیت شناختن اینکه تمرکز بر وقفه تنها بر زمان‌بندی و چگونگی استفاده از چنین حقی بود تا با توجه به مقاصد ایران، فرصت کافی برای ایجاد اعتماد دوباره در جامعه بین‌الملل فراهم شود. دوم، تعهد ایران به کار با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی با شفافیت کامل به منظور حل موضوعات مهم بازرسی. و سوم، تعهد هر دو طرف به منظور کار در جهت عادی‌سازی کامل روابط بین ایران و غرب، از جمله در زمینه‌های سیاسی، امنیتی و اقتصادی.

شروع کردم به فرستادن این سه اصل به دیپلمات‌های متعدد که روی موضوع کار می‌کردند، از جمله لاریجانی. در جلسه ماه فوریه در وین، لاریجانی گفت این اصول، عادلانه به نظر می‌رسند و باید به صورت کتبی درآیند. هر چند، تعلیق، چه به صورت وقفه یا به هر شکل دیگری، از نظرش در درجه دوم اهمیت قرار داشت. موضوع اولیه، عدم اعتماد بین ایران و طرف‌های دیگر، بخصوص اروپا و ایالات متحده بود. بیانیه‌ای را خواند که توسط تونی بلر در دیدار اخیرش از خلیج فارس ارائه شده بود، حاکی از اینکه غرب در حال ایجاد یک ائتلاف از کشورهای میانه‌روی عرب علیه ایران بود. این نوع اظهار عقیده‌ها بدگمانی‌های قدیمی را تحریک می‌کرد: لاریجانی این گفته بلر را در سال 2003 یادآو شد که تنها دلیلی که ایران با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی همکاری می‌کند، نتیجه جنگ در عراق است -زیرا ایرانی‌ها می‌دیدند غرب «جدی» است و جنگ عراق یک «مورد آزمون» است.

لاریجانی گفت، این ضعف‌های ناشی از احساسات باعث به تحلیل رفتن هرگونه پیشرفتی می‌شود. تا وقتی غرب، به ایران با چنین بی‌اعتمادی می‌نگرد، چانه‌زنی سر تعلیق بی‌فایده خواهد بود.

لاریجانی می‌خواست امریکایی‌ها نیز بفهمند که ایران امیدوار است دولت مالکی در بغداد پیروز شود: ایرانی‌ها از مجاهدین شیعه المهدی، به رهبری روحانی مقتدا صدر حمایت نمی‌کنند. دمکراسی و ثبات در عراق به نفع ایران بود. لاریجانی از من خواست این افکار را به کاندولیزا رایس منتقل کنم. وی گفت: «به نظر می‌رسد رایس فردی است که می‌فهمد».

سولانا و گروه 5+1 اواخر فوریه با واکنش به ایده وقفه بازگشتند. جان ساورز تماس گرفت تا بیان کند که بیانیه‌ای بر اساس سه اصل و ایده وقفه دوگانه اتخاذ می‌کنند، اما قصد داشتند از یک استراتژی دومسیره پیروی کنند و برای صدور یک قطعنامه دیگر شورای امنیت با تحریم‌های اضافی «محدود» فشار بیاورند. خبر قطعنامه دیگر شورای امنیت که در دست اقدام بود، لاریجانی را وحشت‌زده کرد. گفت: «اگر این قطعنامه مطرح شود، مصادف با پایان فرایند مذاکرات خواهد بود».

گفت‌وگو با رایس درباره شرایط ایران به من فرصت داد تا وی را وادار کنم به روند استراتژی گروه 5+1 توجه داشته باشد. ابتدا، نظرش را راجع به سه اصل شنیدم: نه به واژه عادی‌سازی علاقه داشت و نه به بیان صریح حق ایران در غنی‌سازی. جز این، هیچ مشکلی با ایده «وقفه همزمان» نداشت و این، امیدوارکننده بود. اما به وی گفتم رفتنِ مستقیم به شورای امنیت و فشار برای تحریم‌ها، آمدنِ ایران به میز مذاکره را دشوار می‌کند. گفتم: «بهتر است قبل از توسل به تحریم‌های بیشتر، اول این ایده‌ها را با ایران در میان بگذارید؛ وگرنه، تندروها را قدرتمند و میانه‌روها را تضعیف می‌کنید».

 

6060

کد خبر 291814

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار