چند لطیفه مردمی و داستان مردی که از زنش راضی است

آنچه در این کتاب آمده مجموعه‌ای از لطیفه‌هایی است که طی پنجاه سال اخیر و مستقیم از زبان مرد نقاط مختلف ایران ثبت شده‌ است.

به گزارش خبرآنلاین، کتاب «قندان و نمکدان» با عنوان فرعی «لطیفه‌هایی از فرهنگ مردم ایران» تألیف و پژوهش دکتر محمد جعفری قنوانی در حوزه‌ فرهنگ عامه از سوی نشر قطره به چاپ رسید.

این کتاب مجموعه‌ای از لطیفه‌هایی است که مستقیم از زبان مردم گوشه و کنار ایران ثبت شده‌ و بسیاری از این لطیفه‌ها را بزرگان ادب فارسی در آثار خود نقل کرده‌اند.
این لطیفه‌ها از لحاظ شیوه ثبت به سه گروه تقسیم می‌شوند؛ گروه اول که از لحاظ تعداد بخش اصلی کتاب را تشکیل می‌دهند، لطایفی هستند گه به همت استاد اجوی شیرازی از گوشه و کنار ایران در پیش از انقلاب اسلامی جمع آوری شده‌اند. گروه دوم را نویسنده کتاب طی سال‌ها کار میدانی ثبت کرده است و گروه سوم، که تعداد آنهابسیار کم است، از انبوه لطایفی انتخاب شده‌ که طی سال‌های اخیر از طریق پیامک‌های تلفن همراه به دست نویسنده رسیده‌ است. این تعداد اندک، صرفا برای نمونه نقل شده که نشان دهد از لحاظ بن مایه تفاوت چندانی با لطایف گذشته ندارند.

در پیشگفتار کتاب نیز ضمن معرفی شخصیت‌های لطیفه‌های ایرانی تاریخچه‌ مختصری از لطیفه‌پردازی در ادبیات فارسی بیان شده است که می‌تواند برای علاقه‌مندان این حوزه مفید باشد.

بنابراین گزارش، نویسنده در در مقدمه‌ای مفصل در ابتدای کتاب به تبیین سیر تحول لطیفه در ادبیات ایران پرداخته است: «شوخ‌طبعی، مزاح، هجو، طنز، و در مجموع مضامین خنده‌آور از همان آغاز شکل‌گیری ادبیات مکتوب فارسی با آن همرا بوده است. برخی از پژوهشگران نمونه‌ای از قدیمی‌ترین اشعار هجو را در آثار نخستین شاعران پارسی‌گو مانند رودکی، شهید بلخی، شاکر بخارایی، منیجک ترمذی، ابوالعلا شوشتری، ابوشکور بلخی، و سایر طلایه داران شعر فارسی نشان داده‌اند. با وجود این سابقه و قدمت باید تصریح کرد، که لطیفه و لطیفه پردازی، با آن تعریفی که از لطیفه ارائه شد، از اواسط قرن پنجم و اوایل قرن ششم در ادبیات مکتوب ما بازتاب می‌یابد. این دوره را باید سال‌های شروع لطیفه پردازی در ادبیات فارسی به شمار آوریم. پس از این دوره مدت‌ها طول می‌کشد تا کتاب‌های مختص لطیفه در ادبیات فارسی تالیف شود. برخلاف ادبیات فارسی، در ادبیات عرب از همان سده‌های نخستین اسلامی لطیفه پردازی و حتی تدوین و تالیف کتاب‌های خاص لطیفه مرسوم بوده است. ایرانیان ربی نویس نیز به این موضوع توجه خاص داشتند. به این گونه که آنها دست کم دو سده پیش از هموطنان فارسی نویس خود به لطیفه نویسی روی آوردند...»

در پشت جلد این کتاب نیز می‌خوانیم: «بسیاری از پژوهشگران به درستی گفته‌اند که به لحاظ شوخ‌طبعی و مزاح و ابداع لطیفه‌های مفرح کم‌تر ملتی را می‌توان با ایرانیان مقایسه کرد. خلق لطیفه‌های فراوان پیرامون موضوعات و پدیده‌های تازه، مؤید این برداشت است. این کتاب مجموعه‌ای از لطیفه‌هایی است که مستقیم از زبان مردم گوشه و کنار ایران ثبت شده‌اند. بسیاری از این لطیفه‌ها را بزرگان ادب فارسی در آثار خود نقل کرده‌اند. پژوهشگر کوشش کرده است روایت‌های کتبی هر لطیفه را نیز نقل کند.»

چند نمونه از لطایف درج شده در این کتاب را در ادامه می‌خوانیم:
من و دیزی
روزی زن ملانصیرالدین آبگوشت لذیذی توی دیزی پخته بود. وقتی آن را سرسفره آورد، ملا ضمن خوردن گفت: چه غذای لذیذی ولی کاش عده ما کمتر بود. زنش با تعجب پرسید: کمتر از من و تو چه جور می‌شود؟ ملا گفت: من و دیزی.
*
چه کسی از زنش راضی است؟
روزی در جمعی از مردان، یک بابایی گفت: هرکس از زنش ناراضی است دستش را بلند کند. همه غیر از یک نفر دستشان را بلند کردند. از او پرسیدند: مگر زنت چه کار کرده که دستت را بلند نمی‌کنی؟ گفت: دستم را شکسته نمی‌توانم آن را بلند کنم.
*
غم و غصه منزل شوهر
زنی بود که هر وقت شوهرش به او می‌گفت «بیا نون بخور» می‌گفت که غم و غصه خانه‌ات را می‌خورم، بسم هست. یک روز، دو روز، یک ماه، دو ماه گذشت. یک روز مرد با خود گفت خوب است امتحانی بکنم. یک روز به بهانه صحرا از خانه بیرون رفت. اما از پشت خانه به بالای بون (بوم) آمد و زنش را پایید. زن همین‌که خاطر جمع شد که شوهرش از خانه بیرون رفته است، پاشد و چندتا تخم‌مرغ آورد و خاگینه درست کرد. اما همین‌که خواست لقمه اول را بردارد، مرد از پشت بون صدا زد: «دست نگه دار امروز می‌خواهم غم و غصه خانه‌ام را خودم بخورم.»
*
خدا به عزرائیل بگو
روزی گدایی به در خانه شخصی خسیس رفت و از او طلب خیر کرد. صاحب‌خانه گفت: علی، به تقی بگو که به رجب بگوید که به گدا بگوید که چیزی نداریم. گدا که این حرف را شنید رو به آسمان کرد و گفت: خدایا به اسرافیل بگو که به جبرئیل بگوید که به عزرائیل بگوید جان این مرد را بگیرد.

این کتاب در 180 صفحه و با قیمت 5500 تومان روانه بازار نشر شده است.
6060

کد خبر 296255

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام A1 ۱۲:۲۹ - ۱۳۹۲/۰۳/۱۱
    60 6
    آقا خیلی باحال بود ... ولی میدونم تو این کتاب همه نوع حکایتی هم هست، از اون جالباش هم بذارید
  • مسعود A1 ۱۳:۳۵ - ۱۳۹۲/۰۳/۱۱
    30 94
    کل کتاب نمی دونم ولی لطیفه های که اینجا گذاشته بودین بی مزه بود.......

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین