۰ نفر
۱۱ بهمن ۱۳۸۷ - ۱۴:۲۸

یادداشت «سیدابوالحسن مختاباد» درباره موسیقی فیلم

این نقل قول معروفی است که کارگردانان سینما به کار می‌برند که: موسیقی  فیلمی خوب است که شنیده نشود! اما آیا واقعا این گونه است و درمقابل این نقل قول باید سر تعظیم فرود آوریم و بی‌هیچ چون و چرایی آن را بپذیریم. شاید اگر دهه چهل و پنجاه بود و ادبیات نقد و سینمایی ما در محدوده چهار تا کتاب تاریخ سینما و نیز یکی دو نشریه می‌چرخید، این سخنی پذیرفتنی بود، اما دراین زمانه که از گوشه و کنار و زمین و آسمان اطلاعات برسر آدمی می‌بارد و با یک کلیک می‌توانید هر گونه موسیقی از انواع مختلف آن را دانلود کرده و بشنوید، نمی‌توان بر ایستادگی و استواری این سخن گواهی داد. به قول مارشال برمن در کتاب تجربه مدرنیته این دوره دوره‌ای است که هر آنچه سخت است و استوار دود می‌شود و به هوا می‌رود. بر چنین بنیادی باید گفت این سخن که «موسیقی فیلمی خوب است که شنیده نشود» چندان پایه و اساسی ندارد و می‌توان دربرابر آن پرسشهای مرد افکنی قرار داد. این که اگر این گونه است، پس برخی ملودی‌های فیلم‌هایی مثل عصر جدید چارلی چاپلین، یا بن هور یا زد (z) و یا محمد رسول‌الله یا لورنس عربستان، آخرین وسوسه مسیح، سینما پارادیزو، سه گانه کیشولوفسکی و... که بر گوش می‌نشیند و بر لب زمزمه می‌شوند را باید چگونه توجیه کرد.

این سخنی به صواب است که موسیقی باید در خدمت فیلم باشد، اما از این سخن آن نکته بالایی مستفاد نمی‌شود که موسیقی خوب یعنی موسیقی‌ای که شنیده نشود. می‌توان گفت که موسیقی باید درخدمت فیلم باشد و البته شینده هم بشود. در همین ایران خودمان ما موزیسین‌هایی را داشتیم که موسیقی آن‌ها هم در خدمت فیلم بوده و هم این‌که شینده شده است و تماشاگر وقتی به بیرون سینما آمد، با ذهن و ضمیر خود آن موسیقی را زمزمه کرده است. هنوز یادمان نرفته موسیقی‌ای که اسفندیار منفردزاده بر فیلم داش آکل یا تنگسیر و حتی رضا موتوری گذاشته است. موسیقی‌ای که خود فلسفه وجودی خاص خودش را داشته و البته تأثیر و کمک کار جدی درک فیلم بوده است.

موسیقی فیلم باید در خدمت فیلم باشد! اما چگونه؟ به گمان بسیاری از آهنگسازان و نیز کارگردانان نامی سینما، موسیقی فیلمی مناسب است که از نظر زمانی حجم کمتری داشته باشد و از نظر روانی بیشترین تأثیر را بر مخاطب بنهد. بر همین بنیان است که آهنگسازان شاخص سینما همه گاه در کار خود به دنبال تم محوری می‌گردند و پیدا کردن تم محوری برای فیلم بیشترین زمانی است که آن‌ها روی آن وقت صرف می‌کنند. این تم باید غیرتکراری، دارای ملودی غنی و تأثیرگذار و از انسجام و انرژی کافی برخوردار باشد و البته معرف خصوصیات اصلی فیلمی باشد که برای آن آهنگ ساخته می‌شود. این گونه است که تفاوت یک موسیقی‌دان خوب و صاحب سبک،با یک موسیقی‌دان ناشی و یا متوسط و بزن، در رو عیان می‌شود. موسیقی‌دان خوب برای پیدا کردن تم محوری گاه سال‌ها کار و تحقیق می‌کند، برای نمونه موریس ژار، آهنگساز فقید که موسیقی فیلم‌های پیامبر و لورنس عربستان (به کارگردانی دیوید لین) حاصل ذوق ورزی و ابتکار وی است، مدت‌ها در صحراهای عربستان گشت و تحقیق کرد تا توانست ضمن کسب اطلاعات درباره موسیقی و سازهای این منطقه و پیشینه تاریخی آن، تم محوری مناسب این فیلم‌ها را هم پیدا کند و در کار خود به کار بندد. و یا پیتر گابریل، آهنگساز نامی که موسیقی فیلم «آخرین وسوسه مسیح» (به کارگردانی مارتین اسکورسیسی) را ساخت برای پیدا کردن موسیقی ویژه این فیلم به ارمنستان سفر کرد و مدت‌ها درباره موسیقی مناطق آن ناحیه پژوهش کرد و در نهایت سازی چون دودوک و نوازنده‌ای چون ژیوان گاسپاریان را کشف کرد و همین ساز و یکی از ملودی‌های آشنای محلی این منطقه را دستمایه و تم محوری کار خود قرار داد. یا در همین ایران خودمان استاد فرهاد فخرالدینی برای موسیقی فیلم امام علی از ملودی کشف شده در سال 55 توسط گروهی از پژوهشگران فرانسوی که خود وی نیز در این پژوهش همراهیشان می‌کرد، بهره برد. ملودی‌ای که گفته می‌شود قدیمی‌ترین ملودی و آهنگ موجود در تاریخ موسیقی ایران و ساخته عبدالقادر مراغه‌ای است‌. همین کار را می‌توان در آثار مجید انتظامی هم شاهد بود به‌خصوص در موسیقی سه فیلم روز واقعه، از کرخه تا راین و دوئل. در این سه فیلم ما با سه‌گونه مختلف موسیقایی روبه‌رو هستیم  و در هرسه آن‌ها تم محوری کارکردی عجیب و شگفت‌انگیز دارد و نشان می‌دهد که این آهنگساز نامی تا چه میزان سینما را می‌شناسد و از آن مهم‌تر به موسیقی در انواع مختلف آن اشراف دارد و نیز در کار خود از ملودی‌های مناسب و گوشنواز استفاده می‌کند. در موسیقی فیلم دوئل وی از ساز محلی نی انبان به خوبی استفاده می‌کند تا فضای جنوب و جنگ را انعکاس دهد. همچنان‌که در موسیقی فیلم روز واقعه با بهره‌گیری از تم‌ها ونیز برخی سازهایی که به نوعی موسیقی عرب را به ذهن متبادر می‌کند، توانسته حس تاریخی مورد نظر کارگردان و فیلمنامه را در موسیقی بروز و ظهور دهد. جالب آن‌که تمامی این موسیقی‌ها با ارکسترها و نوازندگان زنده اجرا شده‌اند و اگر هم از سازهای الکترونیکی استفاده شده است، برای پرکردن این خلاء بوده است و نه چیز دیگر.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 2955

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 0 =