خبر خوبی است. رشد اقتصادی در ژاپن، "سرزمین آفتاب" سرعت بالایی گرفته. گویی قرار است آفتاب رشد از همانجا طلوع کند. سومین اقتصاد جهان از یک خواب طولانی برخاسته و به ظاهر در حال زندهکردن امیدهای تازهای است.
از 15 سال پیش تاکنون ژاپن، درگیر سیاستهای انقباضی است که رشد اقتصادی این کشور را به شدت تحت تأثیر قرار داده است. ژاپن سمبل کشوری است که تاکنون هیچگاه بحران بانکی نداشته است. حجم بدهی دولتی این کشور 245% از تولید ناخالص داخلی را تشکیل میدهد. تا همین چندماه پیش، ژاپن به دنبال رشد اقتصادی مذبوحانه میدوید، حال آنکه این کشور در میان ثروتمندترینها قرار داشت.
همه چیز از زمان روی کارآمدن شینزو آبه (حزب لیبرال-دمکرات) تغییر کرد. او عزم کرده که این بحران را با ثبات قیمتها و ین قدرتمند به پایان برساند. او به هاروهیکو کورودا، رئیس بانک مرکزی دستور داد که یا تورم را 2% بالا ببرد و یا از سمت خود استعفا دهد، کورودا هم اطاعت امر کرد!
برای تزریق نقدینگی به بازارها، دولت برنامۀ خرید زیاد اوراق قرضۀ خزانهداری بانک مرکزی را با ریتم ماهیانه 21 میلیارد دلار آغاز کرد، اما این یک تیر و دو نشان بود:
از یک سو میتوانست سرمایهگذاران را به واگذاری اوراق قرضۀ دولتی با قیمت بسیار پائین مجبور کند و آنها را در جای دیگری مثلاً در بورس پسانداز کند. از طرفی برای اینکه فضای مثبتی از ثروت ایجاد شود و آنها را وادار به خرج کردن بیشتر کند، لازم بود ارزش اوراق بهادار پساندازکنندگان ژاپنی در بورس مشخص شود.
از سوی دیگر لازم بود تا دولت ارزش ین را کاهش دهد تا راه را بر صادراتکنندگان ژاپنی بیشتر هموار کند.
همۀ این سیاستهای هوشمندانه بالاخره جواب داد. شاخصهای بورس توکیو روز پنجشنبه (16می) در بالاترین میزان قرار داشت. رشد اقتصادی در ریتم سالانه در سه ماهۀ اول 2013 به رقم 3.5% رسید؛ آنهم در حالیکه دو سوم این رشد به دلیل افزایش مصرف داخلی بود. در این مدت ین در مقابل دلار، نزدیک به 20% از ارزش خود را از دست داد، همچنین در مقابل وون کرهای و دلار استرالیایی نیز ارزش خود را از دست داده بود.
بازار بورس رو به رشد، روند کاهشی ین در مقابل دلار و در مقابل افزایش قیمتها؛ ظاهراً اینها درسهایی است که اروپا باید از بانک مرکزی ژاپن بیاموزد. هرچند که دریافتیهای ژاپن آنگونه که باید باشد، صادرکردنی نیست اما حداقل میتواند منبع الهامی برای سایر کشورها باشد.
اتحادیه اروپا- جایی که نرخ تورم در آن عدد 1.2% را نشان میدهد، همانند زمانی که هنوز شینزو آبه به قدرت نرسیده بود- میتواند متأثر از سیاستهای انقباضی در بلند مدت دستخوش تبعات بدی شود. بانک مرکزی اروپا در چهارچوب ثابت باقی ماندن قیمتها گرفتار شده است، مسئلهای که با قواعد آن همخوانی دارد اما با نیازهای کشورها در زمان بحران سازگاز نیست.
اگر بانک مرکزی اروپا در تبادل نرخ یورو مهارت بالایی ندارد، بسیاری از 17 کشور عضو منطقۀ یورو بر این اعتقادند که پول واحد بیش از اندازه رشد کرده است. بنابراین ضرری ندارد اگر آقای کورودا سَری هم به آقای دراگی(رئیس بانک مرکزی اروپا) در فرانکفورت بزند.
لوموند/16 می 2013
ترجمه: زهرا خدایی
3952
نظر شما